nontemporarily
به شکل غیرموقت، به نوعی که تأثیر یا وضعیت همیشگی دارد.
nontemporariness
حالتی که در آن چیزی غیرموقتی و پایدار در نظر گرفته می‌شود.
nontemporizing
مرحله‌ای از عمل یا گفتار که به‌گونه‌ای باشد که زمان‌سنجی نداشته باشد.
nontemporizingly
به شیوه‌ای که به جای تکیه بر موضوعات موقتی، بر ماندگاری تمرکز دارد.
nontemptation
وضعیتی که در آن فرد از وسوسه دور می‌شود.
nontenability
عدم قابلیت دفاع یا عدم قابلیت برقراری استدلال.
nontenable
غیرقابل دفاع یا غیرقابل حفظ بودن.
nontenableness
عدم قابلیت دفاع یا استدلال.
nontenably
به گونه‌ای که نمی‌توان از آن دفاع کرد.
nontenant
عدم شغل یا سکونت در مکانی.
nontenantable
غیرقابل اجاره بودن به دلیل شرایط خاص.
nontensile
غیرکششی به موادی اطلاق می‌شود که خاصیت کشش و انعطاف‌پذیری ندارند.
nontensility
خصوصیتی از مواد که نشان‌دهنده عدم قابلیت کشش یا جابجایی است.
nontentative
به حالتی اطلاق می‌شود که در آن فرد به شکل قاطع عمل می‌کند و از احتیاط پرهیز می‌کند.
nontentatively
به شکل قاطع و بدون تردید یا احتیاط بیان می‌شود.
nontentativeness
وضعیتی که در آن شخص به‌طور غیرمحتاطانه صحبت می‌کند.
nontenure
به موقعیت‌هایی اطلاق می‌شود که دارای ثبات شغلی نیستند و کارمندان در آن به مدت نامعین مشغول به کار هستند.
nontenured
استادانی که قرارداد دائمی ندارند و به صورت موقت استخدام شده‌اند.
nontenurial
وضعیتی که مربوط به استخدام‌های غیر دائمی یا عدم داشتن سمت دائمی است.
nontenurially
به صورت غیر دائمی و بدون قرارداد دائمی استخدام شده.
nonterm
قراردادهایی که دارای محدوده زمانی مشخص نیستند.
nonterminability
وضعیتی که به معنای عدم امکان خاتمه یا به پایان رساندن یک فرآیند است.
nonterminable
به معنای عدم امکان خاتمه یا تمام کردن یک کار یا فرآیند.
nonterminableness
عدم پایان پذیری به معنای عدم وجود انتها یا توقف در یک فرآیند یا حالت است.
nonterminably
به شیوه ای که دارای پایان مشخصی نیست.
nonterminal
نماد غیرپایانی نمادی در گرامر است که می تواند به نمادهای دیگر تقسیم شود.
nonterminally
به شکلی که نمادهای غیر پایانی در ساختار استفاده می‌شوند.
nonterminals
نمادهای غیر پایانی نمادهایی در گرامر هستند که می توانند به دیگر نمادها نسبت دهند.
nonterminating
عدم توقف در یک حلقه یا فرایند به طوری که هیچ انتهایی وجود ندارد.
nontermination
عدم اتمام، وضعیتی که در آن یک فرایند یا برنامه به پایان نمی‌رسد و به صورت بی‌پایان ادامه می‌یابد.
nonterminative
غیرتمومی، مربوط به فعالیت یا عملی که به اتمام نمی‌رسد یا نتیجه مشخصی ندارد.
nonterminatively
به شیوه‌ای که به اتمام نمی‌رسد یا نتیجه‌ای مشخص نمی‌دهد.
nonterminous
غیرتمومی، بدون پایان مشخص، به وضعیت یا ویژگی‌ای اشاره دارد که مرزهای مشخص ندارد.
nonterrestrial
غیرزمینی، به پدیده‌ها یا موجوداتی اشاره دارد که منشاء زمینی ندارند.
nonterritorial
غیرسرزمینی، به وضعیتی اشاره دارد که به یک منطقه خاص وابسته نیست.
nonterritoriality
غیرسرزمینی به مفهوم پیوند حقوق و منابع بدون وابستگی به مالکیت جغرافیایی اشاره دارد.
nonterritorially
به معنای فعالیت یا همکاری بدون وابستگی به زمین یا مکان خاص.
nontestable
به معنای اینکه نمی‌توان یک اصل یا فرضیه را آزمایش کرد یا نتایج آن را بررسی نمود.
nontestamentary
به دارایی‌هایی اشاره دارد که انتقال آن‌ها نیاز به وصیت‌نامه ندارد.
nontesting
به فرایندهای یادگیری اشاره دارد که بدون آزمون یا ارزیابی کلاسیک انجام می‌شود.