illuminism
ایلومینیسم، یک جنبش هنری و فلسفی است که به روشنفکری و استفاده از عقل تأکید میکند.
illuministic
ایلومینیستیک به ویژگیها یا اصول مربوط به ایلومینیسم اشاره دارد.
illuminize
روشنسازی یک موضوع یا مفهوم برای درک بهتر دیگران.
illuminous
ایلومینوس به معانی روشن و درخشان اشاره دارد.
illumonate
به معنای روشن کردن یا نورانی کردن یک مکان یا فضا است.
illupi
ایلوپی، نام یک نوع گل نادر است که در مناطق گرمسیری رشد میکند.
illure
ایلوئر، جذابیت یا کشش چیزی را توصیف میکند.
illurement
ایلوئرمنت به معنی جذابیتی است که گاهی اوقات خطرناک است.
illus
ایلو، به توهم یا تصویر ذهنی اشاره دارد که در هنر یا ادبیات ایجاد میشود.
illusible
ایلوسیببل به کیفیتی اشاره میکند که میتواند توهمآمیز باشد.
illusionable
ایلیوزیونبل به یعنی قابل توهم یا توهمزا اشاره میکند.
illusional
خیالی، گاها به وضعیت یا تصورات مربوط میشود که واقعی نیستند و تنها در ذهن وجود دارند.
illusionary
خیالی، به وسیلههای تخیلی یا غیرواقعی اشاره دارد.
illusioned
فریب خورده، کسی که تحت تأثیر یک تغییر و تصور نادرست قرار گرفته است.
illusionistic
خیالی، به هنر یا تکنیکهایی اشاره دارد که واقعیات را به صورت بصری بازنمایی میکنند.
illusively
به طرز فریبدهنده، به نوعی از بیان یا شکلگیری اشاره دارد که معمولاً به سختی قابل درک است.
illusiveness
فریبندگی، به حالت یا کیفیت چیزی اشاره دارد که درک آن دشوار است.
illusor
توصیف چیزی که باعث ایجاد توهم یا تصور نادرست میشود.
illusorily
به شیوهای که توهم یا تصور نادرست ایجاد میکند.
illust
تصویری که به توضیح موضوع یا محتوا کمک میکند.
illustrable
قابل تصویرسازی، به معنای اینکه میتوان آن را با تصاویر یا نمودارها توضیح داد.
illustratable
قابل تصویرسازی، به معنای اینکه میتوان آن را بصری یا نمایشی توضیح داد.
illustrational
مربوط به تصاویری که برای توضیح دادن موضوعات استفاده میشود.
illustratory
که به منظور توضیح و روشنگری از تصاویر و مثالها استفاده میشود.
illustratress
زن هنرمندی که تصاویر و طراحیها را برای کتابها یا پروژههای هنری ایجاد میکند.
illustre
مشهور و با احترام، به خصوص در زمینههای فرهنگی یا علمی.
illustricity
کیفیت یا حالت تصویری و زنده بودن که برای درک بهتر استفاده میشود.
illustriously
به طور برجسته، با شکوه و افتخار زندگی کردن یا عمل کردن.
illustrissimo
یک واژه ایتالیایی که به شخصی با مقام یا شهرت بسیار بالا اشاره دارد.
illustrous
شخصی با کارنامهای پر از افتخارات و موفقیتها.
illutate
به تصویر کشیدن یا نشان دادن چیزی به طور ویژه و زیبا.
illutation
عمل یا فرآیند به تصویر کشیدن یا بیان چیزی به گونهای زیبا.
illuvia
ایلوویا، تجمع ذرات ریز در خاک که معمولاً در شرایط آب و هوایی خاص ایجاد میشود.
illuvial
ایلوویال، مرتبط با رسوبات یا لایههای خاک که در نتیجه مکانیزمهای خاص تشکیل شدهاند.
illuviate
ایلوویته کردن، فرآیند تجمع مواد در لایههای خاک بهویژه تحت تأثیر آب.
illuviated
ایلوویته شده، به خاکی اطلاق میشود که تحت فرآیند ایلوویاسیون قرار گرفته است.