apostacies
مجموعه‌ای از مواقعی که در آن افراد از اعتقادات قبلی خود برمی‌گردند.
apostacize
ارتداد به معنی ترک دین یا مذهب، به طور خاص در دین مسیحیت، است.
apostasis
ارتداد به معنای خروج از دین یا تغییر مذهب است.
apostatic
مرتبط با ارتداد و خروج از دین.
apostatical
مرتبط با ارتداد که به نوعی مقاومت در برابر اصول مذهبی است.
apostatically
به طور ارتدادی یا خروجی از دین سخن گفتن.
apostatism
پدیده یا نتیجه ارتداد از دین یا مذهب.
apostaxis
آپُستاکسیس به معنای جریان غیرطبیعی خون به بیرون از دهان است.
apostem
آپُستِم به معنای تجمع چرک در یک ناحیه خاص، معمولاً در اثر عفونت است.
apostemate
آپُستِمات به وضعیت تجمع چرکی اشاره دارد که نیاز به درمان دارد.
apostematic
آپُستِماتیک به ویژگی یا توصیف مربوط به آپوستِم یا عفونت‌های چرکی اشاره دارد.
apostemation
آپُستِمَسیون به فرآیند تجمع چرکی اشاره دارد که ناشی از عفونت است.
apostematous
آپُستِماتوس به حالتی اشاره دارد که در آن تجمع چرکی در بافت‌ها وجود دارد.
aposteme
آپستیم، تجمع غیرطبیعی مایعات یا چرک در یک ناحیه خاص بدن که معمولاً به‌دلیل عفونت ایجاد می‌شود.
aposteriori
پسینی، دانشی که از تجربیات و مشاهدات ناشی می‌شود و نیاز به داده‌های واقعی دارد.
aposthia
آپستیا، ناتوانی در تولید گفتار به دلیل اختلالات زبان یا عصبی.
aposthume
آپستوم، برآمدگی یا تجمع چرک که معمولاً ناشی از عفونت است و می‌تواند نیاز به جراحی داشته باشد.
apostil
آپستیل، تأیید رسمی و قانونی بر روی اسناد جهت تأیید اصالت آن‌ها.
apostille
آپستیل، نوع خاصی از تأیید اسناد که در سطح بین‌المللی اعتبار دارد.
apostils
تأییدیه، مدرکی که صحت سندی را تأیید می‌کند، به ویژه برای استفاده در کشورهای خارجی.
apostlehood
مقام حواری، حالت یا وضعیت یک حواری یا پیامبر، که به آموزش و گسترش پیام دینی مربوط می‌شود.
apostleship
مقام حواری، اختیارات و مسئولیت‌ها و وظایفی که یک حواری در تبلیغ دین دارد.
apostleships
مقام‌های حواری، مجموعه‌های مختلفی از مقامات و مسئولیت‌های حواری در فرقه‌های مختلف مذهبی.
apostoile
آپوستول، یک اصطلاح که به شرایط خاص در مورد مقام‌های حواری و نقش‌های مذهبی اشاره دارد.
apostoless
بدون حواری، حالتی که در آن فرد به جنبه‌های رهبری مذهبی دسترسی ندارد.
apostoli
واژه ای در زبان یونانی به معنای فرستاده یا نماینده، به ویژه کسانی که در دین مسیح برای تبلیغ رسالت عیسی فرستاده شده اند.
apostolian
مرتبط با حواریون یا اصول و تعالیم آنها.
apostolical
برای توصیف اصول و سنت‌هایی که از حواریون می‌آید; به طور خاص در زمینه‌های دینی.
apostolically
به شیوه‌ای که به حواریون نسبت داده می‌شود، با اقتدار و صحت.
apostolicalness
ویژگی یا حالت بودن بر اساس اصول یا سطح حواریونی.
apostolici
نسبت به حواریون و تعالیم آنها، اغلب در زمینه تحصیل تاریخ کلیسایی.
apostolicism
آپوستولیکالیسم، باورها و روش‌هایی که به رسولان ارتباط دارد، به ویژه در تاریخ مسیحیت و کلیساها.
apostolicity
آپوستولیکالیته به اعتبار و ارتباط تعالیم کلیسا با رسولان اشاره دارد.
apostolize
آپوستولیز به معنای سازماندهی و انتشار تعالیم دینی به شیوه‌ای است که رسولان از آن پیروی کرده‌اند.
apostolos
آپوستولوس به معنای پیام‌آور یا نماینده، به طور خاص در متون مذهبی و عهد جدید اشاره دارد.
apostrophal
آپوستروفال به فرم کلمه‌ای اشاره دارد که برای نشان دادن مالکیت یا اختصار استفاده می‌شود.
apostrophation
آپوستروفیشن به عمل قرار دادن و استفاده از آپوستروف در نوشتار اشاره دارد.
apostrophi
آپاستروف، نشانه‌ای در زبان است که برای نشان دادن مالکیت یا ترکیب دو کلمه به کار می‌رود.
apostrophic
آپاستروفیک، مربوط به نوعی زبان یا بیان است که در آن از Апастروف‌ها استفاده می‌شود.
apostrophied
آپاستروفی، توصیفی برای حالتی است که در آن از آپاستروف استفاده شده است.