yferre
یفیر به مولفههایی اشاره دارد که دارای عمق و پیچیدگی هستند.
iffiness
ایفینس به شک و تردید و عدم قطعیت اشاره دارد.
iffinesses
ابهامها، شرایطی که در آن نتایج یا وظایف به وضوح مشخص نیستند.
ifint
ایفینت، یک اصطلاح خاص برای توصیف ایدهها یا حالتهای مختلف ممکن در یک زمینه خاص.
ifreal
ایفریل، معیاری برای تشخیص واقعیتها یا حقایق در یک روند.
ifree
احساس آزادی یا عدم محدودیت در ابراز وجود و افکار.
ifrit
ایفریت، موجودی اسطورهای در فرهنگهای مختلف که به عنوان جنی خبیث شناخته میشود.
igad
ایگاد، اصطلاحی که ممکن است به موضوعات خاص یا فرهنگی اشاره داشته باشد.
ygapo
یگاپ، به معنای عبور از موانع یا مشکلات با استفاده از خلاقیت و قدرت تفکر است.
igara
ایگار، یک نوع رقص یا نمایش فرهنگی است که به طور سنتی در یک منطقه خاص انجام میشود.
igarape
ایگاراپه به مسیری در یک جنگل یا منطقه مرطوب اشاره دارد که معمولاً آب از آن عبور میکند.
igasuric
ایگاسوریک، نوعی طراحی یا معماری خاص است که اغلب ویژگیهای خاص و منحصر به فرد دارد.
igbira
ایگبیرا به داستانها یا افسانههای سنتی اشاره دارد که در فرهنگ مردم یک منطقه مهم هستند.
igdyr
ایگدیر به معنای مدیریت یا کنترل یک وضعیت دشوار یا پیچیده است.
igdrasil
ایگدراسیل، درخت بزرگ و مقدس در اساطیر نورس که نه جهان مختلف را به هم متصل میکند.
igelstromite
ایگلسترومیت، معدنی نادر که در شرایط خاص زمینشناسی تشکیل میشود.
ygerne
ایگرن، نامی در افسانههای آرتوری که به مادر پادشاه آرتور اشاره دارد.
yggdrasil
ایگدراسیل، درخت جهان در کیهانشناسی نورس که به همه موجودات مربوط میشود.
ighly
به معنای به شدت مورد تقدیر یا تحسین قرار دادن.
igitur
ایگیتور، یک واژه لاتین که به معنای 'بنابراین' استفاده میشود.
iglesia
کلیسا، یک مکان مقدس است که فرد یا گروهی برای عبادت و پرستش خدا به آنجا میروند.
iglu
ایگلو، نوعی سرپناه است که معمولاً از برف و یخ ساخته میشود و در مناطق قطبی استفاده میگردد.
iglulirmiut
ایگولیرمیوت، نامی است که به یک گروه خاص از مردم اینوتی در مناطق شمالی داده میشود.
iglus
ایگلوها، جمع ایگلو هستند و به ساختارهای برفی که برای زندگی در مناطق سرد استفاده میشوند، اشاره دارند.
ign
ایگن، مادهای است که برای ایجاد شعله و آتش در فرآیندهای مختلف استفاده میشود.
igname
ایگنام، نوعی گیاه خوراکی است که عمدتاً در غذاهای آفریقایی و کارائیبی استفاده میشود.
ignaro
بیخبر، نادان به موضوع یا وضعیت خاص؛ شخصی که اطلاعات یا دانش کافی درباره چیزی ندارد.
ignatia
یک نوع گیاه که معمولاً در داروسازی همخوانی استفاده میشود.
ignatian
مربوط به سنت یا اصول ایگناتی، به ویژه در متون مسیحی و تربیتی.
ignatianist
کسی که پیرو اصول و آموزههای ایگناتی است، به ویژه در نوشتههای مسیحی.
ignatias
نوعی بستنی یا دسر با نام ایگناتیا که ممکن است به خاطر شباهت به نام سنت ایگناتی نامگذاری شده باشد.
ignatius
نام یک قدیس مسیحی که فرقه یسوعی را تأسیس کرده است.
ignavia
تنبلی، بیعملی و عدم تمایل به تلاش و کوشش در انجام کارها.
ignaw
نشخوار کردن، گاز زدن و فشردن چیزی با دندان به آرامی.
igneoaqueous
حالت یا ویژگیهایی که به آب و آتش مربوط میشود.
ignescence
وضعیتی که در آن چیزی در حال سوختن یا گرما دادن است.
ignescent
در حال سوختن، مربوط به زمان یا حالت شعله ور بودن.
ignicolist
فردی که به طور خاص در مطالعه و ثبت آتش و شعلهها تخصص دارد.
igniferous
آتشزا، به مواد یا اشیائی اطلاق میشود که قادر به تولید آتش هستند.