fooder
فودر به فردی اطلاق میشود که به غذاهای مختلف علاقهمند است.
foodful
غذایی که سرشار از مواد مغذی و طعم باشد.
foodless
به حالتی اطلاق میشود که در آن غذا وجود ندارد.
foodlessness
وضعیتی که در آن غذا وجود ندارد یا به اندازه کافی در دسترس نیست.
foodservices
خدمات غذایی به مجموعه خدماتی اشاره دارد که در تهیه و ارائه غذا به مشتریان ارائه میشود.
foofaraw
جنجال و حواشی غیرضروری که به یک موضوع یا رویداد اطراف آن میچرخد.
foofaraws
هرگونه جنجال یا حواشی غیرضروری که به وضعیتی اشاره دارد.
fooyoung
یک نوع انقلاب در فناوری محافظت از پوست که از فنون سنتی استفاده میکند.
fooyung
روش سنتی قابل مشاهده در برخی فرهنگها با هدف بهبود سلامت و زیبایی.
foolable
به وضعیت یا ویژگیای اشاره دارد که فرد میتواند به راحتی فریب داده شود.
fooldom
حماقت، به وضعیتی گفته میشود که در آن افراد یا گروهها به طور احمقانه رفتار میکنند.
fooler
شیاد، کسی که دیگران را فریب میدهد یا شوخی میکند.
fooless
بیحماقت، به حالتی اطلاق میشود که شخص عاقلانه رفتار میکند.
foolfish
ماهی حماق، به ماهیای اطلاق میشود که رفتارهای غیرعادی و احمقانهای دارد.
foolfishes
ماهیهای حماق، به گروهی از ماهیها اطلاق میشود که رفتارهای غیرعادی دارند.
foolhardihood
حماقت، به نوعی شجاعت احمقانه اشاره دارد که به خطر میافزاید.
foolhardily
به طرز احمقانهای عمل کردن، بیدقتی در تصمیمگیری که میتواند خطرناک باشد.
foolhardiship
احمقانهگی، نوعی رفتار یا انتخاب نادرست که منجر به مشکلات میشود.
foolhead
احمق، کسی که تصمیمات نادانسته میگیرد.
foolheadedness
احمقانهگی، ویژگی افراد که نشاندهنده کمبود تفکر منطقی است.
foolify
فولای، عملی است که به منظور خنثی کردن یا کاهش جدیتی به کار میرود و به نوعی موجب عادیسازی یا بیاهمیت کردن موضوع میشود.
foolisher
فولیشر، به توصیف رفتار یا گفتاری گفته میشود که احمقانهتر و بیمعنیتر از حد معمول به نظر میرسد.
foolishest
فولیشست، به توصیف کسی یا چیزی گفته میشود که از نظر عقل و درک در پایینترین سطح باشد.
foollike
فوللایک، به توصیف رفتاری قالی و احمقانه اشاره دارد که معمولاً خندهآور باشد.
foolmonger
فولمانگر، به فردی اطلاق میشود که دیگران را با حرکت یا کلمات احمقانه سرگرم میکند.
foolocracy
فولاکراسی، اصطلاحی است برای توصیف حکومت یا نظامی که در آن تصمیمات به طور غیرعاقلانه و بیمعنا گرفته میشود.
foolproofness
بینقصی به توانایی یک سیستم یا برنامه برای عمل درستی در برابر خطاها و مشکلات اشاره دارد.
foolscaps
فولاسکپ به نوعی کاغذ با اندازه بزرگ اشاره دارد که معمولاً برای نوشتن و نقاشی استفاده میشود.
foolship
دوستی دلقکها یا افراد احمق که در آن شادی و سرگرمی وجود دارد.
fooner
به فردی اطلاق میشود که مردم را میخنداند یا عملکردهای کمدی انجام میدهد.
foosterer
کسی که دیگران را تشویق میکند و به افزایش اعتماد به نفس آنها کمک میکند.
footages
تصاویر و فیلمهایی که برای اهداف مختلف، مانند مستندها یا فیلمها گرفته شدهاند.
footback
قسمت پشتی کفش که به پشتیبانی از پا کمک میکند.
footband
بندی که برای نگه داشتن کفش یا صندلها به پا بسته میشود.
footbeat
صدای پا زدن به ویژه در هنگام رقص یا راه رفتن گروهی.
footblower
دستگاهی که با باد گرم یا سرد به خشک کردن یا تمیز کردن کفش کمک میکند.
footboy
پسری که در فروشگاههای کفش به مشتریان کمک میکند.