fonctionnaire
کارمند دولتی به شخصی اطلاق میشود که در سازمانهای دولتی مشغول به کار است.
fondaco
فوندکو به مکانها یا ساختمانهایی اطلاق میشود که برای تجارت و بازار استفاده میشوند.
fondak
فوندک به مکانی گفته میشود که برای استراحت یا اسکان مسافران در نظر گرفته شده است.
fondateur
بنیانگذار، شخصی که یک سازمان، گروه یا سیستم را تأسیس میکند.
fonded
بنیانگذاری شده، به معنای تأسیس کردن یک ایده یا طرح.
fonding
تأسیس، عمل ایجاد یا بنیانگذاری.
fondish
دلپذیر، طرز بیان یا رفتاری که حاکی از محبت و دوستی است.
fondler
محبتکننده، شخصی که با دلسوزی و محبت با دیگران رفتار میکند.
fondlers
محبتکنندگان، افرادی که محبت و علاقه نشان میدهند.
fondlesome
بامزه، جذاب و دلپذیر، به ویژه در زمینهای محبتآمیز.
fondlike
شبیه به محبت و علاقه، به خصوص به چیزهای قدیمی یا با ارزش.
fondlings
نوازشها، به ویژه با محبت به حیوانات یا افراد دیگر.
fondnesses
علاقهها و محبتها نسبت به اشیاء، فعالیتها یا افراد.
fondon
محبت، جذابیت یا حس نزدیک شدن به دیگران.
fondouk
فوندوق، کاروانسرایی که در گذشته برای استراحت و اسکان کاروانها و مسافران ساخته شده است.
fonds
سرمایه یا پولی که برای اهداف خاصی جمعآوری میشود.
fonduk
فوندوق، مکانی که در آن مردم محلی جمع میشوند و فعالیتهای اجتماعی انجام میدهند.
fondus
فوندوس، نوعی غذای ذوب شده که معمولاً با نان یا سبزیجات سرو میشود.
fonly
فقط، به معنای منحصر به فرد و بدون ترکیب با چیز دیگر.
fonnish
فانی، به معنای دارای ویژگیهای خاص یا منحصر به فرد.
fono
فونو، نوعی طبل سنتی که در موسیقی استفاده میشود.
fontainea
فونتاینیا، نام یک نوع گیاه که عموماً در باغها کشت میشود.
fontal
فونتال، مربوط به نواحی خاصی از مغز که بر رفتار و عملکرد ذهن تأثیر میگذارد.
fontally
فونتال، اشاره به رویکرد خاصی در حل مشکلات و تحلیلها.
fontange
فونتانژ، نوعی پوشش سر که در گذشته در بین زنان رایج بوده است.
fontanges
فونتانژها، پوششهای سر تاریخی که در بین زنان در فرهنگهای مختلف دیده میشوند.
fonted
به معنای انتخاب و استفاده از یک سبک طراحی نوعی برای متن یا سند است.
fontes
به مجموعهای از گرافیکها یا اشکال الفبایی اشاره دارد که ممکن است بر روی مواد مختلف استفاده شود.
fontful
فرد یا شیئی که دارای تنوع یا زیبایی در استفاده از فونتها باشد.
fonticulus
نوع خاصی از فونت که معمولاً برای متون فنی و تخصصی کاربرد دارد.
fontinal
به نوعی از فونت که احساس صمیمیت و ارتباط با طبیعت را منتقل کند.
fontinalaceae
خانوادهای از گیاهان آبی که به طور خاص در محیطهای آبی وجود دارند.
fontinalaceous
به گیاهانی اطلاق میشود که بهطور خاص در محیطهای آبی شیرین رشد میکنند.
fontinalis
گونهای از گیاهان آبزی که در آبهای شیرین زندگی میکند.
fontinas
نوعی پنیر ایتالیایی که در تهیه غذاها مورد استفاده قرار میگیرد.
fontlet
به تغییر یا تنظیمات مربوط به نوع حروف در نرمافزار طراحی اشاره دارد.
foobar
عبارتی که در برنامهنویسی به عنوان مثال برای متغیرها و توابع بهکار میرود.
foochow
فوجو، یک شهر در چین با تاریخ و فرهنگ خاص.
foochowese
زبان محلی مربوط به شهر فوجو که در نزدیکی سواحل چین قرار دارد.