به معنای عدم محدودیت و اشاره به مفاهیمی که به طور بینهایت گسترش می‌یابند.

غیر محدود بودن، وضعیت یا ویژگی‌ای که به هیچ حد و مرزی پایبند نیست و در زبان‌شناسی به حالت‌های خاصی از فعل‌ها اشاره دارد.

غیر ضد آتش، موادی که قابلیت مقاومت در برابر آتش را ندارند و در معرض آتش آسیب‌پذیر هستند.

غیر مالی، مطرح شده در مورد سیاست‌ها یا اقدامات اقتصادی که به مسائل مالی مربوط نمی‌شوند.

غیر مالی، شکلی از تأمین مالی یا انگیزه‌ها که به مسائل مالی مرتبط نیستند.

غیر ماهی‌گیر، به افرادی اطلاق می‌شود که به حرفه یا فعالیت ماهیگیری مشغول نیستند.

غیر ماهی‌گیران، به گروهی از افراد اطلاق می‌شود که به فعالیت ماهیگیری مشغول نیستند.

غیرشکافتنی به موادی اطلاق می‌شود که قابلیت شکافتن هسته را ندارند و نمی‌توانند منجر به واکنش زنجیره‌ای شوند.

غیرشکافتنی بودن به ویژگی موادی اطلاق می‌شود که نمی‌توانند شکافت شوند و به همین دلیل امنیت بالاتری دارند.

غیرشکافتنی به موادی اشاره دارد که نمی‌توانند شکافت را تجربه کنند و به همین دلیل در واکنش‌های هسته‌ای فعال نیستند.

غیرثابت بودن به وضعیتی اشاره دارد که در آن پیوندها یا ساختارهای مولکولی به درستی تثبیت نشده‌اند.

غیرپرچمی به موجوداتی گفته می‌شود که در آنها حرکت توسط پرچم انجام نمی‌شود.

غیرپرچمی به سلوله یا موجوداتی اطلاق می‌شود که فاقد پرچم هستند و به همین دلیل نمی‌توانند به صورت خودجوش شنا کنند.

غیرقانونی، به معنای بدون جرم یا نادرست بودن، اشاره به رفتار یا عمل بدون خطا و نادرستی دارد.

به‌صورت غیرقانونی، به معنای انجام کارها به‌طور صحیح و نیکو، بدون فعالیت غیرمجاز.

غیرقانونی بودن، حالت یا کیفیت بدون خطا یا جرم، رفتار خوب و درست.

عدم عطر؛ به معنای فاقد هرگونه بو یا عطر است.

عدم عطر؛ به معنی نبود عطر یا بو در یک ماده یا محیط.

غیرقانونی؛ به معنای آشكار نبودن یا بی‌گناه بودن در فعالیت‌ها.

به معنای عدم افراط یا عدم جلب توجه در رفتار یا سبک زندگی.

به معنای عدم ریزش یا عدم شکنندگی، به خصوص در مورد مواد.

به معنای عدم ناپایداری یا شکنندگی در روش یا رویکرد.

عدم خاصیت ریزش یا شکنندگی، بخصوص در مورد مواد یا غذاها.

عدم قابلیت احتراق، به خصوص در مواد و تقسیم‌بندی‌ها.

عدم ایجاد التهاب یا پاسخ التهابی.

غیرنفخ به معنی عدم وجود نفخ یا باد در شکم است، این وضعیت برای افرادی که از ناراحتی‌های گوارشی رنج می‌برند، مطلوب است.

غیرنفخی بودن به معنی عدم وجود نفخ یا باد در دستگاه گوارش است.

غیرنفخی به معنی عدم ایجاد نفخ در بدن است و به شرایطی اشاره دارد که فرد هیچ‌گونه باد یا گاز ندارد.

به طور غیرنفخی به معنی صحبت کردن یا رفتار کردن بدون ایجاد نفخ یا گاز است.

غیرعیب‌دار به معنی بدون نقص یا عیب بودن و در شرایطی استفاده می‌شود که چیزی کاملاً صحیح و بدون اشکال است.

غیرانعطاف‌پذیری به معنی عدم توانایی در تغییر یا سازگاری با شرایط جدید است.

غیرقابل انعطاف، به حالتی اشاره دارد که نمی‌تواند تغییر کند یا به آسانی تغییر شکل دهد.

عدم انعطاف، ویژگی یا خصوصیتی که در آن چیزی نمی‌تواند تغییر کند یا قابل تغییر نیست.

به طور غیرقابل انعطاف، به معنای عدم انحراف یا تغییر در رفتار یا عمل.

غیرقابل پرواز، به حالتی اشاره دارد که چیزی نمی‌تواند پرواز کند.

غیرپرنده، به حالتی اشاره دارد که چیزی نمی‌تواند پرواز کند.

غیرفریبنده، به حالتی اشاره دارد که در آن فرد به طور مستقیم یا غیرمستقیم علاقه عاشقانه نشان نمی‌دهد.

غیرعاشقانه به معنای عدم استفاده از نشانه‌های عاشقانه یا جاذبه جنسی در رفتار یا گفتار است.

غیرعاشقانه بودن به ویژگی عدم وجود رفتارهای عاشقانه یا جاذبه جنسی اشاره دارد.

عدم شناوری به حالتی اشاره دارد که یک جسم توانایی شناور شدن در آب را ندارد.