succourable
قابل کمک، اشاره به افرادی که در شرایط سخت نیاز به امداد دارند.
succourer
امدادگر یا کسی که به دیگران در زمان نیاز کمک میکند.
succourful
کمکپررنگ یا دولتی، اشاره به اقداماتی که به دیگران امداد میدهد.
succourless
بدون کمک، اشاره به وضعیتی که در آن چیزی برای کمک وجود ندارد.
succous
آبدار، به گیاهانی که دارای آب و رطوبت بیشتری هستند اشاره دارد.
succub
در افسانههای عامیانه، سوسک به موجوداتی اطلاق میشود که به شکل زن ظاهر شده و به خواب مردان میروند.
succuba
سوسکا، در افسانههای عامیانه، به زنی شیطانی اطلاق میشود که مردان را در خواب فریفته و انرژی آنها را میمکد.
succubae
سوسکاها، شکل جمع سوسک، به موجودات شیطانی زنانه اطلاق میشود که انرژی و زندگی مردان را میبلعند.
succube
سوسک به معنای خاصی در ادبیات ندارد و معمولاً به عنوان یک اشتباه در اشاره به سوسکا به کار میرود.
succubine
سوسکین، به معنای همسر یا شریک جنسی سوسک به کار میرود.
succubuses
سوسکاها، شکل جمع سوسک، به موجوداتی شیطانی زنانه اطلاق میشود که انرژی و زندگی مردان را میبلعند.
succudry
خشکی، خاصیتی از گیاهان که به آنها اجازه میدهد در شرایط کمبود آب زنده بمانند.
succula
سکولا، بخشی از یک گیاه گوشتی که به نگهداری آب کمک میکند.
succulence
آبداری، خاصیت گیاهان یا میوهها که در آنها مقدار زیادی آب وجود دارد.
succulency
آبداری، خاصیتی گیاهی که به آن اجازه میدهد آب بیشتری ذخیره کند.
succulencies
آبداریها، مجموعهای از ویژگیهای آبداری در گونههای مختلف گیاهی.
succulently
به شکلی آبدار، به طور روشن و با جزئیات بیان کردن.
succulentness
آبدار بودن به ویژگی میوهها یا غذاهایی اشاره دارد که دارای رطوبت بالا و طعم قوی هستند.
succulous
شاداب به نوعی از گیاهان اطلاق میشود که آب را در بافتهای خود ذخیره میکنند.
succumbence
تسلیم شدن به معنای واگذاری یا capitulating در برابر شرایط یا نیروهای خارجی است.
succumbency
تسلیم شدن به حالت یا وضعیتی اطلاق میشود که در آن فرد به شرایط یا فشارهای خارجی تن میدهد.
succumbent
تسلیم به وضعیتی اشاره دارد که فرد یا چیز در حال افتادگی یا کمتحرکی است.
succumber
تسلیم شونده به فردی اطلاق میشود که در برابر مشکلات و فشارها تسلیم میشود.
succumbers
تسلیم شدن یا ناامید شدن در برابر یک عامل یا چالشی.
succursale
شعبه، بخشی از یک سازمان یا شرکت که در مکانی متفاوت از محل اصلی آن قرار دارد.
succus
عصاره، مایعی که از یک ماده دیگر به ویژه از گیاهان استخراج میشود.
succussation
تکنیک تسکین یا ضربه زدن به یک ناحیه به منظور بهبود سلامتی.
succussatory
تسکینی، مربوط به عمل ضربه زدن یا لرزاندن برای اهداف درمانی.
succussion
تکانه، عمل لرزاندن یا ضربه زدن به دارو.
succussive
پیدرپی، به معنای تکرار شده یا متوالی بدون وقفه.
suchnesses
جمع چنین بودن، اشاره به حالتهای مختلف واقعیت.
suchos
اصطلاحی که ممکن است به مفاهیم خاص یا تاریخی اشاره کند.
suchwise
به این نحو، به گونهای که بیان میشود.
suci
به معنای پاکی یا خلوص.
sucivilized
سالم و با فرهنگ، به معنای جامعهای که در آن رفتارها و آداب و رسوم به خوبی رعایت میشوند.
suckable
قابل مکیدن، به شیء یا مادهای اشاره دارد که میتوان آن را مکید.
suckabob
نوعی آبنبات یا خوراکی که میتوان آن را مکید.
suckage
نقص یا ناپسندی، به عنوان انتقادی نسبت به کیفیت یا عملکرد یک چیز.
suckauhock
نوعی ابزار یا وسیلهای برای جذب ماهی در ماهیگیری.