matroclinous
ماتروکلینوس به ویژگیها و قواعدی اشاره دارد که در آنها نسل از طریق مادر تعیین میشود.
matroid
ماتروید یک ساختار ریاضی است که به بررسی استقلال و وابستگی در مجموعهها میپردازد.
matronage
ماترونج به وضعیت و نقش یک مادر یا سرپرست در محیطهای رسمی اشاره دارد.
matronal
ماترونال به ویژگیها و وظایف مرتبط با نقش مادری یا سرپرست اشاره دارد.
matronalia
ماترونالیا، جشن و مناسبت قدیمی رومانی، که به بزرگداشت مادران و زنان متاهل اختصاص دارد.
matronhood
مادر بودن، وضعیت یا نقش مادری در جامعه، اغلب با احترام و خرد همراه است.
matronism
ماترونیسم، نظریهای که به نقش و وضعیت زنان در جامعه و رهبری آنها میپردازد.
matronize
مادری کردن، رفتار کردن با کسی به گونهای که احساس حقارت کند یا کمتر از خود را ببیند.
matronized
مادر شدن (به صورت گذشته)، احساس مادری شدن در مواجهه با رفتار کنایهآمیز.
matronizing
مادری کردن (به صورت حال حاضر)، رفتار کنایهآمیز به کسی که کمتر از خود را ببیند.
matronlike
مادرگونه: به معنای داشتن ویژگیها و رفتارهای یک مادر، به ویژه در ارتباط با سرپرستی و مراقبت.
matronliness
مادرگونهگی: ویژگی و حالت مربوط به یک مادری با مسئولیت و پرورشی.
matronship
مادری: وضعیت یا مقام یک مادر به ویژه در زمینه سرپرستی و نگهداری.
matross
ماتروس: یک زن که به عنوان یک دریانورد یا کارگر در کشتی فعالیت میکند.
matster
ماتسر: عنوان یا مقام مردی که در یک خانواده یا گروه کار کارشناسی میکند.
matsu
ماتسو: نوعی درخت کاج ژاپنی که به خاطر زیبایی و دوامش مشهور است.
matsue
ماتسوه، یک شهر واقع در ژاپن که به خاطر زیباییهای طبیعی و تاریخیاش شناخته میشود.
matta
ماتتا، به صورت غیررسمی به معنای اهمیت یا علت چیزی استفاده میشود.
mattamore
ماتتا مور، به معنای جستجوی بیشتر یا عمیقتر در یک موضوع.
mattapony
مَتاپونی، نام یک نوع اسباببازی یا شخصیت کارتونی.
mattaro
مَتا رو، نام یک غذای سنتی که معمولاً با ماهی تهیه میشود.
mattboard
مقوای مات، نوعی مقوا که برای کارهای هنری و قابسازی بسیار استفاده میشود.
mattedly
به طرز درهم، با بافت نامنظم یا شل.
mattedness
حالتی که در آن چیزی نامنظم، درهم و شل باشد.
matterate
مرتب کردن یا تنظیم کردن افکار یا اطلاعات.
matterative
حالت یا خصوصیتی که به مرتب کردن یا پیوستگی افکار یا ایدهها مربوط میشود.
mattery
مطرز، به معنی جعبه یا ساختار خاص برای نگهداری اشیاء و ابزارها بهگونهای منظم و مرتب.
matterless
بیاهمیت، به معنی چیزی که ارزش یا تاثیری ندارد.
matteuccia
ماتئوسیا، نام جنسی از گیاهان سرخس که عمدتاً در مناطق مرطوب یافت میشود.
matthaean
ماتثائی، به معنی مرتبط با سنتها یا دیدگاههای مشخص در برخی مذاهب یا فرهنگها.
matthean
متهی، به معنی مرتبط با سنت یا دیدگاههای خاص در متون دینی.
matthew
متیو، یک اسم مردانه که به معنای 'هدیه از خدا' است.
matthias
متیش، نام مردانهای که در فرهنگهای مختلف به کار میرود.
matthieu
متیشو، نامی است که در فرانسه برای متی استفاده میشود.
matthiola
متیشولا، جنسی از گیاهان گلدار که در نواحی معتدل کشت میشود.
matti
ماتی، نام مردانهای که در فنلاند رایج است.
matty
ماتی، نامی کوتاه و غیررسمی برای افرادی با نام متیو یا متیش.
mattings
فرشها، بافتهایی که به عنوان پوشش بر روی کف زمین قرار میگیرند.