asiderite
نوعی معدنی که در مجموعه‌های معدنی مورد توجه قرار می‌گیرد.
asideu
به معنای تمرکز ویژه در مباحث علمی می‌باشد.
asiento
یک توافق تاریخی در تجارت که بر تجارت و مستعمرات تأثیر داشت.
asyla
به معنای پناهگاه یا مکانی امن است.
asylabia
آسیلابیا، یک اصطلاح علمی که در مطالعات خاص مورد استفاده قرار می‌گیرد.
asyle
آسایل، حمایت و پشتیبانی که به افراد در خطر داده می‌شود.
asilid
آسیلید، یک طبقه بندی علمی برای گونه‌های زیستی متفاوت.
asilidae
آسیلید، یک خانواده علمی از حشرات که بیشتر در اکوسیستم‌ها نقش دارند.
asyllabia
آسیلابیا، مفهومی در زبان‌شناسی مرتبط با تجزیه و تحلیل صداها و الگوهای گفتار.
asyllabic
آسیلابیک، وصف نوعی گفتار که در آن عناصر آزمون سخن گفتن به صورت غیرمعمولی بازسازی می‌شوند.
asyllabical
ساختار زبانی که بدون هجا باشد.
asilus
جنس مگس‌های اسب که در طبیعت وجود دارند.
asymbiotic
موجودات زنده‌ای که به صورت مستقل و بدون نیاز به دیگران زندگی می‌کنند.
asymbolia
شرایطی که در آن فرد قادر به تشخیص نمادها نیست.
asymbolic
رویکردی که از نمادها استفاده نمی‌کند.
asymbolical
ساختاری که فاقد نمادها است.
asimen
آسیمین، به معنای نشان دادن شخصیتی قوی و مستقل، نوعی ویژگی است که در شخصیت‌های برجسته مشاهده می‌شود.
asimina
آسیمینا به نوعی درخت و میوه اشاره دارد که در برخی مناطق می‌روید و طعمی خاص دارد.
asimmer
آسیمر به معنای پختن آهسته غذا در مایع است تا طعم‌ها بهتر ترکیب شوند.
asymmetral
نامتقارن به معنای نداشتن تقارن یا بی‌نظمی در شکل یا طراحی است.
asymmetranthous
شماری از گیاهان که در آن گلبرگ‌ها یا دیگر اعضای گل به طور غیرمتقارن شکل گرفته‌اند.
asymmetrically
نامتقارن به معنای عدم توازن و ترتیب ناهماهنگ در چیدمان یا طراحی است.
asymmetrocarpous
به گیاهانی اطلاق می‌شود که میوه‌های آنها به صورت غیرمتقارن شکل می‌گیرد.
asymmetron
مفهومی در هندسه که به اشکال نامتقارن اشاره دارد.
asymptomatically
به حالتی اطلاق می‌شود که فرد بدون بروز علائم مشخصی مبتلا است.
asymptotic
توصیف حالتی در ریاضیات که یکی از متغیرها به حد نهایی نزدیک می‌شود.
asymptotical
ویژگی یا حالتی که به رفتارهای مثالی یک مقدار در نهایت اشاره دارد.
asymptotically
به صورت نامتقارن، به حالتی اطلاق می‌شود که یک تابع یا کمیت به حد خود نزدیک می‌شود اما هرگز به آن نمی‌رسد.
asymtote
خطی که نمودار یک تابع به آن نزدیک می‌شود اما هرگز آن را لمس نمی‌کند.
asymtotes
خطوطی که نمودار یک تابع به آن نزدیک می‌شود اما هرگز لمس نمی‌کند.
asymtotic
به ویژگی‌هایی اشاره دارد که در حال نزدیک شدن به یک حد در بالای دامنه واقعی هستند.
asymtotically
به حالتی اشاره دارد که چیزی به یک حد نهایی نزدیک می‌شود اما هرگز به آن نمی‌رسد.
asynapsis
حالت هم‌راستایی کروموزوم‌ها در دو یا چند مرحله میوز.
asynaptic
آسنپتیک به شرایط و خصوصیاتی اشاره دارد که در آن ارتباط بین نورون‌ها بدون وجود سیناپس و اتصالات شیمایی مستقیم وجود دارد.
asynartete
آسنارتته به آثار هنری یا ادبی اطلاق می‌شود که فاقد پیوستگی یا ساختار منسجم هستند.
asynartetic
آسنارتتیک به ویژگی‌هایی اشاره دارد که شامل تغییرات ناگهانی و عدم تطابق است.
async
ناهمزمان به عملیاتی اطلاق می‌شود که بطور همزمان و هم‌زمان با سایر عملیات انجام می‌شود.
asynchrony
عدم همزمانی به زمانی اشاره دارد که دو یا چند فرایند به‌طور هم‌زمان و مستقل از یکدیگر عمل می‌کنند.
asynchronism
عدم همزمانی به وضعیت یا شرایطی اطلاق می‌شود که در آن فعالیت‌ها به‌طور هم‌زمان صورت نمی‌گیرند.
asynchronisms
عدم‌هماهنگی‌ها به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن چندین عملیات به صورت همزمان یا مستقل از یکدیگر انجام می‌شوند.