outdragon
به اژدهایی اشاره دارد که در مناطق بیرونی زندگی می‌کند و معمولاً تصور می‌شود که غول‌آسا است.
outdraught
جریان هوای خروجی که می‌تواند احساس خنکی را ایجاد کند و معمولاً در شرایط خاص رخ می‌دهد.
outdream
به معنای فراتر رفتن از رویاهای بالفعل و خیال‌پردازی در مورد آرزوهای بزرگتر و بهتر است.
outdreamed
به معنای رویاپردازی در جاهایی فراتر از جایی است که قبلاً بارها تجربه شده است.
outdreaming
خواب دیدن یا تصور کردن چیزهایی که ممکن است در آینده اتفاق بیفتند، به ویژه در مقایسه با دیگران.
outdreams
پیشی گرفتن در خواب دیدن یا تصور کردن رویاها نسبت به دیگران.
outdreamt
زمان گذشته فعل 'outdream' که به معنای این است که از دیگران در خواب دیدن پیشی گرفته شده.
outdress
لباس پوشیدن بهتر یا شیک تر از دیگران.
outdressed
زمان گذشته فعل 'outdress' که به معنای این است که از دیگران در لباس پوشیدن پیشی گرفته شده.
outdresses
عمل لباس پوشیدن بهتر از دیگران.
outdressing
بهتر لباس پوشیدن یا از دیگران در لباس پوشیدن پیشی گرفتن.
outdrop
نتیجه نهایی یک عمل یا پروژه.
outdropped
چیزی که در نتیجه یک عمل یا رقابت به طور غیرمنتظره رها شده یا جا گذاشته می‌شود.
outdropping
ریختن یا رها کردن چیزی، اغلب به صورت غیررسمی.
outdrops
ریزش یا نتیجه ریختن یک مایع.
outdure
پیشی گرفتن یا برتری داشتن از نظر دوام یا کیفیت.
outdwell
خارج از زیستگاه بودن، به معنای زندگی یا ساکن بودن در محل یا شرایطی متفاوت از محل اصلی خود.
outdweller
خارج‌زی به فردی اطلاق می‌شود که در خارج از مناطق زیستی معمول زندگی می‌کند.
outdwelling
خارج از زیستگاه بودن، به شرایط یا فرایندی اشاره دارد که در آن موجودی در مکان غیرمعمول خود زندگی می‌کند.
outdwelt
خارج از زیستگاه بودن، اشاره به زمان گذشته دارد که در آن موجودی در خارج از زیستگاه خود زندگی کرده است.
outeat
غذا خوردن در فضای باز به اشخاص اجازه می‌دهد از محیط لذت ببرند.
outeate
غذا خوردن در فضای باز، به ویژه در مواقعی که افراد جمع می‌شوند.
outeaten
پژوهش در مورد عمل خوردن چیزی قبل از دیگران، در زمینه‌هایی که نشان‌دهنده رقابت یا سرعت در انجام عمل خوردن باشد.
outeating
فعل حضور در عمل خوردن غذایی بیشتر و با وجود رقابتی بودن در مقایسه با دیگران.
outeats
معنی این واژه به بیان عمل خوردن چیزی بیشتر یا سریع‌تر از دیگران اشاره دارد.
outecho
به معنای طنین‌انداز شدن یا تکرار شدن صدا به طوری که از دیگر صداها قوی‌تر و بیشتر شنیده شود.
outechoed
اینجا به معنای تکرار شدن یا طنین‌انداز شدن صدایی است که قوی‌تر از سایر اصوات است.
outechoes
معنی این واژه به بیان تکرار صدا یا افکار و ایده‌ها به طور قوی اشاره دارد که بر دیگران تأثیر می‌گذارد.
outechoing
پژواک‌زنان، تکرار یا انعکاس صدا در یک مکان به دلیل ویژگی‌های محیطی.
outechos
پژواک‌ها، صداهایی که به صورت تکراری و منعکس‌شده از یک منبع صدا به گوش می‌رسند.
outedge
کنار زدن، غالب شدن بر دیگران در یک رقابت.
outedged
عقب افتادن یا کنار زدن توسط عوامل خارجی.
outedging
عمل کنار زدن یا جابجا کردن شیوه‌ها یا روش‌ها.
outeye
چشم داشتن، قابلیت مشاهده و تشخیص نکات و جزئیات مهم.
outeyed
به معنی داشتن چشم‌های بزرگ و برآمده است.
outen
به معنی درآوردن یا بیرون آوردن چیزی از جایی است.
outequivocate
به معنای گول زدن یا اجتناب از پاسخ مستقیم است.
outequivocated
شکل گذشته فعل اوت ایویکوات است.
outequivocating
فرایند صحبت به شکل دور از حقیقت است.
outercoat
به معنای پوشش بیرونی یا لباس گرم است.