fibromatous
فیبروما توسی به نوعی بافتی اطلاق میشود که شامل فیبرهای کلاژن و بافت همبند است و معمولاً در تومورها و دیگر ساختارهای غیرطبیعی ایجاد میشود.
fibromembrane
غشای فیبرو نوعی غشای بافتی است که از الیاف کلاژنی تشکیل شده و به همبستگی و تقویت ساختاری کمک میکند.
fibromembranous
فیبروما توسی به نوعی بافت اطلاق میشود که دارای غشاهای فیبروسا و الیاف کلاژنی میباشد.
fibromyoma
فیبرو میوم به تومورهای خوشخیم کلاژنی شناخته میشود که معمولاً در بافتهای نرم تشکیل میشوند.
fibromyomatous
بافت فیبروما یوماتس، نوعی بافت غیرطبیعی است که معمولاً در تومورها وجود دارد و شامل سلولهای فیبروزی و میوماتوز است.
fibromyomectomy
فیبروما یومکتومی به عمل جراحی اطلاق میشود که در آن تومورهای فیبروما و میوم از بدن خارج میشوند.
fibromyxosarcoma
فیبروما یکسوما سارکوم نوعی تومور بدخیم است که دارای سلولهای فیبروزی و میکسومای است.
fibromucous
بافت فیبروغشا، بافتی است که شامل فیبر و غشاء است و عمدتاً در نقاطی از بدن وجود دارد که نیاز به حفاظت و انعطاف دارند.
fibromuscular
بافت فیبروماستیک، بافتی است که شامل ترکیبی از بافت فیبروزی و عضلانی است و نقش مهمی در ساختار بدن ایفا میکند.
fibroneuroma
فیبروکنورما، توموری است که از بافت فیبروزی و اعصاب تشکیل شده و معمولاً در نواحی خاصی در بدن ایجاد میشود.
fibronuclear
ساختار فیبروهستهای، به ترکیب بافت فیبروزی و هستههای سلولی اشاره دارد و نقش مهمی در عملکرد سلولها دارد.
fibronucleated
سلولهای فیبروهستهای به سلولهایی اشاره دارند که دارای ویژگیهای فیبروزی و هستهای هستند و در فرآیندهای ترمیم به کار میروند.
fibropapilloma
فیبروپاپیلوما، توموری است که دارای خصوصیات فیبروزی بوده و معمولاً خوشخیم است و در نقاط مختلف بدن دیده میشود.
fibropericarditis
فیبروپریکاردیت به التهاب غشای اطراف قلب گفته میشود که ناشی از تجمع بافت فیبروزی است.
fibropolypus
فیبروپولیپوس به نوعی رشد غیرطبیعی بافت فیبری اشاره دارد که ممکن است در اندامهای مختلف بوجود آید.
fibroreticulate
فیبرورتیکولیت، ساختار فیبری با شبکهای از الیاف، به ویژه در زمینههای بیولوژیکی و بافت شناسی به کار میرود.
fibrosities
فیبروزها به مجموعهای از شرایط دلالت دارند که در آن بافتهای همبند دچار سفتی و تغییر شکل شدهاند.
fibrospongiae
فیبرواسponge (fibrospongiae)، نوعی از موجودات دریایی هستند که ساختار اسفنجی دارند و در اقیانوسها زندگی میکنند.
fibrotic
فیبروتیک (fibrotic) به شرایطی اطلاق میشود که در آن بافتهای فیبری در اندامها تشکیل میشوند و باعث تغییرات عیبی در عملکرد آنها میشوند.
fibrotuberculosis
فیبروتوبرکلوز (fibrotuberculosis) به عارضهای گفته میشود که بافت فیبری در اثر عفونت سل در بدن تشکیل میشود.
fibrousness
فیبرولس بودن (fibrousness) به خاصیتی اطلاق میشود که در آن یک ماده شامل الیاف زیادی باشد و بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آن تأثیر بگذارد.
fibrovasal
فیروباسال (fibrovasal) به بافتهایی اطلاق میشود که شامل فیبرها و عروق خونی هستند و در عملکرد سیستم گردش خون نقش دارند.
fibrovascular
بافتهای گیاهی که شامل عروق و الیاف هستند و وظیفهٔ استحکام و حمایت از گیاه را بر عهده دارند.