غیرمداخله‌، اشاره به سیستم‌ها یا روش‌هایی دارد که در فرآیندها یا جمع‌آوری داده‌ها تأثیری نمی‌گذارند.

عدم قابلیت تعویض، به معنای این است که دو یا چند عنصر نمی‌توانند با یکدیگر جایگزین شوند.

غیرقابل تعویض، به معنای این است که یک شیء نمی‌تواند با شیء دیگری جایگزین شود.

عدم قابلیت تعویض‌، یک ویژگی است که در آن دو یا چند شیء نمی‌توانند به طور متقابل استفاده یا تعویض شوند.

به‌صورت غیرقابل تعویض، اشاره به این دارد که اجزای مختلف نمی‌توانند به جای یکدیگر استفاده شوند.

عدم رابطه، به معنای عدم تعامل یا ارتباط در یک زمینه خاص، معمولاً به موارد قانونی یا قراردادی اشاره دارد.

عدم وابستگی متقابل، وضعیت یا مفهومی است که در آن بخش‌های مختلف سیستم به یکدیگر وابستگی ندارند.

عدم وابستگی متقابل به وضعیتی اشاره دارد که اجزای مختلف یک سیستم و یا گروه می‌توانند مستقل از هم عمل کنند.

غیر وابسته متقابل به حالتی اطلاق می‌شود که در آن یک عنصر بر دیگر عناصر تأثیر ندارد.

به شکل غیر وابسته متقابل به معنای عمل کردن بدون تأثیرگذاری بر دیگران است.

غیر متصل به سیستمی گفته می‌شود که از لحاظ فنی ارتباطی با سایر سیستم‌ها ندارد.

غیر مداخله‌گر به فردی اطلاق می‌شود که در امور دیگران مداخله نمی‌کند.

غیر مداخله‌ای به معنای عدم مداخله در امور دیگران و اجازه دادن به آنها برای انجام کارهای خود بدون دخالت است.

به‌طور غیر مداخله‌ای به معنای بیان یا انجام کاری بدون ایجاد مزاحمت یا دخالت در کار دیگران است.

غیر متداخل به معنای عدم ادغام یا ترکیب مراحل مختلف به‌طور همزمان است.

غیر وقفه‌ای به معنای عدم وجود وقفه یا توقف در یک رویداد یا فعالیت است.

عدم تکرار به معنای نبود وقفه یا قطع شدن در یک فعالیت است.

غیرمتناوب به معنای عدم قطع و وصل است و به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن فعالیت یا جریان به‌طور مداوم و بدون توقف ادامه داشته باشد.

به طور مداوم و بدون وقفه، در مواقعی استفاده می‌شود که فعالیتی به طور مداوم و مداوم ادامه دارد.

صفت عدم وقفه، ویژگی یا حالتی که در آن فعالیتی به طور مداوم انجام می‌شود.

غیر بین‌المللی، به مواردی اطلاق می‌شود که مربوط به فرنودهای جهانی یا بین‌المللی نیستند.

به طور غیر بین‌المللی، به خارج از مرزهای ملی اشاره دارد.

غیر درونیابی، به تکنیک هایی اطلاق می‌شود که در آنها داده‌ها بدون پیش‌بینی ارتباطات بین نقاط داده تحلیل می‌شوند.

عدم درونیابی، فرآیند یا روش‌هایی که بدون جستجو در داده‌های بین نقاط عمل می‌کند.

غیر مداخله‌ای، به روشی اطلاق می‌شود که در آن داده‌های اضافی یا ناپایدار به داده‌های اصلی اضافه نمی‌شود و فقط اندازه‌گیری‌های واقعی و اولیه مدنظر قرار می‌گیرند.

عدم مداخله، به حالتی اطلاق می‌شود که در آن طرف‌ها یا عوامل دخالت نکنند و عوامل را از هم جدا نگه دارند.

عدم قابلیت تفسیر به حالتی اطلاق می‌شود که داده‌ها یا نتایج قابل فهم و تحلیل نباشند.

غیر قابل تفسیر به مواردی اطلاق می‌شود که نتایج آن به تنهایی قابل درک یا تحلیل نیستند.

غیر تفسیرگرانه به روش‌هایی اطلاق می‌شود که بر داده‌های عینی و نتیجه‌گیری‌های مستقیم تمرکز دارند بدون اینکه به تفسیر عمیق بپردازند.

غیر تفسیرگرانه به رویکردی اشاره دارد که از اضافه کردن معانی یا تفسیر افکار شخصی به داده‌ها اجتناب می‌کند.

غیرتفسیرگونه به معنای بیان اطلاعات بدون تفسیر یا تعبیر شخصی است.

عدم تفسیر به معنای عدم ارائه تعبیر یا تفسیر شخصی در بیان اطلاعات است.

غیرمقاطعه‌ای به معنای بدون وقفه یا عدم قطع شدن است.

غیرمقاطعه‌ای به معنای به طور مداوم و بدون توقف است.

عدم قطع بودن به معنای ادامه‌داری بدون وقفه یا توقف است.

عدم وقفه به معنای عدم وجود قطع شدن یا توقف در یک عمل است.

غیرمداخله‌ای به معنای عدم قطع کردن یا مداخله در صحبت یا عملیات دیگران است.

غیرمتقاطع به معنای عدم تلاقی یا برخورد مسیرها یا خطوط می‌باشد.

غیرتقاطع به معنای عدم توجه به تقاطع یا تعامل میان عوامل مختلف در یک تحلیل است.

غیرمتقاطع به فرد یا شیئی گفته می‌شود که در هندسه یا ریاضیات تلاقی نمی‌کند.