prolegomenal
بحثهای مقدماتی که زمینه را برای تحلیل عمیق فراهم میکند.
prolegomenary
بینشهای مقدماتی که زمینهساز درک عمیقتر موضوع میشوند.
prolegomenist
محقق یا نویسندهای که درباره مقدمات موضوع کار میکند.
prolegomenona
مفاهیم یا مطالب مقدماتی که زمینه را برای بحث فراهم میکنند.
prolegomenous
پرو لِگومِنوُس، مقدمه یا مقدمهچینی که به توضیح و بازنگری مباحث مربوط به یک متن مهم میپردازد.
proleniency
پرو لِنیِنسِی، توانایی یا مهارت زیاد در یک زمینه خاص.
proleptic
پرو لِپتیک، روش روایت داستان که پیشبینی یا اشاره به وقایع آینده را شامل میشود.
proleptical
پرو لِپتیکال، مربوط به پیشبینی یا اشاره به وقایع آینده در یک اثر ادبی یا هنری.
proleptically
پرو لِپتیکال، از منظر پیشبینی آینده یا نتایج، در گفتگو یا نوشتار توصیف میشود.
proleptics
پرو لِپتیک، مفاهیم و تکنیکهای مربوط به پیشبینی وقایع آینده در روایت.
proletaire
پرولتاریه به گروهی از کارگران میگویند که بهطور مستقیم از کار دستمزد دریافت میکنند و در مقابل سرمایهداران کار میکنند.
proletairism
پرولتاریسم به ایده و جنبشی اطلاق میشود که بر نقش و قدرت طبقه کارگر تأکید میکند.
proletary
پرولتاری به کارگری اشاره دارد که بخشی از طبقه کارگر است.
proletarianism
پرولتاریسم که به یک نظام فکری اجتماعی و سیاسی اشاره دارد که بارزترین ویژگیاش پرهیز از طبقاتی بودن است.
proletarianization
پرولتاریسازی به تغییر افراد از طبقات صدمهدیده به طبقه کارگر اشاره دارد.
proletarianly
به روشی اشاره دارد که متعلق به طبقه کارگر یا از دیدگاه آنها باشد.
proletarianness
پرولتری بودن، حالت یا ویژگی متعلق به طبقه کارگر و افرادی که بخشی از این طبقه هستند.
proletariatism
پرولتاریاگرایی، یک ایدئولوژی که به نمایندگی و منافع طبقه کارگر میپردازد.
proletaries
پرولترها، افرادی از طبقه کارگر که به طور معمول در کارهای تولیدی مشغول به کار هستند.
proletarise
پرولتاریزه کردن، تبدیل کردن افراد یا گروهها به طبقه کارگر.
proletarised
پرولتاریزه شده، به حالت یا وضعیتی گفته میشود که افراد در نتیجه تغییرات اقتصادی به طبقه کارگر تبدیل شوند.
proletarising
پرولتاریزه کردن، فرایند تبدیل افراد به اعضای طبقه کارگر.
proletarization
پرولتاریزاسیون به فرایند تبدیل افراد یا گروهها به طبقه کارگری اطلاق میشود که عموماً به معنای کاهش وضعیت اجتماعی و اقتصادی به وسیله زوال حقوق کارگری است.
proletarize
پرولتاریزه کردن یعنی تبدیل یک گروه یا طبقه اجتماعی به طبقه کارگری، به ویژه در راستای تغییرات اجتماعی و اقتصادی.
proletarized
پرولتاریزه شده یعنی حالتی که یک فرد یا گروه به وضعیت طبقه کارگری رسیده و معمولاً با کاهش تحصیلات یا مهارتهایشان همراه است.
proletarizing
پرولتاریزه کردن به فرایند تبدیل افراد یا نهادها به طبقه کارگری اشاره دارد، که ممکن است منجر به کاهش نوآوری و خلاقیت شود.
proletcult
پرولتکلت به یک جنبش فرهنگی و هنری اطلاق میشود که در اوایل قرن بیستم در جهت ترویج و حمایت از فرهنگ طبقه کارگر شکل گرفت.
proletkult
پرولتکلت به جنبشی اشاره دارد که به دنبال ایجاد یک هنر و فرهنگ مختص طبقه کارگر بود و میکوشید هنر را از انحصار طبقاتی خارج کند.
proleucocyte
پروئلوسایت، مرحلهای از تشکیل گلبولهای سفید که قبل از بلوغ آنها به وجود میآید.
proleukocyte
پروئلوسایت همانند پروئلوسایت، مرحلهای در رشد گلبولهای سفید است.
prolia
پرولیا، دارویی برای جلوگیری از کاهش تراکم استخوان در بیماران مبتلا به پوکی استخوان.
prolicense
پرو لیسانس، مجوز خاصی که برای انجام فعالیتهای تجاری نیاز است.
prolicidal
پرو لیسیال، صفتی برای اشاره به موادی که برای کشتن موجودات زنده طراحی شدهاند.
prolicide
پرو لیساید، مادهای برای از بین بردن و کنترل موجودات زنده ناخواسته.
proliferant
پرفرانت به موجودی اطلاق میشود که در حال رشد و تکثیر است.
prolify
به معنای ارائه یا تنظیم به شکلی که فهم آن آسانتر شود.