نیمه‌روان‌شناختی اشاره به جنبه‌هایی از علم روان‌شناسی دارد که به طور کامل درک نشده‌اند یا برای تایید نیاز به شواهد بیشتری دارند.

جنبه‌هایی از روان‌شناسی که هنوز به طور کامل درک نشده یا شواهد متقن برای آن‌ها وجود ندارد.

به‌صورت نیمه‌روان‌شناختی، به روشی اشاره دارد که عناصر روان‌شناسی در تحلیل‌ها در نظر گرفته می‌شوند، اما به‌طور کامل توسعه نیافته‌اند.

نیمه‌روان‌پریشان به وضعیتی اشاره دارد که شامل جنبه‌های توهم یا اختلالات روانی است، اما به‌طور کامل مشخص نشده است.

نیمه‌عمومی به فضایی اشاره دارد که بخشی از آن عموم می‌تواند به آن دسترسی داشته باشد، ولی تماماً عمومی نیست.

نیمه تنبیهی، اشاره به حکم یا اقدام قانونی دارد که نه تنها مجازات کنننده بلکه تشویق کننده نیز است.

نیمه تنبیهی، به سیستم یا اقداماتی اشاره دارد که بخشی از آنها مجازات است.

نیمه پیله، مرحله‌ای در چرخه زندگی حشرات که قبل از تبدیل کامل آنها به شکل بالغ اتفاق می‌افتد.

نیمه هدفمند، به فعالیت‌ها یا رویکردهایی اطلاق می‌شود که چندین هدف را همزمان دنبال می‌کنند.

به صورت نیمه هدفمند، به شیوه‌ای که چندین هدف همزمان تحقق یابند.

نیمه هدفمندی، به قابلیت یا ویژگی‌ای اشاره دارد که در آن چندین هدف به طور همزمان دنبال می‌شوند.

نیمه‌پوری، به وضعیت یا ترشحی از یک زخم اشاره دارد که نشان‌دهنده وجود عفونت است.

نیمه‌پوسیده، به حالتی اشاره دارد که در آن مواد غذایی یا اشیاء به مرحله فساد نزدیک شده‌اند.

نیمه‌مربع، به شکل هندسی اشاره دارد که شبیه به یک مربع است ولی در یکی از جهات کامل نیست.

نیمه‌مربعی، به حالتی اشاره دارد که شیء در جهتی غیرمستقیم و غیرکامل قرار گرفته است.

نیمه‌مربع، به یک شکل هندسی با چهار گوشه و دو اندازه اشاره دارد که یکی از ابعاد آن ناقص است.

نیمه‌کمی، به معنای اندازه‌گیری یا ارزیابی که مقدار دقیق را نمی‌دهد بلکه دسته‌بندی می‌کند.

به شیوه‌ای که به جای اندازه‌گیری دقیق، نتایج به طور نسبی یا تقریباً کمی ارائه شود.

معیاری که به دسته‌بندی داده‌ها کمک می‌کند و می‌تواند در تحلیل توزیع استفاده شود.

فلسفه‌ای که بر تعادل بین کار و سکوت تمرکز دارد.

فردی که به فلسفه نیمه‌سکوتی اعتقاد دارد و از هر دو جنبه سکوت و بیان حمایت می‌کند.

اصطلاحی در علم که به ویژگی‌های جزئی از تقسیم‌ شده اشاره دارد.

معیاری آماری که می‌تواند در تحلیل توزیع داده‌ها استفاده شود.

نیم‌نقل قول، نوعی نقل قول که فقط بخشی از یک جمله یا متن بزرگتر را در بر می‌گیرد و معمولاً برای تاکید یا توضیح بیشتر استفاده می‌شود.

چیدمانی که به صورت نیم‌دایره‌ای است و معمولاً برای بهینه‌سازی فضا و زیبایی بصری استفاده می‌شود.

نیم‌تابش، ترسیم یا توزیع نوری که به صورت جزئی از یک نقطه مرکزی می‌تابد.

عملی نیمه‌اساسی که تغییرات ملایم‌تری نسبت به تغییرات اساسی یا رادیکال ایجاد می‌کند.

به صورت محدود و کنترل‌شده نسبت به دگرگونی‌های اساسی یا رادیکال به کار می‌رود.

کیفیتی که به تغییرات ملایم‌تر نسبت به تغییرات رادیکال اشاره دارد و معمولاً در مفاهیم نظری یا خلاقانه مورد بحث قرار می‌گیرد.

سمیرامیس، ملکه افسانه‌ای با شهرت فراوان در تاریخ که معمولاً به عنوان نماد قدرت و زیبایی باستانی شناخته می‌شود.

به معنای زیبا و مجلل کردن فضایی است که به خوشامدگویی و زیبایی آن اضافه می‌کند.

به معنای حرص و ولع زیاد و بدون حد و مرز، مخصوصاً در خصوص ثروت یا قدرت.

به معنای کمیاب و استثنایی، به ویژه در خصوص ویژگی‌ها یا مهارت‌ها.

به معنای کمیاب یا نادر، وقتی که یک عمل یا رویداد به ندرت اتفاق می‌افتد.

به معنای کمیاب بودن یا داشتن ویژگی نادر، به ویژه در محصول یا شیء خاص.

نیمه‌منطقی، به حالتی اشاره دارد که در آن تفکر یا رفتار فرد به طور کامل منطقی نیست اما برخی جوانب منطقی را نیز در بر دارد.

نیمه‌کیسه سمی، به نوعی از مارها اشاره دارد که ویژگی‌های کیسه سمی را دارد اما به طور کامل توسعه نیافته است.

نیمه‌خام، به غذایی اشاره دارد که به طور کامل پخته نشده، اما هنوز در حال حاضر خوردن آن مجاز است.

به شیوه‌ای نیمه‌خام، به شیوه‌ای اشاره دارد که در آن غذا به طور کامل پخته نشده است.

نیمه‌خام بودن، به حالتی اشاره دارد که غذا به طور کامل پخته نشده است و به طور کلی ویژگی‌های خاصی از جمله بافت یا طعم را به ارمغان می‌آورد.