loveman
مردی که به خاطر محبوبیت یا ویژگیهای عاشقانهاش شناخته شده است.
lovemans
مردان عاشق، افرادی که با رفتار یا محبت خود احساس عشق را منتشر میکنند.
lovemate
عاشق یا همراهی که با آن فردی عمیقاً در ارتباط است.
lovemonger
عاشقپیشه به فردی اطلاق میشود که به شدت و به طور مکرر درگیر روابط عاشقانه میشود.
lovepot
کاسه عشق به ظرفی گفته میشود که در آن احساسات و آرزوها درباره عشق جمعآوری شود.
loveproof
شواهد عشق، به معنی اثباتی از عشق و احساسات عمیق است.
loverdom
قلمرو عاشقی به حالتی اطلاق میشود که در آن فرد درگیر عشق و رابطه عاشقانه است.
lovered
احساس عاشق بودن، یا بهرهمند شدن از محبت و عشق است.
loverhood
عشق ورزیدن به حالت یا کیفیت عاشقانه متعلق است که شامل ارتباط بین عاشق و معشوق میشود.
lovery
عاشقانه به معنی چیزهایی است که محبت و عشق را نمایان میکند.
lovering
عاشقانه به روابط و احساساتی اشاره دارد که میان عاشقان برقرار است.
loverless
بیعشق به حالتی اشاره دارد که شخص بدون شریک عاشقانه زندگی میکند.
loverly
عاشقانه به معنای زیبا و دلپذیر به کار میرود.
loverlike
عاشقانه به حالتی اشاره دارد که شبیه رفتار و احساسات عاشقانه است.
loverliness
عاشقانه بودن به معنای زیبایی و جذابیت مبنی بر عشق و محبت است.
lovership
عشقی که بین دو نفر وجود دارد و ماهیت عاطفی و عاشقانه دارد.
loverwise
به معنای مرتبط با عشق یا روابط عاشقانه.
lovesickness
حالت یک فرد هنگام احساس عشق و آرزوی شدید نسبت به کسی، که ممکن است به ناراحتی عاطفی منجر شود.
lovesomely
به شیوهای که عشق و جذابیت را نشان میدهد.
lovevine
تصوری شاعرانه از عشقی که مانند یک گیاه پیچیده و متنوع است.
lovevines
گیاهان پیچکی که برای زیبایی و عشق شناخته شدهاند و معمولاً در باغها و بالکنها استفاده میشوند.
lovier
به معنای کسی که بیشتر از دیگران محبت و عشق را نشان میدهد.
loviers
جمع عاشقترها، افرادی که بیشتر از دیگران محبت و عشق را در خود دارند.
lowa
لوا، نوعی پارچه یا متریالی که معمولاً در فرهنگها و لباسهای سنتی به کار میرود.
lowable
قابل قبول، مجاز، به آن چیزی اطلاق میشود که تحت شرایط خاصی میتوان آن را پذیرفت یا انجام داد.
lowance
لوآنَس، مبلغی که به عنوان کمک هزینه، معمولاً برای پوشش هزینهها پرداخت میشود.
lowbell
زنگ لوبا، زنگی که معمولاً در مکانهای عمومی یا آموزشی استفاده میشود تا در زمانهای مشخصی اعلام پایان یا شروع یک فعالیت کند.
lowbred
بدتربیت، به افرادی اطلاق میشود که از نظر اجتماعی یا فرهنگی سطوح پایینتری دارند.
lowbrowism
بدتربیتی، به نگاهی به فرهنگ و هنر گفته میشود که بیشتر به سادگی و معمولی بودن متمایل است.
lowdah
لویدا، یک روش بیان احساسی و هنری که به اثرگذاری بر دیگران کمک میکند.
lowder
بلندتر، به معنای افزایش شدت صدا و وضوح شنیداری.
lowdowns
نکات منفی، به معنای مواردی که باید از آنها اجتناب کرد یا بررسی شود.
loweite
لوئیت، نوعی متریال یا عنصر در هنر.
lowell
لوول، نام یک مکان جغرافیایی با تاریخچه و ویژگیهای متمایز.
lowerable
قابل کاهش، به معنای قابلیت تغییر اندازه یا شدت.
lowerclassman
دانشآموزی که در سالهای اولیه تحصیل خود (به طور معمول در دبیرستان یا دانشگاه) قرار دارد.