quaverymavery
قواوریموری، حالتی از صدا که دارای نواهای لرزان یا پیچیده است و به نوعی احساس خاصی را منتقل میکند.
quaveringly
به معنای صحبت یا اجرا کردن به طور لرزان و لرزان به دلیل ترس یا هیجان.
quaviver
به معنای فردی که یا سبک خاصی از صدا یا گفتار لرزان دارد.
quaw
صدای خاص و بلندی که معمولاً از پرندگان به گوش میرسد.
quawk
صدای بلند و بیمعنی که معمولاً از پرندگان به گوش میرسد.
qubba
به معنای قبه، ساختار نیمدایرهای یا گنبدی شکل بر روی سقف یک بنا.
queach
کیچ، واژهای در زبان انگلیسی که به نوعی میوه تعلق دارد و به طور خاص به ظاهری خاص و طعم خوشمزه آن اشاره دارد.
queachy
کیچی، صفتی که به توصیف موردی اطلاق میشود که حاوی یا مرتبط با میوه کیچ باشد.
queachier
کیچیتر، صفت مقایسهای که به توصیف میوهای که نسبت به دیگری شیرینتر یا بهتر است، اشاره دارد.
queachiest
کیچیترین، صفت عالی که به توصیف میوه یا غذایی با طعم و کیفیت بسیار بالا به نسبت دیگران میپردازد.
queak
جیر جیر، صدایی کوتاه و تیز که معمولاً ناشی از حرکت چیزی بر روی سطحی است.
queal
ناله، صدای بلندی که ناشی از خوشحالی یا هیجان است.
queanish
حالت تهوع، حسی ناخوشایند که معمولا به دلیل حرکات غیرمعمول یا مشکلات گوارشی بروز پیدا میکند.
queanlike
نوعی رفتار یا شخصیت که شبیه به زنانی با روحیه جسور و غیرمعمول باشد.
quease
دچار حالت تهوع شدن، به حالتی که در آن فرد احساس ناآرامی میکند.
queasily
به حالت نامطلوب و ناآرام و به آرامی.
queasom
حسی ناخوشایند یا ناراحتی، به ویژه مرتبط با حالت تهوع.
queazen
راحتکردن و آسانکردن فرایندها یا تجربهها
queazy
احساسی نزدیک به سرگیجه یا کلافگی
quebec
استانی در کانادا که دارای زبان و فرهنگ مختص به خود است.
quebrachine
کوئبراچین، درختی است از خانوادهی گیاهان که خواص دارویی دارد و در مناطق گرم و مرطوب رشد میکند.
quebrachite
کوئبراچیت، نوعی معدنی است که در صنایع جواهرسازی کاربرد دارد و میتواند زیبایی خاصی به مصنوعات ببخشد.
quebrachitol
کوئبراچیتول، ترکیبی است که در فرایندهای زیستی دارای اهمیت است و در تحقیقات علمی مورد بررسی قرار میگیرد.
quebradilla
کوئبرادیلا، نوعی میوه با طعمی شیرین است که در بعضی مناطق رشد میکند و از آن برای تهیه دسرها استفاده میشود.
quebrith
کوئبروت، گیاهی است که در طب سنتی برای درمان برخی بیماریها مورد استفاده قرار میگیرد.
quechuan
کچوا، به گروهی از مردم بومی در مناطق آند جنوبی گفته میشود که فرهنگ و زبان خاص خود را دارند.
quedful
خصلت، حالت یا فضایی که در آن احساس آرامش و خوشایندی وجود دارد.
quedly
به شکلی آرام، به آرامی و با خونسردی.
quedness
حالت آرام و بیصدا، که احساس راحتی میدهد.
quedship
حالت و خصلت آرم آرامی در مواجهه با چالشها.
queechy
حالت یا صدایی که آرامش میدهد و حس خوشایند ایجاد میکند.
queencake
نوعی کیک که معمولاً در مراسم خاص تهیه میشود و نشاندهنده تجمل و زیبایی است.
queencraft
queencraft به مفهوم هنر و مهارتهای زنان در رهبری و فناوری اطلاق میشود.
queencup
queencup به یک جایزه اختصاصی برای تجلیل از زنان کارآفرین اشاره دارد.
queendom
queendom به قلمرو یا جامعهای اشاره دارد که تحت رهبری یک زن است.