misconvenient
نامناسب بودن یا به دردسر انداختن کسی به خاطر زمان یا مکان.
miscook
پختن غذا به اشتباه و به نتیجهای ناهنجار یا غیر مطلوب رسیدن.
miscooked
غذاهایی که به اشتباه و نادرست پخته شدهاند.
miscookery
عمل یا فرآیند پخت غذا به اشتباه و نادرست.
miscooking
آشپزی اشتباه، به معنای تهیه غذا به طریقی نادرست یا نامناسب
miscooks
آشپزی اشتباه، به معنی پختن چیزی به طریقه نادرست به صورت فعل
miscorrect
اصلاح نادرست، به معنای تصحیح یک خطا به روش غیر درست
miscorrected
اصلاح نادرست، به معنای تصحیح اشتباه به طریقه نادرست در گذشته
miscorrecting
اصلاح نادرست، به معنای تصحیح یک اشتباه به صورت نادرست در حال حاضر
miscounsel
مشاوره نادرست دادن، به معنای ارائه توصیهها یا مشاورههایی است که ممکن است به برداشت ناقص یا غلط منجر شود.
miscounseled
مشاوره نادرست دریافت کردن، به معنای بهرهمندی از مشاورهای است که به درستی انجام نشده است.
miscounseling
مشاوره نادرست ارائه دادن، به معنای ارائه مشاورهای است که نتیجه منفی دارد.
miscounselled
مشاوره نادرست دریافت کردن، یعنی تحت تأثیر مشاورههای نادرست قرار گرفتن.
miscounselling
برگزاری جلسات مشاوره نادرست، به معنای ارائه خدمات مشاورهای که بدون دقت یا توجه به نیازها انجام میشود.
miscovet
حسادت ورزیدن، یعنی آرزو داشتن یا خواهان چیزی بودن که متعلق به دیگران است.
miscreance
نارسایی، نشاندهنده رفتار ناپسند یا عمل ناشایست است.
miscreate
ایجاد نادرست، به معنای ساختن چیزی به شکل نادرست یا معیوب.
miscreative
ایجاد نادرست، اشاره به ایدههایی که نادرست یا غلط هستند.
miscreator
خالق نادرست، به کسی اطلاق میشود که چیزهایی را میسازد که نادرست یا معیوب هستند.
miscredit
به اشتباه اعتبار دادن به کسی یا چیزی در نتیجه کار یا دستاوردهای دیگران.
miscredited
به اشتباه اعتبار داده شده؛ اشاره به این که کسی به نادرستی به عنوان موفقیت یا دستاوردی نسبت داده شده است.
miscredulity
عدم اعتماد به اخبار و اطلاعات، به ویژه در مقابل حقایق.
miscreed
ایمان یا عقیدهای که به شدت اشتباه یا نادرست است.
miscrop
برش نادرست یا نامناسب یک تصویر یا ویدئو.
miscultivated
مقصود از مشقلی، رشد نادرست یا غیر مناسب گیاهان به دلیل شرایط نامساعد یا عدم مراقبت صحیح.
misculture
شناسهای برای فرهنگهای نادرست یا مخلوط که میتواند نتایج منفی به همراه داشته باشد.
miscurvature
خمیدگی نامناسب یا نادرست، به ویژه در ساخت و ساز یا طراحی.
miscut
بریدگی نادرست که معمولاً به نتایج ناخواسته منجر میشود.
miscuts
تعدادی از بریدگیهای نادرست، معمولاً در صنایع دستی یا بافندگی.
miscutting
عمل بریدن نادرست، که ممکن است ناشی از خطاهای انسانی یا عدم دقت باشد.
misdateful
به معنای نادرست تاریخگذاری چیزی است که میتواند باعث سردرگمی یا اشتباه شود.
misdaub
به معنای نادرست رنگآمیزی یا لکهدار کردن چیزی است.
misdealer
به معنای فردی است که به طور نادرست تجارت میکند یا معامله میکند.
misdecide
به معنی تصمیمگیری نادرست است که میتواند منجر به نتایج نامطلوب شود.
misdecision
به معنای تصمیمی است که اشتباه گرفته شده و عواقب منفی به همراه دارد.
misdeclare
به معنای اعلام نادرست یا غلط اطلاعات است.