sophisticalness
سوفیستیک بودن به معنی کیفیت یا ویژگی استدلالهایی است که فریبنده و غیرمنطقی هستند.
sophisticant
کسی که به استدلالهای پیچیده و فریبنده میپردازد و در ارائه افکار خود مهارت دارد.
sophisticative
دارای جنبههای پیچیده و هوشمندانه؛ همچنین به مفاهیم پیچیده اشاره دارد.
sophisticator
کسی که به استدلالهای پیچیده و فریبنده میپردازد و در ایجاد مفاهیم پیچیده مهارت دارد.
sophisticism
یک روش فکری که به استدلالهای فریبنده و پیچیده مربوط میشود.
sophistress
زنی که در بحثهای فلسفی به استدلالهای پیچیده میپردازد.
sophoclean
سوفوکلینی به معنای مربوط به یا مشابه آثار و سبکهای شاعر و نمایشنامهنویس مشهور یونانی، سوفوکلس است.
sophocles
سوفوکلس، شاعر و نمایشنامهنویس مشهور یونانی که در دوران باستان میزیست و آثار او به ویژه تراژدیهایش شناخته شدهاند.
sophomorical
سوفوموریک به معنای مربوط به ویژگیهای یک دانشآموز سال دوم کالج یا دانشگاه است، که معمولاً به جوانمردی و ناپختگی اشاره دارد.
sophomorically
به صورت سوفوموریک به معنای نشان دادن رفتار یا نگرشهای مربوط به یک دانشآموز سال دوم کالج و برآمدن از ناپختگی و اعتماد به نفس بیش از حد است.
sophora
سوفورا به نوعی گیاه یا درخت اشاره دارد که معمولاً به خاطر زیبایی و خواص داروییاش شناخته میشود.
sophoria
سوفوریا اصطلاحی است که به شادی و احساس رضایت عمیق و خوشایند اشاره دارد.
sophronia
سوفرونیا، شخصیتی که حکمت و اعتدال را تجسم میکند.
sophronize
سوفرونیز، فرایند به دست آوردن کنترل بر خود و رفتار.
sophronized
سوفرونیزه شده، حالتی که در آن فرد یا گروهی به کنترل و اعتدال رسیده است.
sophronizing
سوفرونیزه کردن، فرایند به دست آوردن خودکنترلی و اعتدال در افکار و رفتار.
sophrosyne
سوفرونیز، فضیلتی که شامل اعتدال، خودشناسی و توازن در رفتار است.
sophs
سوفها، اصطلاحی برای دانشآموزان یا دانشجویان سال دوم.
sophta
سوفتا، یک اصطلاح رایج در دنیای نرمافزار که به یک نوع خاص از فریمورک یا رویکرد توسعه اشاره دارد.
sopite
سوفیت، به معنای آرام کردن و خواباندن کسی با صداها و رفتارهای ملایم.
sopited
سوفیت شده، به معنای خواباندن یا آرام کردن کسی به واسطه صدا یا رفتار آرام.
sopites
سوفیتها، به عناصر یا رفتارهایی اشاره دارد که به آرامش و خواب کمک میکنند.
sopiting
سوفیت کردن، به عمل خواباندن یا آرام کردن کسی به وسیله روشهای آرام اشاره دارد.
sopition
سوفیشن، به معنی ایجاد حالتی آرام یا پر از آسایش از طریق صداها یا روشهای مخصوص.
soporate
ساکت و خوابآور کردن، به خصوص در زمینهای که معنای خوابآور دارد.
soporiferous
خوابآور، به گونهای که باعث خوابیدن یا راحتی میشود.
soporiferously
به صورت خوابآور، به گونهای که کسالتآور به نظر میرسد.
soporiferousness
کیفیت خوابآور بودن، حالتی که در آن خواب به آسانی ایجاد میشود.
soporifical
خوابآور، به چیزی اشاره دارد که باعث خواب یا کسالت میشود.
soporifically
به صورت خوابآور، با حالتی که موجب خواب یا کسالت میشود.
sopors
مکان یا زمانهایی که در آنها خواب یا آرامش حکمفرماست.
sopper
کسی که دوست دارد غذاهای چرب و سسدار بپزد.
soppiness
شخصیت یا حالت احساسی و بسیار احساسی که اغلب ممکن است خستهکننده باشد.
soprani
نوعی صدای مردانه یا زنانه که بالاترین گامهای صوتی را میسازد.
sorabian
زبان سورابیان، زبانی تخیلی که در آثار ادبی به کار میرود و ممکن است ویژگیهای خاص خود را داشته باشد.
sorage
سوراج، به معنای ذخیره سازی یا نگهداری اشیا و مواد مختلف برای استفاده در آینده است.
soral
سورال، به طور کلی، به مواد طبیعی یا گیاهی اشاره دارد که در درمانهای سنتی استفاده میشود.