questionee
سوال‌شونده به شخصی اشاره دارد که سوالاتی به او مطرح می‌شود.
questioningly
به معنای با پرسش یا شک، به طوری که سوالی در ذهنتان ایجاد شود.
questionings
به معنی مجموعه‌ای از سوالات یا پروسه پرسیدن سوالات است.
questionist
پرسشگر به کسی اطلاق می‌شود که به دنبال سوالات و چالش‌ها می‌باشد.
questionle
پرسش‌وار به روشی اطلاق می‌شود که در آن سوالات به طور طبیعی مطرح می‌شوند.
questionless
بدون سوال، زمانی که موضوع یا محتوا واضح و مفهومی است.
questionlessly
بدون پرسش، در حالتی که هیچ سوالی مطرح نمی‌شود.
questionlessness
عدم وجود سوال، حالتی که در آن هیچ سوالی مطرح نمی‌شود.
questionous
حاوی سوال، به ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که سوال مطرح می‌کند.
questionwise
به صورت سوال، به شکلی که سوالات به تنهایی در نظر گرفته شوند.
questman
مرد جستجوگر، فردی که به دنبال هدف خاصی سفر یا ماجراجویی می‌کند.
questmen
مردان جستجوگر، چند مرد که به صورت جمعی به جستجو و ماجراجویی می‌پردازند.
questmonger
مرد جستجوگر، شخصی که داستان‌ها و ماجراها را جمع‌آوری و توزیع می‌کند.
questor
جستجوگر، فردی که به دنبال هدف یا دانشی خاصی در سفر یا تحقیق است.
questorial
جستجوگرانه، مربوط به جستجو یا کاوش در فعالیت‌هایی.
questors
جستجوگران، کسانی هستند که در پی یافتن یک هدف یا یادگیری خاص هستند.
questorship
جستجوگری، مقام یا موقعیتی است که به فردی مسئولیت راهنمایی و جستجو در یک زمینه مشخص را محول می‌کند.
questrist
جستجوگر، شخصی است که برای تحقیق و کشف به جستجو می‌پردازد.
quet
نتیجه‌ای که از سکوت یا آرامش پدید می‌آید.
quetch
شکایت کردن یا ایراد گرفتن از چیزی.
quetenite
کوئتنایت، یک نوع ماده معدنی که به علت نادر بودنش مشهور است.
quethe
قضاوت کردن، به معنای توصیف کردن نظرات یا حقایق با شبهه و ابهام.
quetsch
کوئچ، یک نوع صدا یا صدای برخورد که به طور معمول در موقعیت‌های خاص شنیده می‌شود.
quetzalcoatl
کوئزلکواتل، خدایی از فرهنگ قدیمی مئزوآمریکا که به عنوان نماد هوش و آگاهی شناخته می‌شود.
quetzales
کوئزاله‌ها، نوعی پرنده زیبا با رنگ‌های زنده که عمدتاً در جنگل‌های بارانی زندگی می‌کنند.
queuer
صف‌کش، کسی که در یک صف منتظر است.
queuers
صف‌کش‌های، تعدادی از افراد که در یک صف در انتظار هستند.
quezal
کوازال، پرنده‌ای با رنگ‌های زیبا و درخشان که در مناطق استوایی و گرمسیری زندگی می‌کند.
quezales
کوازال‌ها، جمع کوازال، اشاره به پرندگان رنگارنگ در دسته‌های بزرگتر دارد.
quezals
کوازال‌ها، جمع کوازال، به پرندگان دوست داشتنی و پر جنب و جوش اطلاق می‌شود.
qui
'کی'، ضمیری سوالی در زبان لاتین که برای اشاره به شخص مورد استفاده قرار می‌گیرد.
quia
'زیرا'، یک کلمه در زبان لاتین که برای بیان علت یا دلیل استفاده می‌شود.
quiangan
کیانگان، شهری کوچک در فیلیپین که به خاطر مناظر طبیعی‌اش مشهور است.
quiapo
کیاپو، منطقه‌ای در مانیل که به خاطر بازارها و فرهنگ غنی‌اش شناخته می‌شود.
quiaquia
کلمه‌ای که معمولاً به صورت بازیگوشانه یا به عنوان اصطلاح غیررسمی به کار می‌رود.
quib
نیشخند یا شوخی، به‌ویژه به‌صورت غیررسمی.
quibbleproof
دفاعی که به گونه‌ای ساخته شده که قابل تردید نباشد.
quibbler
شخصی که به جزئیات کوچک و مسائل سطحی می‌پردازد و معمولاً در بحث‌ها حرف‌های بی‌اهمیت می‌زند.
quibblers
جمعی از افرادی که به جزئیات کوچکتر می‌پردازند و در بحث‌ها نظارت بیش از حد دارند.
quibblingly
به معنای بحث کردن یا به چالش کشیدن مطالب در سطح جزئی و بی‌اهمیت.