antimediaevalism
آنتی‌مدیوالیسم به مجموعه‌ای از اصول و دیدگاه‌هایی گفته می‌شود که بر ضد ارزش‌ها و ایده‌های دورهٔ قرون وسطائی است.
antimediaevalist
ضد قرون وسطایی، فردی که با ایده‌ها، ارزش‌ها و فلسفه‌های دوره قرون وسطی مخالف است.
antimediaevally
به شیوه‌ای که با ایده‌ها یا ارزش‌های دوره قرون وسطی مخالف باشد.
antimedical
ضد پزشکی، ایده‌ای که به شیوه‌ای مخالف با مداخلات پزشکی یا درمان‌های متداول اشاره دارد.
antimedically
به شیوه‌ای که مخالف با مداخلات پزشکی یا روش‌های درمانی عادی باشد.
antimedication
ضد دارو، ایده‌ای که به استفاده نکردن یا انتقاد از داروها و درمان‌های متعارف اشاره دارد.
antimedicative
ضد درمانی، رویکرد یا آسیبی که نتیجه‌ای معکوس به درمان‌های پزشکی یا دارویی دارد.
antimedicine
آنتی‌مدیسین، به‌کارگیری یا اعتقاد به روش‌های درمانی است که با پزشکی متعارف و رایج مخالف هستند.
antimedieval
آنتی‌مدیوال، وضعیتی یا ویژگی‌ای است که بر خلاف اصول و ویژگی‌های زمانه‌ی قرون وسطی است.
antimedievalism
آنتی‌مدیوالیزم، نگرش یا جنبشی است که به نقد یا رد ویژگی‌ها و ارزش‌های قرون وسطی می‌پردازد.
antimedievalist
آنتی‌مدیوالیست، فردی است که به نقد یا رد ارزش‌ها و سنت‌های دوره‌ی قرون وسطی می‌پردازد.
antimedievally
به شیوه‌ای که با ویژگی‌ها یا اصول قرون وسطی در تضاد باشد.
antimelancholic
خصوصیتی که با احساس غم یا افسردگی در تضاد است.
antimellin
آنتی‌ملین، ترکیبی شیمیایی است که برای متوقف کردن واکنش‌های خاص در موجودات زنده استفاده می‌شود.
antimeningococcic
آنتی‌مینیگوککی به واکسن‌ها و داروهایی اطلاق می‌شود که برای جلوگیری از بیماری‌های ناشی از باکتری مننژوکوک طراحی شده‌اند.
antimensia
آنتی‌منسیا به داروها یا درمان‌هایی اطلاق می‌شود که برای مبارزه با زوال حافظه و اختلالات شناختی طراحی شده‌اند.
antimension
آنتی‌منشن به عناصری در هندسه و فیزیک اطلاق می‌شود که با ابعاد مخالف یا متفاوت ارتباط دارند.
antimensium
آنتی‌منسیوم به ماده‌ای میدان‌دار اطلاق می‌شود که در درمان بیماری‌ها مورد بررسی قرار گرفته است.
antimephitic
آنتی‌مفیتی به موادی اطلاق می‌شود که برای مقابله با مشکلات محیطی، به‌ویژه در سیستم‌های زباله، طراحی شده‌اند.
antimere
آنتیمرا، نیمه‌ای از یک ساختار که در یک محور مرکزی متقارن است.
antimeres
آنتیمراها، نیمه‌های متقارن که در موجودات با تقارن دو طرفه وجود دارند.
antimerger
آنتی‌مرجر، اقداماتی که به منظور جلوگیری از تشکیل ادغام‌ها انجام می‌شود.
antimerging
آنتی‌مرجینگ، جلوگیری از به هم پیوستن دو کسب‌وکار یا بیش از دو نهاد.
antimeric
آنتی‌مریک، ویژگی‌هایی که به تقارن متقارن اشاره دارد.
antimerina
آنتی‌مریا، اصطلاحی در زنجیره‌های ژنتیکی برای توصیف موجودات خاص.
antimerism
آنتی‌مریسم به تغییر یک کلمه به ضد خود اشاره دارد، مانند افزودن پیشوند 'anti' یا 'un' به یک صفت.
antimeristem
آنتی‌مریستم به بخشی از بافت گیاهی اطلاق می‌شود که به طور خاص در جلوگیری از رشد یا کنترل رشد در نواحی خاص عمل می‌کند.
antimesia
آنتی‌مسیا به استفاده از واژگان یا عبارات ضد هم برای تأکید بر یک مفهوم یا احساس اشاره دارد.
antimeson
آنتی‌مزوون به ذرات اتمی اطلاق می‌شود که بار و خواص مخالف مزون‌ها را دارند.
antimetabole
آنتی‌میتابول به فن بلاغی اشاره دارد که در آن کلمات یا عبارات معکوس در یک جمله تکرار می‌شوند.
antimetathesis
آنتی‌متاتزیس به مقایسه دو ایده یا مفهوم متضاد برای تأکید بر تفاوت‌ها اشاره دارد.
antimetathetic
در فلسفه و منطق، آنتی‌متاتتیک به نظریه‌ها و استدلال‌هایی اشاره دارد که به‌طور مستقیم نسبت به یکدیگر تضاد دارند.
antimeter
آنتی‌متر یک ابزار است که برای اندازه‌گیری ویژگی‌های متضاد یا نشان‌دهنده آن‌ها به کار می‌رود.
antimethod
آنتی‌متد به روشی اشاره دارد که برخلاف روش‌های متداول و سنتی است.
antimethodic
به ویژگی‌هایی اطلاق می‌شود که در تضاد با روش‌های معمول و شناخته شده هستند.
antimethodical
به نوعی رفتار و عملکرد اطلاق می‌شود که به طور غیرسازمان‌یافته و بدون روش انجام می‌شود.
antimethodically
به روشی اطلاق می‌شود که با اصول متدیک و سازمان‌یافته مغایرت دارد.
antimethodicalness
غیرروش‌مندی به عدم پیروی از روش‌های منظم و سیستماتیک اشاره دارد.
antimetrical
غیرمتریک به مفهومی اشاره دارد که از الگوهای متریک متعارف دور است.
antimetropia
آنتی متروپی به نوعی اختلال بینایی اشاره دارد که موجب اختلال در ادراک عمق می‌شود.