sublimities
شگفتیها، به ویژگیهای عالی و تأثیرگذار در طبیعت، هنر یا فکر اشاره دارد.
sublimize
سابلیمیشن، به معنای تغییر یک ماده به نوعی برتر و مفیدتر است.
subline
زیرنویس، توضیح یا توضیحاتی که زیر عنوان یا سرصفحه یک متن قرار میگیرد.
sublinear
زیرخطی، چیزی که کمتر از یک خط مستقیم یا خطی است.
sublineation
زیرنویسی، فرآیند یا نتیجهگیری که در آن مطالب یا استدلالها به صورت زیرین یا فرعی تقسیمبندی و مشخص میشود.
sublingua
زیرزبان، مجموعهای از زبانها که تحت تأثیر یا در کنار یک زبان دیگر وجود دارند.
sublinguae
زیرزبانها، اشکالی از زبانها یا گویشهایی که در زیر یک زبان غالب وجود دارند.
sublinguate
زیرزبان کردن، به کار بردن یا بررسی اصول یا مفاهیم به گونهای که تحت تأثیر یا ارتباط با زبانهای دیگر قرار گیرد.
sublist
زیر فهرست، فهرستی است که شامل موارد فرعی یا جزئی که به یک موضوع اصلی مربوط میشوند، میباشد.
sublists
زیر فهرستها، فهرستهای فرعی هستند که جزییات بیشتری را نسبت به یک فهرست اصلی ارائه میدهند.
subliterary
زیر ادبی به نوعی از ادبیات اشاره دارد که در آن تمرکز بر آثار غیرمعمول یا زیرمجموعههاست.
subliterate
تحتسواد به حالتی گفته میشود که فرد توانایی خواندن یا نوشتن یا درک متون را به طور کامل ندارد.
subliterature
زیر ادبیات به آثاری اشاره دارد که ویژگیهای خاصی دارند و از الگوهای عادی پیروی نمیکنند.
sublobular
زیر لوبولی به نواحی زیرین و کوچکتر از لوبولها اشاره دارد که در آنها فعالیتهای خاصی انجام میشود.
sublong
سابلانگ به بافت یا ناحیهای از بدن اشاره دارد که در زیر ناحیه بلندتر یا اصلی قرار دارد.
subloral
سابلورال به ناحیهای نزدیک به دهان در حشرات اشاره دارد.
subloreal
سابلورال به مقیاسهای خاص در خزندگان اشاره دارد که در زیر ناحیه لورال قرار دارند.
sublot
سابلوت به یک ناحیه کوچکتر که در زیر یا بخشی از یک ناحیه بزرگتر قرار دارد، اشاره دارد.
sublumbar
سابلومبار به عضلاتی اشاره دارد که در ناحیه پایین کمر قرار دارند.
sublunate
سابلونا به استخوانی اشاره دارد که در ناحیه مچ دست قرار دارد.
sublunated
سوبلونیده به اشیاء یا مواد زیر تأثیرات ماه اشاره دارد.
sublustrous
سوبلاستروس به نوعی سطح اشاره دارد که ظاهری درخشان و یا نرم و زیبا دارد.
submachine
نوعی ماشین یا دستگاه که به طور خاص برای انجام وظایف مخصوص طراحی شده است.
submaid
زیر خدمتکار به کارکنانی اشاره دارد که در کارهای خانه به خدمتکار اصلی کمک میکنند.
submain
زیر اصلی، بخشی که به اطلاعات یا جزئیات اضافی مرتبط با موضوع اصلی اشاره دارد.
submakroskelic
زیرماکروسکلیک، به ساختارهای کوچکی اشاره دارد که به صورت ماکروسکلیک در نظر گرفته نمیشوند.
submammary
زیرمammary، به ساختارهایی اشاره دارد که در زیر بافت پستانی قرار دارند.
submanager
معاون مدیر، شخصی که مسئولیتهای خاصی را تحت نظر مدیر کل انجام میدهد.
submanagership
معنای معاونت مدیریتی به مسئولیتها و وظایفی اشاره دارد که تحت مدیریت اصلی انجام میشود.
submania
حالت فرعی از تیرگی یا شیدایی به معنای شدید علایق خاصی است که در آن اشخاص به شدت و شیدایی علاقه دارند.
submaniacal
زیرمجنونگونه، حالتی از رفتار که نشاندهنده هیجان یا شورتی بیحد و مرز است، غالباً در شرایطی بروز مییابد که فرد از کنترل خارج میشود.
submaniacally
به طور زیرمجنونگونه، به شیوهای که نشاندهنده هیجان یا شوری مضاعف باشد، معمولاً به رفتاری اشاره دارد که غیرعادی یا افراطی است.
submanic
زیرمجنونی به وضعیتی اطلاق میشود که نشانهای از هیجان یا فعالیت بیش از حد باشد.
submanor
زیرعمارت به مفهوم یک خانه یا عمارت فرعی که غالباً در محلههای خاص وجود دارد.
submarginally
به طور زیراندکی، به اندازهای کم که تأثیر قابل توجهی نداشته باشد.
submarginate
به معنای نقشهای زیرمردگی که معمولاً ایجاد فضا و طراحی را بهبود میبخشد.
submargined
زیر حداقل، وضعیتی که در آن یک تاخیر یا سرمایهگذاری کمتر از حاشیه تعیین شده باشد.
submarined
زیر دریایی، اشاره به فرایند غرق کردن یا نابود کردن یک کشتی یا هدف دریایی.