antiprojectivity
مفهوم یا رویکردی که بر تجربههای درونی و ذهنی تمرکز دارد و واقعیتهای بیرونی را نادیده میگیرد.
antiprophet
فردی که به باورها و نظرات سنتی درباره پیامبران و پیشگوییها اعتراض دارد.
antiprostate
موادی که تأثیرات منفی بر روی پروستات دارند یا عملکرد آن را مختل میکنند.
antiprostatic
آنتیپروستاتیک به دارو یا درمانهایی اطلاق میشود که به کاهش اندازه یا فعالیت پروستات کمک میکنند.
antiprotease
آنتیپروتئاز به مواد شیمیایی یا داروهایی اطلاق میشود که فعالیت آنزیمهای تجزیهکننده پروتئینها را مسدود میکنند.
antiproteolysis
آنتیپروتئولیز به فرآیند جلوگیری از تجزیه پروتئینها اشاره دارد.
antiprotozoal
آنتیپروتوزوآ به داروها یا مواد شیمیایی گفته میشود که برای درمان عفونتهای ناشی از پروتوزوآها استفاده میشوند.
antiprudential
آنتیپرویدنتیال به رفتار یا تصمیمگیریهای غیر محتاطانه اشاره دارد که میتواند خطرناک باشد.
antipsalmist
آنتیسالمسیت به انتقاد یا مخالفت با استفاده از سرودهای مذهبی، به ویژه سرودهای داوود در کتاب مقدس اشاره دارد.
antipsychiatry
ضد روانپزشکی به مکتبی اطلاق میشود که به نقد و چالش روشهای درمانی سنتی در روانپزشکی میپردازد و قصد دارد تا نگرشها و ساختارهای موجود را در این حوزه مورد بازنگری قرار دهد.
antipsoric
دارو یا درمانی که برای کنترل و بهبود بیماریهای پوستی مانند پسوریازیس طراحی شده است.
antiptosis
عبارتی است که به راهکارها و روشهایی اشاره دارد که با استفاده از آنها میتوان از افتادگی و غزاخوردن جلوگیری کرد.
antipudic
به اصطلاحی اطلاق میشود که نشاندهنده نگرشهای مثبت و بدون شرم به موضوعات جنسی و سلامت جنسی است.
antipuritan
به انتقاد از نگرشهای سختگیرانه و محافظهکارانه در زندگی پرداخته و به آزادیهای فردی تأکید میکند.
antiputrefaction
به مواد یا فرآیندهایی اشاره دارد که با هدف جلوگیری از فساد و تجزیه شدن مواد غذایی یا دیگر اشیاء استفاده میشود.
antiputrefactive
ضد فساد، موادی که از فساد و تجزیه جلوگیری میکنند، به ویژه در غذاها.
antiputrescent
ضد فساد، موادی که از خراب شدن یا تجزیه شدن جلوگیری میکنند.
antiputrid
ضد فساد، ویژگیهایی که از لقاح و فساد جلوگیری میکنند.
antiq
آنتیک، اشیاء و آثار قدیمی و باارزش که معمولاً دارای تاریخچه غنی هستند.
antiqua
آنتیکا، مربوط به هنر، فرهنگ یا سبکهای باستانی.
antiquarianize
عتیقهشناسی کردن، عملی که به فرآیند جمعآوری و بررسی اشیاء قدیمی و ارزشمند اشاره دارد.
antiquarianly
به شیوهای که به تاریخ و اشیای قدیمی ارج مینهد و آنها را احترام میگذارد.
antiquarism
عتیقهشناسی، مطالعه و جمعآوری اشیاء قدیمی و بررسی ارزش تاریخی آنها.
antiquarium
عتیقهخانه، محلی که آثار و اشیاء قدیمی برای نمایش عموم نگهداری و به نمایش گذاشته میشوند.
antiquartan
عتیقهشناس، شخصی که در زمینه اشیاء قدیمی و باستانی تخصص دارد.
antiquate
عتیقه کردن، به معنی قدیمی و بیاستفاده شدن چیزی به دلیل پیشرفت یا تغییر شرایط.
antiquatedness
قدیمی بودن، خاصیتی که به وسیله آن چیزی قدیمی و از مد افتاده به نظر میرسد.
antiquates
قدیمی کردن، عمل یا فرایند ضعیف کردن ارزش یا اعتبار چیزی.
antiquating
عمل قدیمی کردن، فرایندی که در آن چیزی به عنوان قدیمی شناخته میشود.
antiquation
عمل یا فرآیند قدیمی شدن یا قدیمی کردن چیزی.
antiquely
به طرز قدیمی، به شکلی که ناآشنا و تحلیل رفته به نظر میرسد.
antiqueness
ویژگی یا حالت قدیمی بودن، که به نظر میرسد چیزی از گذشته است.
antiquer
عتیقهشناس، کسی که به جمعآوری و معامله اشیای عتیقه و قدیمی میپردازد.
antiquers
عتیقهشناسان، افرادی که به جمعآوری و معامله اشیای عتیقه میپردازند.
antiquist
عتیقهشناس، فردی که تخصص خاصی در هنر و تاریخ اشیای قدیمی دارد.
antiquitarian
عتیقهگر، کسی که به مطالعه و حفظ اشیای قدیمی و تاریخی میپردازد.
antiquum
عتیقه، واژهای برای اشیای قدیمی و ارزشمند از گذشته.
antirabic
ضد هاری، نوعی درمان یا واکسن برای جلوگیری از بیماری هاری.
antirabies
واکسنهایی که برای جلوگیری از بیماری هاری استفاده میشوند.