nonconsoling
غیرقابل تسکین به حالتی اشاره دارد که در آن فرد به کسی تسلی نمیدهد یا او را آرام نمیکند.
nonconsolingly
به طریقی که تسکینی ارائه نمیدهد و باعث ناامیدی میشود.
nonconsonance
عدم هماهنگی به وضعیتی اشاره دارد که در آن دو یا چند چیز با هم سازگار نیستند.
nonconsonant
غیرهمخوان به صدا یا عملی گفته میشود که در آن اجزای تشکیلدهندهاش با هم سازگار نیستند.
nonconsorting
غیر همسوتی به معنی اجتناب از تعامل و همکاری نزدیک با دیگران است، به ویژه در زمینههایی که ممکن است باعث ایجاد مشکلی شود.
nonconspirator
غیرمتحد به شخصی اطلاق میشود که در توطئهها یا نقشههای مخفیانه شرکت ندارد.
nonconspiratorial
غیرتوطهای به صفاتی اطلاق میشود که حاکی از نبود برنامهریزی یا نقشه کشی پنهانی است.
nonconspiring
غیر توطئهای به فعالیتها یا رفتارهایی اطلاق میشود که شامل برنامهریزی پنهانی نیست.
nonconstant
غیرمداوم به وضعیت یا حالتی اطلاق میشود که ثابت نیست و دچار تغییرات میشود.
nonconstituent
غیر مؤلفه به افرادی اطلاق میشود که جزئی از یک مجموعه یا گروه اصلی نیستند.
nonconstituted
غیرقانونی، وضعیتی که در آن یک نهاد یا گروه به طور رسمی تشکیل نشده باشد.
nonconstitutional
غیرقانونی، به اقداماتی اطلاق میشود که بر اساس قانون اساسی تصویب نشده باشند.
nonconstraining
غیرمحدودکننده، وضعیتی که در آن هیچ محدودیتی اعمال نمیشود و آزادی عمل وجود دارد.
nonconstraint
عدم محدودیت، وضعیتی که در آن هیچ قید و بندی وجود نداشته باشد.
nonconstricted
غیرمحدود، به وضعیتی اطلاق میشود که در آن هیچ فشاری برای محدود کردن وجود نداشته باشد.
nonconstricting
غیرمحدودکننده، به ویژگیهایی اطلاق میشود که موجب فشاری به بدن نمیشوند.
nonconstrictive
غیرمحدود کننده به معنای عدم ایجاد فشار یا محدودیت بر روی بدن یا چیزی است.
nonconstruability
غیرقابل ساختار بودن به مفهوم عدم قابلیت ساختاری برای بیان یا تفهیم است.
nonconstruable
غیرقابل ساختار به معنای عدم توانایی برای صورتبندی یا تعبیر شدن است.
nonconstruction
غیرساخت و ساز به مناطقی اطلاق میشود که در آنها ساخت و ساز ممنوع است.
nonconstructive
غیرسازنده به انتقادات یا نظراتی اطلاق میشود که کمکی به بهبود نمیکنند.
nonconstructively
بهطور غیر سازنده به معنی بیان نظرات یا انتقادات بدون هدف بهبود یا پیشرفت است.
nonconstructiveness
عدم سازندگی به معنای عدم ارائه راه حل یا پیشنهاد مثبت در بحث یا فعالیت است.
nonconsular
غیر کنسولی به مسائلی اشاره دارد که مربوط به خدمات کنسولی مانند صدور ویزا یا پاسپورت نیستند.
nonconsultative
غیر مشورتی به شکل یا روشی اشاره دارد که در آن نظر یا مشارکت دیگران خواسته نمیشود.
nonconsultatory
غیر مشورتی به محیط یا وضعیتی اشاره میکند که در آن مکالمات و مشورتها کمرنگ است.
nonconsumable
غیرقابل مصرف به مواردی اشاره دارد که نمیتوان آنها را مصرف کرد یا تمام کرد.
nonconsuming
غیر مصرفی به فعالیتهایی اشاره دارد که منابع زیادی را مصرف نمیکنند.
nonconsummation
عدم consummation به معنای عدم تحقق رابطه جنسی در یک ازدواج یا قرار داد است و ممکن است پیامدهای قانونی و اجتماعی به همراه داشته باشد.
nonconsumption
عدم consumption به معنای نداشتن استفاده یا مصرف از منابع و کالاها است و میتواند به بهینهسازی مصرف و حفظ محیط زیست کمک کند.
nonconsumptive
Nonconsumptive به معنای استفاده از منابع یا خدمات بدون مصرف و تخریب آنها است که میتواند به حفظ محیط زیست کمک کند.
nonconsumptively
به صورت nonconsumptive به معنای استفاده از منابع به گونهای که مصرفی نداشته باشد و به آنها آسیبی نرساند.
nonconsumptiveness
عدم consumptiveness به معنای خاصیتی است که در آن منابع به طور کامل مصرف نمیشوند و به حفظ آنها کمک میکند.
noncontact
noncontact به معنای عدم تماس یا برخورد بین افراد در حین فعالیت یا ورزش است و هدف آن کاهش خطر آسیب یا صدمات است.
noncontagion
غیرقابل انتقال، تعریفی است برای بیماریهایی که از فردی به فرد دیگر منتقل نمیشوند.
noncontagionist
غیرقابل انتقالگر به معنای شخصی است که به عدم انتقال برخی بیماریها بین افراد اعتقاد دارد.
noncontagiously
به صورت غیرقابل انتقال، اشاره به وضعیتی دارد که در آن بیماری نمیتواند از فردی به فرد دیگر منتقل شود.
noncontagiousness
غیرقابل انتقال بودن، به وضعیتی اشاره دارد که یک بیماری نمیتواند از فردی به فرد دیگر منتقل شود.
noncontaminable
غیر قابل آلودگی به موادی اشاره دارد که نمیتوانند دچار آلودگی شوند.
noncontamination
عدم آلودگی به حالتی اشاره دارد که در آن یک محیط یا ماده از آلودگی حفظ میشود.