nonbeneficial
غیر سودمند به معنای نداشته بودن منفعت یا فایده برای شخص یا گروهی است.
nonbeneficially
به شکل غیر سودمند، به طور کلی به فعالیتهایی اشاره دارد که فایدهای ندارند.
nonbenevolence
عدم وجود رفتارهای بشر دوستانه، بیرحمی یا خودخواهی را نشان میدهد.
nonbenevolent
کمبود صفات بشر دوستانه، عدم محبت یا عاطفه به دیگران.
nonbetrayal
عدم خیانت، به مفهوم عدم وفاداری یا عدم betraying اشاره دارد و نشاندهنده حمایت و صداقت در روابط است.
nonbeverage
غیر نوشیدنی، به مواردی اشاره دارد که مرتبط با غذاهای غیر مایع هستند و شامل محصولات خوراکی میشوند.
nonbiased
غیرجانبدار، به حالتی اشاره دارد که در آن به هیچ گونه طرفداری و تعصبی در قضاوت یا نظر وجود ندارد.
nonbibulous
غیرنوشیدنی، به افرادی اطلاق میشود که از نوشیدنیهای الکلی دوری میکنند.
nonbibulously
به حالت یا روش غیرنوشیدنی اشاره دارد، یعنی بدون نوشیدنیهای الکلی.
nonbibulousness
عدم نوشیدنی به ميزان یا کیفیت پرهیز از نوشیدنیهای الکلی اشاره دارد.
nonbigoted
غیرتعصبی، به معنای عدم بروز تعصب و پیشداوری نسبت به گروههای مختلف از افراد.
nonbigotedly
به طور غیرتعصبی، با عدم بروز تعصب و پیشداوری در رفتار یا گفتار.
nonbilabiate
غیرلبی، به صداهایی گفته میشود که در تولید، نیازی به استفاده از لبها نیست.
nonbilious
غیرصفراوی، به وضعیتهایی اطلاق میشود که به صفرای بدن مربوط نمیشود.
nonbiliously
به طور غیرصفراوی، با دقت و بدون آنکه به صفر یا عوارض آن اشاره داشته باشد.
nonbiliousness
وضعیت غیرصفراوی، به حالتی اطلاق میشود که با صفر و عوارض آن همراه نیست.
nonbillable
غیرقابل قبضه به معنای ساعاتی است که برای خدمات ارائه شده به مشتریان هزینهای دریافت نمیشود.
nonbinding
غیرالزامآور به معنای توافق یا قراردادی است که هیچ گونه وظیفه قانونی برای طرفین ایجاد نمیکند.
nonbindingly
به معنای انجام چیزی بدون ایجاد الزام قانونی برای طرفین است.
nonbindingness
غیرالزامآوری به وضعیت یا کیفیتی اشاره دارد که در آن هیچ گونه تعهد قانونی وجود ندارد.
nonbinomial
غیر دوتایی به وضعیتی اشاره دارد که در آن تنها دو نتیجه ممکن نیستند.
nonbiographical
غیرزیستنامهای به نوعی نوشتار اشاره دارد که به زندگی شخصی کسی نمیپردازد.
nonbiographically
غیرزندگینامهای، نوعی نوشتار یا بیان که به تجربههای واقعی شخص اشاره نداشته باشد.
nonbiologically
غیرزیستی، به روش یا فرآیندی اشاره دارد که به زندگی یا ساختارهای بیولوژیکی وابسته نیست.
nonbiting
غیرگزنده، توصیفکننده رفتار یا حیوانی که گزنده نیست و آسیب نمیزند.
nonbitter
غیرگس، به توهین یا طعمی اشاره دارد که تلخی ندارد.
nonbituminous
غیرقیرزا، به موادی اطلاق میشود که حاوی قیر نیستند و معمولاً کمکربن هستند.
nonblamable
غیرقابل سرزنش، به شخصی اشاره دارد که برای یک عمل یا وضعیت خاص سرزنش نمیشود.
nonblamableness
عدم سرزنشپذیری به معنای این است که شخص نمیتواند مورد سرزنش قرار گیرد به خاطر کارهایی که انجام داده یا نکرده است.
nonblamably
به طوری که مورد سرزنش قرار نگیرد، یا دلیلی برای سرزنش وجود نداشته باشد.
nonblameful
بدون قابلیت سرزنش، به این معنی که عمل یا رفتار شخص به دلیل ویژگیهای خاصش قابل سرزنش نیست.
nonblamefully
به طوری که سرزنش نشود، به نوعی که فرد به خاطر عمل یا شرایطی متهم نباشد.
nonblamefulness
کیفیت یا حالت غیر سرزنشپذیر بودن، جایی که افراد به دور از گفتار یا عمل سرزنشآمیز احساس راحتی کنند.
nonblameless
به معنای اینکه کسی یا چیزی به طور کامل بیگناه نیست و ممکن است در سوءتفاهم یا مشکل نقش داشته باشد.
nonblank
غیرخالی به معنای وجود محتوا یا اطلاعات در یک محل است.
nonblasphemy
غیرتوهین به مقدسات به معنای عدم بیاحترامی به ارزشها و اعتقادات مذهبی است.
nonblasphemies
غیرتوهینهای به مقدسات به معنای عبارات یا اعمالی هستند که به مقدسات توهین نمیکنند.
nonblasphemous
غیرتوهینی به مقدسات، به معنای عدم توهین به مقدسات و رعایت احترام در گفتگوها است.