gleba
بافت حاوی هاگ که در قارچها برای تولید مثل وجود دارد.
glebae
بافت هاگدار قارچها، که به شناسایی آنها کمک میکند.
glebal
ویژگیهای مربوط به گلابه، که برای شناسایی قارچها مفید است.
glebeless
خاکی که فاقد رس و گِل است، معمولاً در کشاورزی به کار میرود.
gleby
نوعی خاک که شامل مخلوطی از رس، سیلت و شن است و برای زراعت مناسب است.
glebous
سطوح یا ریشههای بافت گِلدار که میتوانند رطوبت را به خوبی نگه دارند.
glecoma
گیاهی با خصوصیات خاص که در نقاط مرطوب و سایه رشد میکند.
gled
پرندهای با بالهای بزرگ که به طور خاص در مکانهای طبیعی زندگی میکند.
glede
پرندهای با قابلیتی چشمگیر که در نواحی باز و طبیعی پرواز میکند.
gledes
نوعی پرنده شکاری که به خاطر بالهای بلند و چابکیاش شناخته شده است.
gledge
به معنای عبور کردن از یک موقعیت دشوار با استفاده از هوش و چابکی.
gledy
پارچه یا طرحی با الگوهای خاص و جذاب که در صنعت مد کاربرد دارد.
gleditsia
درختی با چوب مقاوم که در بسیاری از مناطق به عنوان سایه افکن یا زینتی به کار میرود.
gleds
نوعی پرنده یا موجود زنده با رنگهای جذاب و درخشان.
gleed
کلمهای برای اشاره به ذغال یا شعلهای که نور ملایمی صادر میکند.
gleeds
خوشحالی و شادی که معمولاً به صورت بسیار آشکار و پرشور بروز میکند.
gleefulness
حالت شادابی و خوشحالی که به وضوح احساس میشود.
gleeishly
به شیوهای شاد و خوشحالی، که معمولاً نشاندهنده ابراز خوشحالی و شادی است.
gleek
حالت شاد و خوشحالی معمولاً به صورت تحقیرآمیز یا به مسخره کردن کسی.
gleeked
عبارتی برای بیان شادی یا سرزندگی، معمولاً در پاسخ به یک موقعیت جالب.
gleeking
نوعی ابراز شادی و خوشحالی، معمولاً در پاسخ به یک موقعیت جالب یا خندهدار.
gleeks
گلیکها به معنی افرادی هستند که به شدت طرفدار یک برنامه تلویزیونی یا موضوع خاص هستند و معمولاً با یکدیگر گروههای اجتماعی تشکیل میدهند.
gleemaiden
گلیمدن به معنی دختری است که موسیقی و آواز را دوست دارد و اغلب در رویدادهای شاد حضور مییابد.
gleen
به دست آوردن اطلاعات یا اشیاء به طور نامحسوس یا غیررسمی.
gleeted
به معنای جشن گرفتن یا خوشحالی کردن به خاطر موفقیتها یا تحسینها.
gleety
گلی، زمانی که هوا رطوبت دارد و باران ممکن است ببارد.
gleetier
گلیتر، به معنای داشتن رطوبت یا گلی بیشتر نسبت به چیزی دیگر.
gleetiest
گلیترین، به معنای بیشترین میزان رطوبت یا بارندگی در یک بازه زمانی.
gleeting
گلی کردن، به معنای تجربیاتی که شامل رطوبت یا باران میشود.
gleets
گلها، تجمعات تاریخی از رطوبت یا باران.
gleewoman
زن خوشحال، زنی که شاداب و سرزنده است و به دیگران شادابی میبخشد.
gleg
گلق، به معنای سریع یا تند و چابک است.
glegly
به معنای به سرعت یا با چابکی انجام شده است.
gleyde
به معنای استفاده از رنگ یا تکنیک خاص در هنر.
gleir
به معنای نوعی رفتار یا واکنش غیرمعمول.
gleit
حرکت یا لغزیدن به آرامی و به طور صاف