symmetrian
سمتری، به فردی اشاره دارد که به تئوریهای تقارن در هنر و طراحی علاقهمند است.
symmetricality
تقارن، ویژگیی که در آن اجزاء یک چیز به طور منظم و متعادل توزیع شدهاند.
symmetrically
به صورت متقارن، به سبکی اشاره دارد که در آن اجزا به طور برابر و متوازن قرار میگیرند.
symmetrisation
عمل تقارنسازی، فرآیند ایجاد تقارن در ساختار یا دادهها است.
symmetrise
تقارنسازی، به معنای ایجاد تقارن در یک شی یا تابع است.
symmetrised
نسخهای که دارای تقارن است، به عبارت دیگر، به گونهای تنظیم شده که ویژگیهای متقارن داشته باشد.
symmetrising
عمل انجام تقارنسازی، شامل فرآیند ایجاد تقارن در یک شی یا داده میباشد.
symmetrist
شخصی که در بررسی یا ایجاد اشیاء با تقارن تخصص دارد.
symmetrization
عمل یا فرآیند تقارنسازی اشیاء یا دادهها به گونهای که ویژگیهای متقارن را نشان دهند.
symmetrize
متقارن کردن به معنای ایجاد تعادل و تناسب در اشیاء یا دادهها است.
symmetrized
شیء یا طراحی که به حالت متقارن درآمده باشد.
symmist
شخصی که بر اساس اصول متقارن در هنر یا طراحی کار میکند.
simmon
سیمون، نوعی میوه با پوست نرم و طعمی شیرین که معمولاً در فصل پاییز برداشت میشود.
symmory
سیموری، مفهومی در طراحی و هنر که به استفاده از تقارن در ساختارها و فرمها اشاره دارد.
symmorphic
سیمورفیک، طراحیهایی که بر اساس تقارن و تعادل ایجاد میشوند و حسی از هماهنگی را به بیننده میدهند.
symmorphism
سیمورفیسم، الگوهای متقارن و هماهنگ در طبیعت که بر بسیاری از طراحیها و هنرها تأثیر میگذارد.
simnel
کیک سیمنل، کیکی با چند نوع میوه و کرم شیرینی که معمولاً در جشنهای مذهبی مثل عید پاک تهیه میشود.
simnels
سیمنل، نوعی کیک سنتی است که معمولاً در عید پاک در انگلستان محبوب است و اغلب با لایهای از مارزیپان پوشانده میشود.
simnelwise
به شیوهای که با سنت سیمنلها و کیکهای آن مرتبط است.
simon
نامی مردانه که معمولاً به دوست یا آشنای نزدیک اشاره دارد.
simonial
مرتبط با یا نشأت گرفته از عمل ویژگیهای منحصر به فرد شخص.
simonian
سیمنین به چیزی اشاره دارد که با یک مکتب فکری خاص یا دیدگاه مرتبط است.
simonianism
سیمنیسم به مکاتبی اشاره دارد که به تفکرات و عقاید سیمنین وابسته است.
simonies
سیمنیها به فعالیتها یا اعمالی اشاره دارند که مربوط به یک مکتب فکری خاص است.
simonious
صفتی که به ویژگیهای مربوط به سیمنین یا مکتب فکری او اشاره دارد.
simonism
سیمنیزم به یک دیدگاه خاص در مورد موضوعات فلسفی و اجتماعی اشاره دارد.
simonist
سیمنیس به کسی اشاره دارد که پیرو مکتب فکری سیمنین است.
simonists
سیمونیستها، پیروان سیمون بیمار یا سیمون جادوگر در کتاب مقدس که به حاکمیت روحانی و شگفتیها اعتقاد داشتند.
simool
سیمول، نمادی از مفهومهای فرهنگی خاص که ممکن است در ادبیات یا هنر استفاده شود.
simosaurus
سیموسور، نوعی دایناسور یا خزنده باستانی که به خاطر خصوصیات خاصش مورد توجه است.
simous
سیموس، مفهومی فلسفی که ممکن است در طول بحثهای عمیق مورد استفاده قرار گیرد.
simpai
سیمپای، سبکی از هنر که به ویژگیها و تکنیکهای خاص خود شناخته میشود.
sympalmograph
سیمپالموگراف، وسیلهای برای ثبت و تحلیل حرکات دست و انگشتان.
sympathectomize
سمپاتکتومی کردن، عملی است که در آن یک بخش از عصب سمپاتیک برای درمان یک وضعیت پزشکی قطع میشود.