probituminous
پروبیتمینوس به مواد مختلفی اشاره دارد که حاوی مقدار زیادی بیتومن هستند.
problematicness
مشکلساز بودن، به سختی و دشواری که مسائل ایجاد میکند اشاره دارد.
problematist
مشکلشناس، فردی است که به تجزیه و تحلیل و بررسی مسائل میپردازد.
problemdom
مسئلهمحوری، به معنای تمرکز بر مشکلات و چالشها به جای ارائهٔ راهحلها، یا به عبارت دیگر، منطقهای که مشکلات در آن مورد بررسی قرار میگیرند.
problemist
مسئلهشناس، شخصی که به حل مشکلات و چالشها علاقهمند است و معمولاً در این زمینه توانایی زیادی دارد.
problemistic
مسئلهمحور، به نوعی از تفکر گفته میشود که در آن افراد بر درک مسائل و چالشها تمرکز میکنند.
problemize
مشکلسازی، به معنای تبدیل کردن یک موضوع یا وضعیت ساده به یک مسئله بزرگتر و پیچیدهتر.
problemwise
از نظر مسائل، به معنای نگاهی به مشکلات یا چالشها در یک زمینه خاص.
problockade
پروبلاکهسازی، به معنای حمایت از ایجاد موانع یا محدودیتها برای جلوگیری از فعالیتهای خاص.
proboycott
تحریم به معنای امتناع از خرید یا استفاده از یک محصول یا خدمات به دلیل نارضایتی یا اعتراض است.
probonding
تشکیل ارتباطات عمیق و مثبت بین افراد یا گروهها.
probonus
پاداش اضافی که به کارمندان به خاطر عملکرد خوب داده میشود.
proborrowing
عمل قرض گرفتن پول یا منابع از شخص یا مؤسسهای دیگر.
proboscidal
مربوط به ساختارهای دهانی با طولانی شدن، به ویژه در حشرات.
proboscidate
دارای ساختارهایی طولانی شبیه به خرطوم، معمولاً در بعضی از پستانداران.
proboscideous
دارای یا مرتبط با پروبوسیدوس، به ویژه خزندگان و پستانداران بزرگ با خرطوم یا نوک بلند.
proboscidial
مربوط به ویژگیهای پروبوسید، به ویژه در موجودات زنده.
proboscidiform
شکل یا ساختاری شبیه به پروبوسید، به ویژه در مورد گیاهان یا موجودات دیگر.
probosciform
دارای یا مرتبط با شکل یا ساختار پروبوسید، به ویژه در مورد حشرات.
probosciformed
دارای ویژگیهای پروبوسیدفرم، معمولاً به ساختارهای موجودات زنده اشاره دارد.
probosciger
پروبوساگر، یک نوع حشره است که به خاطر دهان کشیدهاش شناخته میشود و معمولاً برای غذا خوردن به طول آن متکی است.
proboscislike
شکل یا ویژگی شبیه به پروبوسیس، که به معنای بخش دهانی طولانی یا کشیدهای است که برخی از حیوانات دارند.
probouleutic
پروبولهوتیک به معنای مربوط به مرحلهای از فرایند تصمیمگیری است که در آن پیشنهادات بررسی و تجزیه و تحلیل میشوند.
proboulevard
پروبولوار به یک خیابان یا بولوار بزرگ و عریض اشاره دارد که معمولاً با درختان و فضاهای سبز محاصره شده است.
probowling
پروبولینگ به معنای فعالیت یا ورزش بولینگ است که به صورت گروهها یا تنهایی انجام میشود.
proboxing
پروباکسینگ به معنای فعالیت ورزشی بوکس است که به عنوان یک رقابت خاص و کاملاً حرفهای شناخته میشود.
probrick
پروبریک، نوعی آجر یا مصالح ساختمانی که برای ساخت و سازهای مقاوم و بادوام مورد استفاده قرار میگیرد.
probridge
پروبریج، نوعی پل طراحی شده برای اتصالات مؤثر و ایمن بین مناطق مختلف.
probroadcasting
پروبردکستینگ، فرآیند پخش محتوا بهصورت عمومی از طریق رسانههای مختلف مانند رادیو و تلویزیون.
probudget
پروباجت، نوعی بودجه که به طور حرفهای برای برنامهریزی و مدیریت هزینهها تهیه میشود.
probudgeting
پروباجتینگ، فرآیند برنامهریزی و تنظیم بودجه به منظور مدیریت مالی مؤثر.
probuying
پروبایینگ، خریداری محصولات با در نظر گرفتن کیفیت و هزینه، بهطور هوشمندانه و مؤثر.
probuilding
سیاستها یا برنامههایی که به هدف بهبود یا ترویج ساخت و ساز طراحی میشوند.
probusiness
رویکردی که از کسب و کار و کارآفرینی حمایت و تشویق میکند.
proc
در دنیای بازیها، به معنای فعال کردن یا بوجود آوردن یک واقعه یا وزنی خاص است.
procaccia
نوعی نانوایی یا قنادی که بر شیرینیهای خاص تمرکز دارد.
procaccio
اصطلاحی در آشپزی که به روش خاصی از پخت و پز کمک میکند.
procacious
به معنای تحریک کننده یا برانگیزنده، به خصوص در مورد اظهارات و نظرات.