mischoose
به اشتباه انتخاب کردن، انتخاب نادرست فرد یا چیز.
mischoosing
عمل انتخاب نادرست، اشتباه در انتخاب.
mischose
به اشتباه انتخاب کردن، فرم گذشته mischoose.
mischosen
به اشتباه انتخاب شده، فرم گذشته participle از mischoose.
mischristen
به اشتباه نامگذاری کردن، به ویژه در مورد نام‌گذاری یک کشتی یا شخص.
miscibility
قابلیت دو یا چند ماده برای ترکیب یا حل شدن در یکدیگر.
miscibilities
قابلیت های مختلط شدن دو یا چند ماده، به ویژه مایعات، بدون جدایی.
miscipher
رمزگذاری یا تغییر کد برای امنیت پیام.
miscitation
ارجاع نادرست یا ناپسند به منابع در نوشته‌ها.
miscite
اشاره کردن به منابع به صورت نادرست یا ناپسند.
miscited
منابعی که به صورت نادرست در متون ارجاع داده شده‌اند.
miscites
ارجاعات نادرست که در نوشته‌ها وجود دارند.
misciting
اشتباه در ذکر یا استناد به یک منبع یا گفته که ممکن است باعث گمراهی شود.
misclaim
ادعای نادرست یا اشتباه در مورد چیزی.
misclaimed
به صورت نادرست ادعا شده یا نسبت داده شده.
misclaiming
عمل ادعای نادرست در مورد چیزی.
misclaims
ادعاهای نادرست یا اشتباه.
misclass
طبقه‌بندی نادرست یا اشتباه.
misclassed
به اشتباه طبقه‌بندی کردن، به معنای قرار دادن یک چیز در دسته نادرست است.
misclasses
به اشتباه طبقه‌بندی می‌کند، به معنای این است که یک چیز را در دسته نادرستی قرار می‌دهد.
misclassification
طبقه‌بندی نادرست، به اشتباه در دسته‌بندی اطلاعات یا اشیاء گفته می‌شود.
misclassifications
طبقه‌بندی‌های نادرست، به معنای تعداد زیادی از اشتباهات در دسته‌بندی اطلاعات یا اشیاء است.
misclassing
عمل طبقه‌بندی نادرست، اشتباه در قرار دادن اطلاعات در دسته نادرست.
miscognizable
غیرقابل شناسایی، به این معنا که نمی‌توان یک چیز را به راحتی شناسایی کرد.
miscognizant
miscognizant به معنای ناآگاه یا غافل بودن از اطلاعات یا واقعیت‌ها است.
miscoin
miscoin به معنای جعل یا تغییر شکل داده شده به طور غیرقانونی از ارز است.
miscoinage
miscoinage به معنای عمل جعل ارز یا سکه است.
miscoined
miscoined به معنای سکه‌گذاری نادرست یا جعل شده است.
miscoining
miscoining به معنای عمل جعل سکه است.
miscoins
miscoins به معنای سکه‌های جعلی یا نامعتبر است.
miscollocation
نشانه اشتباه، استفاده نادرست از واژه‌ها در کنار یکدیگر به گونه‌ای که ساختار زبانی صحیح نباشد.
miscolor
تغییر رنگ نادرست، به ویژه به دلیل نقص در فرآیند رنگ‌آمیزی.
miscoloration
تغییر رنگ نادرست یک شیء یا ماده، به ویژه در نتیجه عوامل خارجی.
miscolored
رنگ‌آمیزی نادرست که به شکلی غیرطبیعی یا غیرمنتظره ظاهر شده است.
miscoloring
عمل تغییر رنگ نادرست، معمولاً در مورد تصاویر یا مواد هنری.
miscolors
تغییر رنگ‌های نادرست، عمدتاً در محصولات یا مواد.
miscolour
به اشتباه رنگ کردن چیزی به رنگی غیر از آنچه که مورد نظر است.
miscomfort
حالتی از ناراحتی یا عدم راحتی که ممکن است ناشی از یک موقعیتِ خاص باشد.
miscommand
صدور فرمان اشتباه که می‌تواند باعث بروز مشکل یا سردرگمی شود.
miscommit
تعهد غیرعمدی به یک کار یا پروژه بیشتر از آنچه که فرد قادر به انجام آن باشد.