tenorites
تنوریتها، اشکالی از ماده معدنی تنوریت که به صورت گروهی مشاهده میشوند.
tenorless
غیاب صدای تِنور، به ویژه در موسیقی گروهی.
tenoroon
تنورون، نوعی ساز بادی کوچک که صدای تِنور را تولید میکند.
tenorrhaphy
تنورافی، عمل جراحی برای ترمیم تاندونهای آسیبدیده.
tenorrhaphies
تنورراپی، عمل جراحی برای ترمیم تاندونهای پاره شده که شامل دوختن تاندونها به یکدیگر است.
tenositis
تنوسیت، التهاب تاندون که معمولاً به دلیل استفاده بیش از حد یا آسیب ایجاد میشود.
tenostosis
تنوسیت، فرایند تشکیل استخوان در تاندون که ممکن است به تجمع کلسیم منجر شود.
tenosuture
تنوسچر، تکنیکی برای دوختن تاندونها به یکدیگر برای تسریع روند بهبودی.
tenotome
تنوتوم، ابزاری جراحی برای برش و تعمیر تاندونها، معمولاً در جراحیهای ارتوپدی.
tenotomist
تنوتومکار، جراحی که در زمینه ترمیم و اصلاح تاندونها تخصص دارد.
tenotomize
تنوتومی به معنای برش یا اصلاح تاندون برای درمان آسیب یا شرایط دیگر است.
tenour
تن، روح یا محتوای یک بحث یا توافق به معنای کلی آن است.
tenours
تنور به معنای صدای مردانه با گام بالا در موسیقی است.
tenovaginitis
تنواژینیت به التهاب تاندون و غلاف تاندون اطلاق میشود.
tenpence
ده پنس به واحد پولی بریتانیا اشاره دارد.
tenpences
ده پنسها به سکههای ده پنس در بریتانیا اشاره دارد.
tenpenny
ناخن دهپنی، یک نوع ناخن است که دارای طول خاص و ضخامت معین است و عمدتاً در کارهای ساختمانی و نجاری استفاده میشود.
tenrecidae
تنرکیدا، خانوادهای از پستانداران کوچک هستند که عمدتاً در ماداگاسکار زندگی میکنند و دارای پوشش خار مانند هستند.
tensas
تنساز، نام یک رودخانه است که در ایالت لوئیزیانای ایالات متحده جریان دارد.
tensaw
تنساو، نام یک رودخانه در ایالت آلاباماست که به عنوان یک منبع آبی مهم شناخته میشود.
tenseless
بدون تنش، اصطلاحی است که به حالتی اطلاق میشود که در آن هیچ فشاری وجود ندارد.
tenselessly
به صورت بدون تنش، به روشی اطلاق میشود که در آن هیچ فشاری یا استرسی وجود ندارد.
tenselessness
عدم وجود زمان، حالت یا ویژگیای که در آن زمان به عنوان مفهومی حذف شده باشد.
tensely
به صورت تنشآور، با احساس اضطراب و فشار.
tenseness
حالت فشار یا تنش، بار معنایی استرس یا فشار روانی.
tensibility
قابلیت کشش و تغییر شکل در مادهای تحت فشار.
tensible
مادهای که قابلیت کشش و افزایش اندازه را دارد.
tensibly
بهطرز قابلتوجهای، بهطور مشهود و واضح در شرایط مشخص.
tensify
تشدید کردن، افزایش دادن، قویتر کردن یک حس یا فعالیت.
tensilely
بهصورت کششی، اشاره به ویژگیهای ماده در شرایط کشش.
tensileness
خاصیت کشسانی، توانایی یک ماده برای کشیده شدن بدون شکست.
tensility
خصوصیت کشسانی، توانایی یک ماده در کشیده شدن.
tensimeter
یک ابزار برای اندازهگیری کشش یا تنش در مواد.
tensiometer
تنسیمتر ابزاری است که برای اندازهگیری کشش سطحی مایعات به کار میرود.
tensiometry
تنسیومتری به مطالعه و اندازهگیری کشش سطحی و خواص مرتبط با آن اطلاق میشود.
tensiometric
تنسیومتریک به ویژگیها و روشهای مربوط به اندازهگیری کشش سطحی اشاره دارد.
tensional
کششی به هر چیزی اشاره دارد که با نیروهای کششی مرتبط است.
tensioner
تنشنر دستگاهی است که برای حفظ کشش مناسب در تسمه یا زنجیر استفاده میشود.
tensionless
بدون تنش به حالتی اطلاق میشود که در آن هیچ نیروی کششی بر روی جسم وجود ندارد.