tensities
چگالی، میزان فشردگی یا غلظت یک ماده، که معمولاً بر حسب جرم در واحد حجم بیان میشود.
tenso
تنسور، در ریاضی و فیزیک، ساختاری است که اطلاعاتی دربارهٔ ابعاد و روابط را نمایش میدهد.
tensome
تنشزا، اصطلاحی است برای توصیف مفاهیم یا وضعیتهایی که ممکن است تنش یا سردرگمی ایجاد کنند.
tensometer
تنسومتر، دستگاهی است که برای اندازهگیری کشش و تنش در مواد استفاده میشود.
tensorial
تنسوری، اصطلاحی است که به خواص و روابط تنسورها اشاره دارد.
tensorship
تنشسنجی، اقدام به کنترل و محدود کردن اطلاعات و ایدهها، به ویژه در رسانهها.
tenspot
نقطهای منحصر به فرد که به خصوص برای فعالیتهای خاص، خاصیت جذابیت دارد.
tensure
نگهداشتن یا حراست از چیزی به طور خاص.
tentacled
موجودی که دارای بازوهای چادر مانند است.
tentaclelike
شبیه به چادر، معمولاً به شکل دندانهای بلند و نازک.
tentacula
تانتاکولا، اندامهای بلند و حساسی که معمولاً در جانوران دریایی مانند اختاپوس وجود دارند و برای گرفتن غذا یا لمس استفاده میشوند.
tentacular
تانتاکولار، اشاره به چیزی که به شکل تانتاکولا یا دارای تانتاکولا است.
tentaculata
تنتاکولاتا، گروهی از ارگانیسمها در علم زیستشناسی که به ویژگیهای خاص تانتاکولا مرتبط هستند.
tentaculate
تنتاکولار، صفتی برای موجوداتی که دارای تانتاکولا هستند.
tentaculated
تنتاکوله، به توصیف چیزی که به طور طبیعی دارای تانتاکولا یا مشابه آن است.
tentaculifera
تنتاکوليفرا، گروهی از موجودات که به دلیل داشتن تانتاکولا شناخته شدهاند و اغلب در محیطهای آبی زندگی میکنند.
tentaculite
تنکتولیت، تودهای فسیلشده است که به شکل شاخکها یا آوندها بوده و در دورههای زمینشناسی قدیمی یافت میشود.
tentaculites
تنکتولیتها، تودههای فسیلشده مشابه شاخک که در دریاهای باستانی زندگی میکردهاند و در سنگهای رسوبی یافت میشوند.
tentaculitidae
تنکتولیتیده، خانوادهای از موجودات فسیلشده است که به تنکتولیتها مربوط میشود و در دریاهای قدیمی وجود داشتهاند.
tentaculocyst
تنکتولوسیست، ساختاری حسی در موجودات دریایی است که برای درک و پاسخدهی به تغییرات محیطی به کار میرود.
tentaculoid
تنکتولویید به موجوداتی اطلاق میشود که دارای ویژگیهای شاخکی شبیه به شاخکها هستند، مانند برخی از نرمتنان.
tentaculum
تنکتولوم، ساختاری در موجودات دریایی است که میتواند به عنوان ابزار تغذیه یا حس عمل کند.
tentages
تنتاژ، اشاره به سازههای موقتی که برای پوشاندن یا محافظت از افراد درون آنها ساخته میشود.
tentamen
تنتامن، درسی یا آزمونی که برای ارزیابی دانش یا تواناییهای دانشآموزان در یک موضوع خاص برگزار میشود.
tentation
وسوسه، احساس کشش یا تمایل به انجام یا دستیابی به چیزی خاص.
tentativeness
بیاطمینانی، حالتی از عدم قطعیت یا عدم اعتماد به نفس در انجام کارها.
tenterbelly
تنتربلی، نوعی پوشاک یا ملافه که برای گرم نگهداشتن بدن در شرایط سرد طراحی شده است.
tentered
چادر زدن، فرایند نصب چادر برای ایجاد سرپناه یا پوشش.
tenterer
tenterer به شخصی اطلاق میشود که پارچهها را در فرآیند تولید برای خشک شدن و کشش به کار میبرد.
tentering
tentering به فرآیند کشیدن و صاف کردن پارچه برای خشک شدن و آماده شدن اشاره دارد.
tentful
tentful به تعداد زیادی افراد یا اشیاء که در یک چادر قرار دارند اشاره دارد.
tenthly
tenthly به معنای در دهمین مورد یا مرحله در یک لیست یا ارائه است.
tenthmeter
tenthmeter به یک واحد اندازهگیری وابسته به دهم اشاره دارد.
tenthmetre
tenthmetre به واحدی از اندازهگیری متریک که برابر با یک دهم متر است، اشاره میکند.
tenthredinid
تنتردینید به خانوادهای از زنبورهای سوزنی تعلق دارد که معمولاً در نوزادان گیاهی زندگی میکنند.
tenthredinidae
تنتردینید به خانوادهای از حشرات در راستهی زنبورها اشاره دارد که در زراعت اهمیت دارند.
tenthredinoid
تنتردینوئید به خصوصیات یا طبقهای از زنبورهای سوزنی اشاره دارد.
tenthredinoidea
تنتردینوئیدا به یک سوپر خانواده از زنبورهای سوزنی اشاره دارد که در زیستشناسی حشرات مورد توجه است.