preresolve
حل کردن مسایل یا تضادها در مرحلهای اولیه، قبل از وقوع اصلی.
preresolved
پیش حل شده، به وضعیتی اطلاق میشود که پیش از وقوع یک مشکل یا وضعیت رسمی، راهحلی برای آن در نظر گرفته شده باشد.
preresolving
پیش حل کردن، به فرایند شناسایی و حل مشکلات قبل از بروز آنها اشاره دارد.
preresort
پیشطبقهبندی، به فرایند سازماندهی موارد یا دادهها قبل از انجام یک اقدام خاص اشاره دارد.
prerespectability
احترام پیشقابلاحترام، به وضعیت یا ویژگیهایی اشاره دارد که توانایی یک فرد یا گروه برای حفظ جایگاه اجتماعی را نشان میدهد.
prerespectable
پیشقابلاحترام، به وضعیتی اشاره دارد که به لحاظ اجتماعی قابلیت احترام را دارد.
prerespiration
پیشعرقریزی، به فرایند آمادهسازی بدن برای افزایش عملکرد در فعالیتهای بدنی اشاره دارد.
prerespire
پیشتنفس به معنای آماده شدن یا انجام عمل قبل از نفسکشیدن است.
preresponsibility
مسئولیت پیشینی به معنای مسئولیتهایی است که قبل از شروع در یک پروژه یا وظیفه به عهده گرفته میشود.
preresponsible
پیش مسئول به معنای فردی است که به تعهدات خود توجه میکند و آنها را پیشبینی میکند.
prerestoration
پیش بازسازی به مراحل آمادهسازی برای ترمیم یا بازگرداندن چیزی اشاره دارد.
prerestrain
پیش کشش به معنای کنترل و محدود کردن خود قبل از یک موقعیت استرسزا.
prerestraint
پیشکشیدگی به معنای آمادهسازی برای محدود کردن واکنشها و احساسات در شرایط خاص است.
prerestrict
پیشمحدود کردن، محدود کردن یا کنترل دسترسی یا فعالیتها قبل از وقوع یک رویداد.
prerestriction
محدودیت پیشین، کنترل یا محدود کردن شرایط یا دسترسی قبل از وقوع.
prereturn
بازگشت پیشین، به فرایند یا اقداماتی اشاره دارد که قبل از یک واقعه یا دلیل دیگر برای بازگشت انجام میشود.
prereveal
افشای پیشین، افشا کردن یا نشان دادن چیزی قبل از زمان تعیینشده یا پیشبینیشده.
prerevelation
افشای پیشین، ارائه اطلاعات یا دانش قبل از زمان انتظار یا برنامهریزی شده.
prerevenge
انتقام پیشین، اقدامی است با نیت بازپرداخت یا جبران پیش از آنکه آسیب یا بیاحترامی به طور مستقیم رخ دهد.
prerevenged
احساس ناخوشایند ناشی از این که انتقام از کسی برای عملی که هنوز انجام نشده، در ذهن شخص وجود دارد.
prerevenging
عمل فکر کردن یا برنامهریزی برای انتقام قبل از وقوع یک عمل بد.
prereversal
تغییری که به زودی قرار است رخ دهد یا عمل برعکس شدن یک وضعیت.
prereverse
عمل برعکس کردن یک تصمیم یا اقدام قبل از انجام کامل آن.
prereversed
تصمیمات یا اقدامات که به صورت معکوس یا برگشتی انجام شدهاند.
prereversing
عمل معکوس کردن یا تغییر یک تصمیم یا اقدام پیش از به انجام رساندن آن.
prereview
پیشمرور، مرور اولیه چیزی قبل از اتخاذ تصمیم یا انجام اقدام.
prerevise
پیشتنظیم، ویرایش اولیه یک متن یا کار قبل از نسخه نهایی.
prerevised
نسخهای که قبل از بررسی نهایی ویرایش شده است.
prerevival
عمل یا برنامهریزی برای احیای چیزی پیش از انجام آن.
prerevolutionary
دورهای که قبل از وقوع یک انقلاب اتفاق میافتد و ممکن است شامل تغییرات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی باشد.
prerheumatic
وضعیتی که قبل از ظهور علائم روماتیسمی رخ میدهد.
prerich
وضعیتی که فرد قبل از یک رویداد خاص ثروتمند است.
prerighteous
نگرش و باورهایی که به طور پیشین قبل از وقوع یک رویداد دارند.
prerighteousness
وضعیتی که در آن فرد قبل از وقوع یک رویداد به درستی و راستی پایبند است.
prerogatival
ویژه، مربوط به امتیازی خاص که به یک فرد یا گروه داده میشود.
prerogatived
به معنای برخوردار از امتیاز خاص، برخوردار از حقوق ویژه.
prerogatively
به طور ویژه، به نحوی که بر اساس حقوق یا امتیاز خاصی عمل شود.