ignify
آتش‌زا کردن، به معنای تولید آتش یا شعله می‌باشد.
ignified
به حالت آتش‌زا درآورده شده، به معنای تغییر حالت به طوریکه خاصیت آتش‌زا داشته باشد.
ignifies
آتش‌زا می‌کند، به معنای ایجاد یا تولید آتش یا شرایط آتش‌زا.
ignifying
عمل آتش‌زا کردن، به معنای فرآیند تولید آتش یا شعله.
ignifluous
به معنای تولید یا صدای آتش، معمولاً در اشاره به صداهایی که از آتش تولید می‌شوند.
igniform
به معنای دارای شکل یا خصوصیات آتش، معمولاً در اصطلاحات علمی و هنری به کار می‌رود.
ignifuge
به معنای عنصر یا ماده‌ای که مانع آتش‌سوزی می‌شود.
ignigenous
به معنای مربوط به یا ناشی از آتش، معمولاً در زمین‌شناسی به کار می‌رود.
ignipotent
به معنای توانایی قدرت بر آتش، اغلب در متون دینی و اساطیری اشاره دارد.
ignipuncture
به معنای استفاده از آتش برای جراحی یا تغییر در بافت‌ها.
ignis
ایگنیس، کلمه‌ای لاتین به معنای آتش که در متون تاریخی به کار می‌رود.
ignitability
قابلیت اشتعال، توانایی یک ماده برای اشتعال و آتش گرفتن.
ignitable
قابل اشتعال، به معنای اینکه یک ماده می‌تواند به آسانی آتش بگیرد.
ignitibility
قابلیت اشتعال، توانایی یک ماده برای اشتعال که عموماً در متون ایمنی به کار می‌رود.
ignitible
قابل اشتعال، به معنای اینکه ماده‌ای می‌تواند به راحتی آتش بگیرد.
ignitive
اشتعالی، به معنای مرتبط با آتش و واکنش‌های شیمیایی.
ignivomous
آتش‌افروز، به چیزی اطلاق می‌شود که آتش می‌افروزد یا آتش می‌کند.
ignivomousness
حالتی که به آتش‌افروزی یا تولید آتش مرتبط است.
ignobility
بی‌نجابی، ویژگی یا حالت عدم شرافت و فضیلت.
ignobleness
بی‌نجابی، حالت بی‌ارزشی یا گیرایی پایین انسان.
ignoblesse
بی‌نجابی، عدم کیفیت یا وضعیتی که در آن شرافت به گونه‌ای کم است.
ignobly
به طور بی‌نجیب، رفتاری که نشان‌دهنده ویژگی‌های بد یا عدم شرافت باشد.
ignominiously
به طور ننگین، با ذلت، به روشی که باعث شرمساری یا بی‌احترامی می‌شود.
ignominiousness
کیفیت یا حالت ننگین بودن، شرم آور بودن.
ignomious
ننگین، باعث شرمساری و بی‌احترامی.
ignorable
قابل نادیده‌گرفتن، یا بی‌اهمیت.
ignorantia
نادانی، عدم آگاهی یا دانش در مورد یک موضوع.
ignorantine
صفت مرتبط با نادانی، نشان‌دهنده عدم آگاهی یا دانش.
ignorantism
ایمان به نادانی و عدم درک موضوعات به دلیل پیشینه فکری.
ignorantist
کسی که به عدم شناخت و نادانی خود افتخار می‌کند.
ignorantly
به طور ناآگاهانه و بدون دانش کافی در مورد یک وضعیت یا موضوع.
ignorantness
وضعیت یا ویژگی نادان بودن و عدم درک.
ignoration
عمل نادیده گرفتن یا بی‌توجهی به مسائل یا اطلاعات.
ignorement
عمل نادیده گرفتن یا بی‌توجهی به افراد یا شرایط.
ignorer
به شخصی اطلاق می‌شود که قوانین یا نکات مهم را نادیده می‌گیرد.
ignorers
جمع کلمه نادیده‌گیر است که به افرادی اطلاق می‌شود که چیزهایی را نادیده می‌گیرند.
ignote
نادیده گرفتن یا توجه نکردن به مسائل یا نکاتی که اهمیت دارند.
ignotus
به شخص ناشناخته و مبهم اطلاق می‌شود.
igorot
به گروهی از مردم بومی در فیلیپین گفته می‌شود.
igraine
شخصیتی داستانی در افسانه‌های آرتوری از ادبیات قرون وسطایی.