antihemagglutinin
آنتی‌همکلاژولین، پروتئینی است که در برابر همکلاژولین، که نوعی پروتئین ویروسی است، تولید می‌شود و در تحقیقات پزشکی برای شناسایی ویروس‌ها کاربرد دارد.
antihemisphere
نیمکره ضد به ناحیه‌ای در مغز اشاره دارد که در برابر فعالیت‌های نیمکره دیگر عمل می‌کند و در تداخل‌های عصبی و برداشت‌های فضایی نقش دارد.
antihemoglobin
آنتی‌هموگلوبین، پروتئینی است که به هموگلوبین متصل می‌شود و در پاسخ‌های ایمنی بدن نقش دارد.
antihemolysin
آنتی‌همولیزین ماده‌ای است که از تجزیه گلبول‌های قرمز خون جلوگیری می‌کند و در درمان برخی بیماری‌ها کاربرد دارد.
antihemolytic
داروهای ضدهمولیتیک، موادی هستند که از تجزیه گلبول‌های قرمز خون جلوگیری می‌کنند و در درمان بیماری‌های خونی موثرند.
antihemophilic
عوامل ضد هموفیلی، پروتئین‌هایی هستند که برای لخته شدن خون ضروری‌اند و در درمان بیماری هموفیلی کاربرد دارند.
antihemorrhagic
داروهایی که به منظور جلوگیری از خونریزی یا کاهش آن استفاده می‌شوند.
antihemorrheidal
محصور در ضرورت برای جلوگیری از هموروئید یا کاهش علائم آن.
antiheroic
عمل یا ویژگی‌هایی که با قهرمانی متعارف سازگار نیستند.
antiheroism
عدم پیروی از معیارهای قهرمانی متعارف در شخصیت‌ها و داستان‌ها.
antiheterolysin
پادتن‌هایی که بر علیه همولیز ایجاد شده توسط آنتی‌ژن‌های غیرخود تولید می‌شوند.
antihydrophobic
سطوح یا موادی که نتوانند آب را جذب کنند.
antihydropic
آنتی هایدروپیک به ویژگی یا ماده‌ای اطلاق می‌شود که مانع از جذب آب در موجودات زنده یا گیاهان می‌شود.
antihydropin
آنتی هایدروپین یک پروتئین یا ماده شیمیایی است که تأثیرات مشابهی مانند آنتی هایدروپیک دارد.
antihidrotic
آنتی هیدروتیک به داروهایی اطلاق می‌شود که عرق‌کردن را کاهش می‌دهند.
antihierarchal
آنتی هیرارکالی به رویکردی گفته می‌شود که ساختارهای قدرت را نادیده می‌گیرد و بر برابری تأکید دارد.
antihierarchy
ضد سلسله مراتب به فلسفه‌ای اطلاق می‌شود که ساختارهای طبقاتی را رد کرده و بر تعامل برابر تأکید دارد.
antihierarchic
آنتی هیرارکی به روش‌هایی اطلاق می‌شود که از سلسله مراتب جلوگیری کرده و بر همکاری تأکید دارند.
antihierarchical
اصطلاحی که به سیستمی اشاره دارد که در آن هیچ‌گونه ساختار سطحی یا مقام‌دار وجود ندارد و همه افراد در یک سطح هستند.
antihierarchically
به‌طور ضد سلسله‌مراتبی به معنای رفتار یا عمل کردن به گونه‌ای که در آن سلسله‌مراتب وجود نداشته باشد.
antihierarchies
مجموعه‌ای از وضعیت‌ها یا ساختارهای سازمانی که در آن هیچ‌گونه سلسله‌مراتب وجود ندارد.
antihierarchism
یک فلسفه یا‌ترین اعتقاد به عدم وجود سلسله‌مراتب در جوامع و سازمان‌ها.
antihierarchist
شخصی که به ایده‌ها و ساختارهای ضد سلسله‌مراتب اعتقاد دارد.
antihygienic
به معنای عدم رعایت اصول بهداشتی و ممکن است منجر به خطرات سلامتی شود.
antihygienically
به صورت غیر بهداشتی، به نحوی که رعایت اصول بهداشتی نشود.
antihylist
کسی که به سبک‌های مدرن مو و لباس و استایل اهمیت نمی‌دهد.
antihypnotic
دارویی که اثر هیپنوتیزم را خنثی یا متوقف می‌کند.
antihypnotically
به صورت خنثی‌کننده هیپنوتیزم.
antihypochondriac
کسی که از نگرانی‌های غیرمنطقی درباره بیماری‌ها و سلامت خود دوری می‌کند.
antihypophora
استفاده از پرسش غیرمستقیم یا بدون پاسخ برای تأکید بر یک نکته.
antihistaminic
داروهایی که با مسدود کردن اثرات هیستامین، علائم آلرژی را کاهش می‌دهند.
antihysteric
روش‌هایی که به درمان هیستری و آرام کردن بیماران کمک می‌کند.
antihistorical
وابستگی به رویدادهای تاریخی را رد می‌کند یا آن‌ها را نادرست نمایش می‌دهد.
antiholiday
حالتی که در آن تعطیلات و استراحت وجود ندارد.
antihormone
داروهایی که اثرات هورمون‌ها را مختل می‌کنند.
antihuff
روش‌هایی که به کاهش سر و صدا و تحریف‌های غیرضروری کمک می‌کند.
antihum
آنتی هم، مفهومی است که به رد یا نفی ویژگی‌های انسانی اشاره دارد.
antihuman
آنتی‌انسان به مفاهیمی اشاره دارد که به طور قطعی حقوق و ارزش‌های انسانی را نادیده می‌گیرد.
antihumanism
آنتی‌انسان‌گرایی نقدی بر انسان‌گرایی است و ایده‌های انسان‌محوری را به چالش می‌کشد.
antihumanist
آنتی‌انسانیست به فردی اشاره دارد که به نقد و رد اصول و ارزش‌های انسانی می‌پردازد.