preindemnification
پیش‌جبران خسارت، فرایند یا توافقی است که در آن یک طرف توافق می‌کند که خسارت‌های احتمالی را قبل از وقوع آن‌ها پوشش دهد.
preindemnified
پیش‌جبران خسارت به معنای تأمین مالی یا تضمین جبران خسارت‌ها قبل از وقوع رویداد است.
preindemnifying
تأمین جبران خسارت پیشاز وقوع حادثه یا مسئولیت، فرایندی که در آن یک طرف تعهد می‌کند که خسارت‌ها را پوشش دهد.
preindemnity
پیش‌جبران خسارت به توافق یا ترتیبی اطلاق می‌شود که در آن یکی از طرفین پیشاپیش متعهد به جبران خسارت‌های احتمالی می‌شود.
preindependence
پیش استقلال، مرحله‌ای است که یک ملت قبل از دستیابی به استقلال واقعی در آن قرار دارد.
preindependent
پیش مستقل به وضعیتی اشاره دارد که در آن یک کشور هنوز به طور رسمی مستقل نیست، اما شرایط آن را به سمت استقلال سوق می‌دهد.
preindependently
به معنای انجام کاری به صورت مستقل قبل از یک رویداد یا وضعیت خاص است.
preindesignate
به معنای تعیین یا مشخص کردن چیزی قبل از زمانی مشخص است.
preindicant
به معنای علامت‌ها یا نشانه‌هایی است که قبل از وقوع یک رویداد یا وضعیت خاص مشاهده می‌شود.
preindicate
به معنی نشان دادن یا اشاره به چیزی قبل از اینکه واقعاً اتفاق بیفتد.
preindicated
به معنای نتایج یا نشانه‌هایی است که قبلاً شناخته یا مشخص شده‌اند.
preindicating
به معنای اشاره و نشان دادن نتایج یا روندها قبل از وقوع آنها است.
preindication
پیش‌نمایش؛ نشانه یا علامتی که نشان می‌دهد چیزی احتمالاً در آینده رخ خواهد داد.
preindicative
پیش‌نمایشی؛ حاکی از چیزی که در آینده ممکن است اتفاق بیفتد.
preindispose
مستعد کردن؛ ایجاد زمینه برای یک حالت یا شرایط خاص.
preindisposed
مستعد شده؛ به‌طور طبیعی آماده یا مستعد به شرایط خاص.
preindisposing
مستعدکننده؛ ایجاد زمینه برای وقوع یک حالت یا شرایط خاص.
preindisposition
مستعد بودن؛ مناطقی از بدن یا شرایطی که حاکی از احتمال بروز یک حالت خاص است.
preinduce
پیش‌تحریک، به معنای ایجاد شرایط لازم برای وقوع یک رویداد قبل از زمان معین آن است.
preinduced
پیش‌تحریک‌شده، به حالتی اطلاق می‌شود که چیزی قبل از وقوع آن تحت تأثیر قرار گرفته است.
preinducement
پیش‌تحریک، به فرآیند یا وضعیت ایجاد شرایطی برای وقوع یک رویداد اشاره دارد.
preinducing
پیش‌تحریک، عمل ایجاد شرایط لازم قبل از وقوع یک رویداد است.
preinduction
پیش‌تحریک، عملی است که قبل از وقوع یک رویداد برای تنظیم شرایط آن انجام می‌شود.
preinductive
پیش‌تحریکی، به ویژگی یا طرز تفکری اطلاق می‌شود که به طور پیشینی به استنتاج یا نتیجه‌گیری اولیه اشاره دارد.
preindulge
پیش از موعد indulge کردن، به معنای لذت بردن از چیزی قبل از زمان مقرر، به خصوص در مورد غذا و تنقلات.
preindulged
عبارت به کار رفته برای اشاره به این که شخصی پیش از موعد indulge کرده است.
preindulgence
عمل انجام دادن پیش از موعد indulge کردن، به ویژه در زمینه‌های غذایی.
preindulgent
به معنای شخصی که به خود را قبل از موعد indulge می‌کند، به‌گونه‌ای که نتایج غیرمطلوبی داشته باشد.
preindulging
عمل انجام دادن پیش از موعد indulge کردن، که می‌تواند به رفتارهای غیرعاقلانه منجر شود.
preindustry
مرحله‌ای که در آن صنعت هنوز به طور کامل شکل نگرفته و ایده‌ها در حال توسعه هستند.
preinfect
پیش‌عفونت به معنی عفونت زودرس یا قبل از شکل‌گیری عفونت کامل است.
preinfection
پیش‌عفونت به زمان یا وضعیتی اطلاق می‌شود که قبل از وقوع عفونت اصلی در نظر گرفته می‌شود.
preinfer
پیش‌استنباط به معنای دریافت یا نتیجه‌گیری اولیه بر اساس داده‌های موجود است.
preinference
پیش‌استنباط به معنای تحلیل یا ارزیابی اولیه قبل از رسیدن به نتیجه نهایی است.
preinferredpreinferring
عمل پیش‌استنباط به نتیجه‌گیری یا تخمین زدن بر اساس شواهد اولیه اشاره دارد.
preinflection
پیش‌صرف به حالتی اطلاق می‌شود که قبل از شکل‌گیری صرف یا تغییرات زبانی قرار دارد.
preinflectional
پیش‌صرفی، اشاره به اشکالی از کلمات که قبل از اعمال صرف، یعنی تغییرات مربوط به زمان، تعداد یا شخص، وجود دارند.
preinflict
پیش‌تحمیل، به معنای تحمیل شرایط یا مقررات قبل از اجرای چیزی.
preinfliction
پیش‌تحمیل، اشاره به فرآیند تحمیل شرایط یا جریمه‌ها پیش از اجرا.
preinfluence
پیش‌نفوذ، به معنای تأثیرگذاری قبل از آنکه فرد یا موضوع مستقیم در شبهه یا تصمیم گیری قرار گیرد.