griding
griding به معنی مالیدن یا خرد کردن مواد غذایی به یک ترکیب نرم است.
grieben
grieben به تکههای سرخ شده یا ترد شده چربی یا پوسته اشاره دارد.
griece
احساس عمیق غم و اندوه به ویژه در شرایط از دست دادن یا جدایی.
grieced
حالت اندوه یا غمگینی در اثر یک واقعه ناگوار.
griecep
حالت راجع به احساس اندوه و غم، معمولاً در قالب نوشتاری.
griefful
حالت نشاندهنده غم و اندوه، معمولاً در حالات چهره یا جو.
griefless
عدم وجود غم و اندوه، حالت شاد و آرام.
grieflessness
عدم اندوه، حالتی که در آن فرد از غم و ناراحتی آزاد است و به آرامش ذهنی دست یافته است.
griege
ترکیبی از رنگهای خاکستری و بژ که معمولاً در طراحی داخلی و مد استفاده میشود.
grieko
زبان کوچکی که در ایتالیا صحبت میشود و دارای ویژگیهای فرهنگی خاص است.
grieshoch
قارچ خاصی که در برخی مناطق جنگلی میروید و به دلیل طعم و خاصیت آن شناخته شده است.
grieshuckle
یک ماده غذایی یا طعمدهنده که معمولاً در آشپزی سنتی به کار میرود.
grievable
مواردی که به علت از دست رفتن یا آسیب دیدن فرد، احساس غم و اندوه میشود.
grievant
شخصی که شکایت یا ادعایی علیه یک طرف دیگر دارد، معمولاً در زمینه قانونی یا کارگری.
grievants
جمع شاکی که به شکایتهای خود از یک طرف دیگر، معمولاً در زمینههای کاری یا قانونی، پرداختهاند.
grievedly
به معنای با اندوه یا غم توضیح دادن یا اظهار نظر کردن.
griever
شخصی که به خاطر چیزی یا کسی عزاداری میکند و احساس سوگواری دارد.
grievers
جمع عزادار که به کسانی اطلاق میشود که به خاطر فقدان یکی از نزدیکان خود سوگواری میکنند.
grieveship
وضعیت یا حالتی که به دلیل فقدان یا مرگ کسی احساس غم و سوگواری میشود.
grievingly
به طرز عزادارانه، به گونهای که حالت اندوه و سوگواری را نشان میدهد.
grievousness
شدت و جدیت یک موضوع یا رویداد، معمولاً به معنای درد یا رنج.
griffade
حرکت رقصی که در آن دستان به صورت خاصی حرکت میکنند.
griffado
نوعی حرکت رقص که نمایانگر ظرافت و کنترل است.
griffaun
نوع خاصی از حرکت رقص که نیاز به مهارت و تمرکز دارد.
griffe
طراحی یا علامت خاص بر روی یک شیء، معمولاً نشاندهنده خاصیت یا برند است.
griffes
پنجهها یا ناخنهای تیز، معمولاً در حیوانات مورد استفاده قرار میگیرد.
griffinage
سبکی از هنر یا طراحی که به تصویر کشیدن موجوداتی شبیه به گرگ و عقاب میپردازد.
griffinesque
به ویژگیهای مرتبط با گریفینها اشاره دارد، که میتواند به زیبایی یا رمزآلودگی باشد.
griffinhood
وضعیتی که در آن فرد ویژگیهای مثبت و قوی مانند گریفینها را دارد.
griffinish
به ویژگیهای شبیه به گریفینها، شامل تیزهوشی و قدرت اشاره دارد.
griffinism
فلسفهای که تعادل و قدرت را به عنوان اصول کلیدی در زندگی ترویج میدهد.
griffith
گریفیث، یک نام خانوادگی یا شخصی که میتواند به شخصیتهای تاریخی یا فرهنگی اشاره کند.
griffithite
گریفیثیت، یک ماده معدنی نادر که معمولاً در محیطهای طبیعی خاص پیدا میشود.
griffonage
خط ناخوانا، نوعی خط یا نوشتار که قابل خواندن نیست یا به سختی قابل فهم است.
griffonne
گریفون، نوشتن یا یادداشتبرداری سریع و به صورت غیررسمی.
griffs
گریف، تزئینات و جزئیات معماری نشاندهنده یک سبک خاص.
griggles
گریگلی، صوت یا صدایی که معمولاً نشاندهنده شادی یا هیجان است.
grignet
گریزنت، نوعی لبخند کوچک و شاد که معمولاً به دلیل خوشحالی یا طعنه زننده بروز میکند.
grigri
گریگری، وسیلهای برای کنترل و ایمن کردن طناب در صخره نوردی که به طور خودکار ترمز میزند.