retrample
به معنای زیر پا گذاشتن یک ناحیه دوباره است، به ویژه برای مرتب کردن.
retranscribe
به معنای نوشتن دوباره یا تبدیل اطلاعات از یک فرمت به فرمت دیگر است.
retranscribing
به معنای انجام فرایند نوشتن دوباره برای اطلاعاتی است که قبلاً نوشته شدهاند.
retranscription
بازنویسی مجدد یک متن یا صدای ضبط شده به منظور ایجاد نسخهای واضحتر یا دقیقتر.
retransfer
عمل انتقال مجدد چیزی، مانند داده یا پول به مقصد دیگری.
retransference
عمل انتقال مجدد احساسات یا اطلاعات، به ویژه در زمینه روانشناسی.
retransfers
عملیات انتقال مجدد که در حال حاضر انجام میشود.
retransform
دوباره تغییر شکل دادن یا تبدیل کردن چیزی به صورت جدید.
retransformation
عمل یا فرآیند تغییر شکل دوباره، معمولاً در مورد وضعیت یا شرایط.
retransfuse
دوباره تزریق کردن خون، معمولاً در صورت نیاز به تأمین دوز مناسب.
retransit
انتقال دوباره چیزی از جایی به جای دیگر.
retranslations
بازترجمهها به معنای ترجمه مجدد یک متن به زبانی دیگر است که ممکن است به بهبود دقت یا بیان آن کمک کند.
retransmissive
بازنقلی به معنای قابلیت بازنقل سیگنال یا انرژی از یک منبع به منبع دیگر است.
retransmute
بازنقلی به معنای تبدیل مجدد یک ماده به نوع دیگری با خواص متفاوت است.
retransplant
بازپیوند به معنای انجام مجدد فرایند پیوند یک عضو یا گیاه به مکان جدید است.
retransplantation
بازپیوندی به معنای عمل پیوند دوباره یک عضو است که ممکن است به دلایل مختلف انجام شود.
retransport
حمل و نقل مجدد به معنای ارسال یا انتقال دوباره کالاها یا مواد است.
retransportation
حمل مجدد، عمل انتقال مجدد چیزی، به ویژه در زمینه حمل و نقل و لجستیک.
retravel
سفر مجدد، دوباره به یک مکان خاص سفر کردن.
retraverse
بار دیگر عبور کردن از یک مسیر، در یک زمینه خاص.
retraversed
عبور دوباره از یک مسیر، غالباً به معنای تأمل یا مرور.
retraversing
عبور مجدد از مسیر یا تجربه، به ویژه به خاطر خاطرنشان کردن.
retraxit
خروج یا کنارهگیری مجدد، به ویژه بعد از یک تغییر یا ادغام.
retreatal
تابع کنفرانس، جلسه یا دورهمیای که از طریق آن گروهی از افراد برای استراحت و تأمل جمع میشوند.
retreatant
شرکت کننده در یک کنفرانس یا جلسه برای تفکر و آرامش.
retreater
شخصی که در یک کنفرانس یا جلسه آرامش شرکت میکند.
retreatful
محیطی که آرامش و فرصتی برای تفکر فراهم کند.
retreatism
عمل یا روشی برای خروج و استراحت به دور از تنش.
retreatist
عقبنشین، کسی که به دنبال آرامش و انزوای داخلی است و معمولاً از حضور در جمع دوری میکند.
retreative
آرامشدهنده، چیزی که باعث میشود فرد بتواند از تنشها دور شود و به درون خود بازگردد.
retreatment
درمان مجدد، اقدامات اضافی برای بازگشت به وضعیت بهتر یا بهبودی پس از یک مشکل.
retree
دوباره درختکاری، به معنای کاشت درختان جدید به منظور تعمیر یا بهبود محوطهای است.
retrenchable
قابل حذف، به معنای این است که یک بخش یا موقعیت در شرایط سخت میتواند کاهش یا حذف شود.