smokyseeming
حالت نمادین یا نشاندهنده وجود دود یا مه ناشی از سوختن مواد مختلف.
smokish
حالت یا ویژگی چیزی که به دودی بودن نزدیک است یا آن را به یاد میآورد.
smolderingness
حالت یا ویژگی سوختن به آرامی بدون شعله، یا احساساتی که به آرامی در حال رشدند.
smoochy
حالت یا توصیفی برای رفتار عاشقانه یا محبتآمیز، به ویژه در ارتباط با بوسه.
smoochs
نوعی بوسه یا نشان محبت، معمولاً به صورت نرم و عاشقانه.
smoodger
سموجر، شخصی که در موقعیتهای اجتماعی تلاش میکند تا دیگران را راحت و خوشحال کند.
smook
دود، بخار یا گاز تولیدشده از سوختن مواد.
smoorich
حالت گرم و دلپذیری که ناشی از نزدیکی و آرامش است.
smoos
فشردن و له کردن مواد نرم به طوری که شکل بگیرد.
smoot
واحدی غیررسمی برای اندازهگیری فاصله، معمولاً بر اساس قد یک فرد خاص.
smoothable
قابل صیقل دادن، به معنای اینکه میتوان سطح را صاف و یکنواخت کرد.
smoothback
نوعی کوسه که دارای پشتی نرم و صاف است و در آبهای گرم زندگی میکند.
smoothbored
حالت کسلکنندگی که ناشی از تکرار یا نداشتن تنوع است.
smoothcoat
نژادی از سگها یا نوعی پوشش که صاف و براق است.
smoothes
عملی که موجب صاف شدن یا یکنواخت شدن چیزی میگردد.
smoothhound
نوعی کوسه که دارای پوستی صاف بوده و معمولاً در سواحل یافت میشود.
smoothy
اسموتی، نوشیدنیای است که از مخلوط کردن میوهها و گاهی با ماست یا شیر تهیه میشود.
smoothify
صاف کردن یا برطرف کردن ناهمواریها از یک سطح.
smoothingly
به گونهای که آرامش را ایجاد کند یا ناهنجاریها را برطرف کند.
smoothish
تقریبا صاف؛ کمی نرم و بدون ناهنجاری.
smoothpate
پولک صاف به بامدادی که هیچ مویی نداشته باشد و بسیار نرم به نظر برسد اشاره دارد.
smoothtongue
زبان نرم به مهارت در صحبت کردن و قانع کردن دیگران اشاره دارد.
smopple
اسمپل نوعی خوراکی یا شیء کوچک و خوشمزه است که معمولاً برای چشیدن سرو میشود.
smorebro
اسموربرو به نوعی نان باز با مواد مختلف اشاره دارد که در کشورهای اسکاندیناوی معمول است.
smorzato
اسمورزاتو به نوعی دسر یا مخلوط شکلاتی اشاره دارد که طعمهای غنی و دلپذیری دارد.
smotherable
قابل پوشاندن به غذایی اشاره دارد که میتوان آن را با سس یا دیگر اقلام پوشاند.
smotheration
پوشاندن یا فراگیری چیزی به گونهای که محسوس و قابل توجه باشد، به ویژه در مواقعی که باعث آسایش بیش از حد یا احساس سنگینی میشود.
smotherer
شخصی که با عشق یا محبت زیاد ممکن است دیگران را تحت فشار قرار دهد و فضای آزادی را از آنها بگیرد.
smothery
حالت یا فضایی که شباهت به خفه کردن یا سنگینی بیش از حد دارد، به خصوص در موارد محبت یا احساسات.
smotheriness
حالتی از محبت یا وابستگی که ممکن است احساسات را خفه کند یا آزادی فردی را محدود کند.
smotheringly
به شیوهای که بارزنگی و محبت بیش از حد را منتقل کند و ممکن است باعث احساس فشار شود.
smotter
ابزاری برای پوشاندن یا خاموش کردن آتش یا شعله، به منظور جلوگیری از گسترش آن.
smouch
به معنای گرفتن چیزی به طور غیرمستقیم و بهوسیله نرمش یا فریب.
smoucher
شخصی که به طور مکرر دیگران را تحت تأثیر قرار میدهد تا آنچه را که میخواهد بهدست آورد.
smous
به معنای شخصی که به طور خاص در ارتباطات اجتماعی به چرب زبانی تمایل دارد.
smouse
شخصی که از چرب زبانی برای جلب نظر دیگران استفاده میکند.
smouser
افرادی که با استفاده از چرب زبانی میتوانند در موقعیتهای اجتماعی مخاطب را تحت تأثیر قرار دهند.