nonavoidable
غیر قابل اجتناب، اصطلاحی است که به چیزهایی اشاره دارد که نمی‌توان از آن‌ها فرار کرد یا در برابر آن‌ها مقاومت کرد.
nonavoidableness
عدم قابلیت اجتناب، حالتی که نشان‌دهنده عدم توانایی فرار از یا جلوگیری از وضعیتی است.
nonavoidably
به طور غیرقابل اجتناب، به وضعیتی اشاره دارد که نمی‌توان از آن فرار کرد و باید با آن روبرو شد.
nonavoidance
عدم اجتناب، حالتی است که در آن فرد از مسئولیت‌ها یا چالش‌ها فرار نمی‌کند و با آن‌ها مواجه می‌شود.
nonaxiomatic
غیر اصولی به معنای عدم وابستگی به اصول ثابت و قابل تغییر است.
nonaxiomatical
غیر اصولی به معنای عدم پایبندی به قواعد یا فرض‌های ثابت در نتیجه‌گیری است.
nonaxiomatically
به شیوه‌ای که تحت تأثیر اصول ثابت نباشد و امکان اکتشاف بیشتری فراهم کند.
nonazotized
غیر نیترو شده به معنای عدم وجود نیتروژن در ترکیب شیمیایی است.
nonbachelor
غیر مجرد به معنای فردی است که متاهل است و به دوران تجرد خود بازنمی‌گردد.
nonbacterial
غیر باکتریایی به معنای عدم وجود باکتری‌ها به عنوان عامل ایجاد بیماری است.
nonbacterially
غیرمیکروبی، به معنای اینکه چیزی بدون دخالت باکتری‌ها اتفاق می‌افتد یا منتقل می‌شود.
nonbailable
غیرقابل وثیقه، به معنای اینکه نمی‌توان وثیقه‌ای برای آزادی شخص متهم تعیین کرد.
nonballoting
غیررای‌گیری، به معنای اینکه نظری برای انتخاب یا تعیین چیزی به صورت رای‌گیری برگزار نشد.
nonbanishment
غیرتبعید، به معنای عدم اخراج یا ترک فرد از یک مکان یا جامعه.
nonbankable
غیرقابل بانکداری، به معنای اینکه دارایی یا سرمایه‌ای قابلیت پذیرش در سیستم بانکی را ندارد.
nonbarbarian
غیر باربر، به معنای اینکه شخصی یا گروهی از نظر فرهنگی یا اجتماعی غیر وحشی و متمدن است.
nonbarbaric
غیر وحشیانه، به ویژگی‌ها یا رفتارهایی اطلاق می‌شود که غیر خشن و غیر بی‌رحم هستند.
nonbarbarous
غیر وحشیانه، به رفتارها و روش‌های غیرخشن و متمدنانه اشاره دارد.
nonbarbarously
به شیوه‌ای که غیر وحشیانه باشد، بدون خشونت و بی‌رحمی.
nonbarbarousness
ویژگی غیر وحشیانه، نشان‌دهنده رفتارهای متمدن و انسانی.
nonbaronial
غیر بارونی، به معنای غیر اشرافی و در دسترس برای عموم.
nonbase
غیر بی‌پایه، به معنای منطقی و مستحکم.
nonbasement
غیرزیرزمینی به جمله‌ای اطلاق می‌شود که به یک طراحی یا ساخت و ساز اشاره دارد که فاقد زیرزمین یا فضاهای زیرزمینی است.
nonbasic
غیرمبانی به مفهوم چیزی اطلاق می‌شود که ابتدایی نیست و به موضوعات یا عناصر پیچیده‌تر اشاره دارد.
nonbasing
غیرپایه‌ای به عمل یا فرایندهایی اشاره دارد که بر اساس پایه یا مبنای خاصی بنا نشده‌اند.
nonbathing
غیرشنا به وضعیت یا سیاستی اطلاق می‌شود که از شنا یا استفاده از آب جلوگیری می‌کند.
nonbearded
غیرریش به وضعیتی اشاره دارد که در آن شخص ریش ندارد یا از طراحی بدون ریش پیروی می‌کند.
nonbearing
غیر باربر به ساختار یا عناصری اطلاق می‌شود که بار یا وزن ساختمان را تحمل نمی‌کنند.
nonbeatific
غیر مومنانه، نشان‌دهنده حالت یا وضعیت بدون خوشبینی و شادی.
nonbeatifically
به شیوه‌ای غیر مومنانه، بدون وجود شادی یا خوشبینی.
nonbeauty
غیر زیبایی، حالتی یا صفتی که زیبایی را ندارد.
nonbeauties
غیر زیبایی‌ها، چیزهایی که از زیبایی بی‌بهره‌اند.
nonbeings
غیر موجودات، موجوداتی که از نظر وجودی معین نیستند.
nonbelievingly
بدون باور، به شیوه‌ای که نشان می‌دهد به چیزی ایمان ندارید.
nonbelligerency
غیر خصمانه بودن، صفتی است که به عدم تمایل به درگیری یا جنگ اشاره دارد و عموماً در زمینه روابط بین‌الملل به کار می‌رود.
nonbending
غیر انعطاف‌پذیر، به معنای عدم قابلیت تغییر یا سازگاری با شرایط جدید است.
nonbeneficed
غیر مزدی به افرادی اطلاق می‌شود که از مزایای مالی یا امکانات خاصی برخوردار نیستند.
nonbeneficence
عدم نفع‌ رسانی به معنای عدم اقدام به کارهایی است که به دیگران کمک کند یا سود برساند.
nonbeneficent
غیر نفع‌ رسان به اعمالی گفته می‌شود که به دیگران آسیب می‌زنند یا هیچ گونه مزیتی ندارند.
nonbeneficently
به طور غیر نفع‌ رسان، به معنای انجام عمل‌هایی است که به سود دیگران نیست یا آسیب می‌زند.