nonman
غیرمرد، فردی که با هویت‌های سنتی مردانه شناسایی نمی‌شود.
nonmanagement
غیرمدیریتی، به افرادی اطلاق می‌شود که در نقش‌های مدیریتی فعالیت نمی‌کنند.
nonmandatories
غیربه الزامات، اقداماتی که لازم نیست انجام شوند.
nonmanifest
غیرمشهود، ویژگی‌هایی که به وضوح ظاهر نمی‌شوند.
nonmanifestation
عدم تجلی، عدم ظاهر شدن یا نمایان شدن احساسات یا ویژگی‌ها.
nonmanifestly
به‌طور غیرمشهود، به حالت یا وضعیتی اشاره دارد که به وضوح بیان نشده است.
nonmanifestness
غیرآشکار بودن به معنای عدم ظهور یا قابلیت مشاهده یک چیز است، در مواردی که چیزی واضح یا معلوم نیست.
nonmanila
غیرمنیلایی به معنای عدم وابستگی یا ارتباط با چیزهایی است که به شهر مانیلا یا سبک خاصی از آن مرتبط می‌شوند.
nonmanipulative
غیرگرایش‌زا به معنای عدم استفاده از نفوذ یا فریب برای کنترل یا تأثیرگذاری بر دیگران است.
nonmanipulatory
غیرگرایش‌زا به معنای عدم وجود اشکال نفوذ یا کنترل در نحوه تعامل با دیگران است.
nonmannered
غیرشکل‌زده به معنای عدم پیروی از آداب و رسوم یا رفتارهای صحیح اجتماعی است.
nonmanneristic
غیرشکل‌زده به معنای عدم وابستگی به شیوه‌های خاص یا ساختارهای از پیش تعیین‌شده در هنر یا نوشتار است.
nonmannite
نان‌مانیت یک نوع کانی است که ترکیب شیمیایی خاصی دارد و به‌طور عمده در محیط‌های خاص یافت می‌شود.
nonmanually
به معنای انجام کارها بدون دخالت مستقیم دست یا نیروی انسانی است.
nonmanufacture
اقلامی که به‌صورت صنعتی تولید نمی‌شوند و ممکن است به‌صورت دستی ساخته شده باشند.
nonmanufactured
محصولاتی که به‌طور صنعتی تولید نشده‌اند و معمولاً ویژگی‌های طبیعی‌تری دارند.
nonmanufacturing
بخش‌هایی از اقتصاد که شامل تولید مستقیم کالا نیستند و خدمات و فعالیت‌های دیگری را شامل می‌شوند.
nonmarine
به حیوانات یا گیاهانی اشاره دارد که در محیط‌های دریایی زندگی نمی‌کنند و معمولاً در مناطق غیر دریایی یافت می‌شوند.
nonmarital
غیر زناشویی، به نوعی از روابط اشاره دارد که در آن دو فرد بدون ازدواج رسمی در کنار هم زندگی می کنند.
nonmaritally
به صورت غیر زناشویی، به زندگی به عنوان شریک بدون ازدواج رسمی اشاره دارد.
nonmaritime
غیر دریایی، به مواردی اشاره دارد که به دریا یا فعالیت‌های دریایی مربوط نمی‌شود.
nonmarket
غیر بازار، به کالاها یا خدماتی اشاره دارد که در بازار خرید و فروش نمی‌شوند.
nonmarketability
عدم بازارسازی، به وضعیتی اشاره دارد که کالا یا خدمت نمی‌تواند در بازار به فروش برسد.
nonmarketable
غیر قابل فروش، به کالا یا دارایی‌هایی اشاره دارد که نمی‌توان آنها را در بازار بفروش رساند.
nonmarriage
غیر ازدواج، انتخاب زندگی بدون ازدواج که می‌تواند به دلایل مختلف انجام شود.
nonmarriageability
غیر قابلیت ازدواج، وضعیت یا شرایطی است که نشان می‌دهد فرد نمی‌تواند به طور قانونی ازدواج کند.
nonmarriageable
غیر ازدواج‌پذیر به شرایط یا افرادی اطلاق می‌شود که به دلایل مختلف نمی‌توانند ازدواج کنند.
nonmarriageableness
غیر ازدواج‌پذیری به قابلیت یا کیفیتی اشاره می‌کند که نشان می‌دهد فرد نمی‌تواند ازدواج کند.
nonmarriageabness
غیر ازدواج‌پذیری به حالتی اشاره می‌کند که فرد به دلیل عوامل مختلف نمی‌تواند ازدواج کند.
nonmarrying
غیر ازدواجی به حالتی اشاره دارد که فرد تصمیم به ازدواج نمی‌گیرد و زندگی خود را به این صورت ادامه می‌دهد.
nonmartial
غیرنظامی به معنای عدم مرتبط بودن با جنگ یا درگیری نظامی.
nonmartially
به‌طور غیرنظامی و دور از خصومت و جنگ.
nonmartialness
عدم وجود خصومت یا درگیری نظامی.
nonmarveling
عدم شگفتی یا تعجب نسبت به چیزی.
nonmasculine
غیرمردانه به معنای عدم ارتباط با ویژگی‌ها و رفتارهای سنتی مردانه.
nonmasculinely
به‌طور غیرمردانه و دور از ویژگی‌ها یا نشانه‌های مردانه.
nonmasculineness
غیرمردانگی به مجموعه ویژگی‌ها و صفات اشاره دارد که معمولاً به جنسیت مردانه مرتبط نیستند و شامل ظرافت، حساسیت و دیگر خصوصیات می‌شود.
nonmasculinity
غیرمردانگی به شرایط یا ویژگی‌هایی اشاره دارد که خارج از قالب‌های سنتی مردانه قرار دارد و می‌تواند شامل جنبه‌های عاطفی، فروتنانه یا غیرسنتی باشد.
nonmaskable
غیرقابل نقاب‌گذاری به حالتی از فرآیندها یا ویژگی‌ها اشاره دارد که نمی‌توان آن‌ها را پنهان یا محدود کرد.
nonmason
غیرمؤسس به کسی اطلاق می‌شود که در فعالیت‌ها یا سازمان‌های مرتبط با بناکاری مشارکت ندارد.