tenthredo
تنتردو به یک جنس از حشرات سوزنی اشاره دارد که در اکوسیستم‌های مختلف یافت می‌شوند.
tenty
تنتی به نوعی طراحی یا سبک اشاره دارد که معمولاً راحت و غیررسمی است.
tenticle
بازوی طویلی که معمولاً به موجودات دریایی مانند هشت‌پا و جلبک‌ها تعلق دارد و برای گرفتن غذا یا حرکت استفاده می‌شود.
tentie
چادر کوچک یا سایبانی برای بازی یا سرگرمی بچه‌ها.
tentier
به معنی بزرگ‌تر یا نمایی شبیه چادر، می‌تواند به طراحی یا ابعاد اشاره داشته باشد.
tentiest
به معنی بزرگ‌ترین یا بهترین چادر، می‌تواند به خصوصیات فوق‌العاده آن اشاره داشته باشد.
tentiform
شکل یا طراحی شبیه به چادر یا چادری که دارای ساختار منعطف و نرم است.
tentigo
بیماری پوستی که به طور معمول باعث خارش و التهاب می‌شود.
tentily
به معنای به آرامی و با احتیاط انجام دادن یک کار.
tentilla
نوعی چادر کوچک با قابلیت حمل آسان.
tentillum
معمولاً به نوعی گیاه یا کاه کوچک اشاره دارد.
tention
حالت تنش یا فشار عاطفی در یک محیط.
tentless
بدون چادر، فقدان یک چادر یا سرپناه.
tentlet
نوعی چادر کوچک یا کم‌حجم که به سرعت بارگذاری می‌شود.
tentmaker
چادر ساز، فردی است که چادرها را می‌سازد، معمولاً برای استفاده در کمپینگ، عروسی‌ها و سایر رویدادهای بیرونی.
tentmaking
چادر سازی، فرآیند یا هنر ساخت چادرها به عنوان یک شغل.
tentmate
هم‌چادر به فردی اطلاق می‌شود که در یک چادر با شخص دیگری می‌خوابد یا کمپ می‌کند.
tentor
چادر‌بان به شخصی اطلاق می‌شود که مسئولیت برپا کردن یا نظارت بر چادرها را بر عهده دارد.
tentory
چادرگاه به مکانی اطلاق می‌شود که چادرها در آن قرار دارند یا به فروش می‌رسند.
tentorial
چادر مانند به عملی یا ساختاری اطلاق می‌شود که شبیه چادر باشد، به ویژه در آناتومی بدن.
tentortoria
تنتورتوریا، محلی برای خرید و فروش کالاهای مختلف، به ویژه کالاهای محلی و صنایع دستی.
tenture
مدت یا دوره‌ای که کسی یک موقعیت یا امتیاز را در اختیار دارد.
tentwards
به سمت چادر، در اشاره به حرکت به سمت مکانی که چادر قرار دارد.
tentwise
نسبت به چادر یا چادر زدن، در زمینه دادن نکات و راهنمایی‌های مرتبط.
tentwork
کارهای مربوط به برپا کردن چادر، شامل نصب و تنظیم آن.
tentwort
نوعی گیاه دارویی که ممکن است خواص درمانی داشته باشد.
tenuate
کاهش دادن، ضعیف کردن، درسی در زبان فارسی نشان‌دهنده کاهش یا ضعف در چیزی است.
tenue
لباس، پوشش یا مُد، به ویژه در زمینه‌های خاص.
tenues
جمع تنو، به معنای لباس‌ها یا پوشاک متعدد که برای موقعیت‌های مختلف انتخاب می‌شوند.
tenuicostate
نوعی از اشکال یا الگوها که به دلیل حالت نازک و طولی مشخص می‌شوند، به ویژه در زیست‌شناسی.
tenuifasciate
به معنای نوارهای نازک، به ویژه در توصیف ویژگی‌های ظاهری گیاهان.
tenuiflorous
به معنای داشتن گل‌های نازک و باریک، به ویژه در توصیف نوعی از گیاهان.
tenuifolious
گیاهانی با برگ‌های باریک و نازک که گاهی در مناطق خاصی رشد می‌کنند.
tenuious
چیزهایی که ضعیف، ناپایدار یا غیرمطمئن هستند.
tenuiroster
پرنده‌ای با منقار باریک و ظریف که معمولاً در مناطق خاصی زندگی می‌کند.
tenuirostral
خصوصیتی که به منقار یا ساختار باریک اشاره دارد.
tenuirostrate
ویژگی‌هایی که به ساختار باریک و نازک اشاره دارد.
tenuirostres
موجوداتی با ویژگی‌های خاص و ساختار ظریف.
tenuis
تنیوس به معنای نازک و ظریف است.
tenuistriate
تنیوستریاته به معنای دارای خطوط نازک و ظریف است.