aventure
ماجراجویی، به تجربهای پرخطر و هیجانانگیز اشاره دارد که معمولاً شامل کشف و اکتشاف میشود.
aventurin
آونتورین، نوعی سنگ قیمتی از خانواده کوارتز است که معمولاً به رنگ سبز دیده میشود و برخی خواص ویژه به آن نسبت داده میشود.
avera
آورا، نام یک برند یا سیستم بهداشتی است که ممکن است به خدمات پزشکی، درمان بیماریها و مراقبتهای بهداشتی اشاره کند.
averagely
بهطور متوسط، به معنای عملکرد یا وضعیتی که نه خوب است و نه بد، بلکه در سطح معمولی قرار دارد.
averageness
متوسط بودن، به ویژگی یا حالت چیزی اشاره دارد که معمولی و نه خاص یا خاص است.
averager
متوسطگیر، به شخصی اطلاق میشود که در محاسبه میانگینها مهارت دارد و ممکن است در زمینههای مختلف عملکردها را آنالیز کند.
averah
آورا، اصطلاحی است که در برخی از فرهنگها کاربرد دارد و ممکن است به معانی خاص یا فرایندهای خاص مربوط شود.
avery
اووری، نامی است که بیشتر در کشورهای انگلیسی زبان برای پسران استفاده میشود.
averia
آوریا، نام خانوادگی به اشتراک گذاشته شده در بسیاری از فرهنگها.
averil
اووریل، نامی است که ریشههای آن به انگلیس برمیگردد و به معنای 'نبرد گراز' است.
averin
اوورین، نامی که میتواند به مکانهای مختلفی اشاره کند و کمتر رایج است.
averish
اووری ش، واژهای نادر در زبان انگلیسی که بیشتر استفاده نمیشود.
avern
آورون، دریاچه آتشفشانی در ایتالیا که در افسانهها و داستانها شناخته شده است.
avernal
آورنال به معنای مشترک با دنیای زیرین یا مرگ است و در ادبیات و افسانهها به توصیف مناطق تاریک و ترسناک اطلاق میشود.
avernus
آورنوس به دنیای زیرین یا دنیای مردگان مرتبط است و در ادبیات بهعنوان مکانی ترسناک و خطرناک تلقی میشود.
averrable
قابل رد به معنای ادعایی است که میتوان آن را با شواهد و مدارک نقض کرد.
averral
اقرار به معنای اعتراف یا بیانیهای است که چیزی را تأیید میکند.
averrer
اقرارکننده به شخصی اطلاق میشود که ادعا یا شاهدی را تأیید میکند.
averrhoa
آورنها به نوعی درخت میوه اشاره دارد که میوههای برجستهای مانند ستاره تولید میکند.
averroism
آورویسم، دکترین فلسفیای که به ابن رشد نسبت داده میشود و به تفسیر و تعدیل فلسفه ارسطو میپردازد.
averroist
آورویست، کسی است که به آموزههای آورویسم اعتقاد دارد یا آنها را مطالعه میکند.
averroistic
آورویستی، صفتی که به آموزهها یا عقاید آورویسم ارتباط دارد.
averruncate
آوریراست، به معنای قطع کردن یا هرس کردن قسمتهای اضافی یا نامطلوب.
averruncation
آوریراست، اقدام به حذف یا قطع کردن قسمتهای نامطلوب.
averruncator
آوریراستکننده، شخصی که به هرس و حذف قسمتهای اضافی مشغول است.
aversant
آشنا یا خبره در یک زمینه خاص، در مورد فردی که مهارت و دانش کافی را در یک موضوع دارد.
aversation
حالت یا احساس عدم علاقه یا نفرت نسبت به چیزی.
aversely
در حالتی که فرد نسبت به چیزی احساس عدم علاقه کند.
avertable
قابل پیشگیری یا جلوگیری، به ویژه در رابطه با حوادث یا مشکلات.
averter
آوتر، وسیلهای برای تغییر مسیر جریان یا حرکت به سمت دیگری است.
avertible
قابل اجتناب، وضعیتی که میتوان از آن دوری کرد یا آن را جلوگیری کرد.
avertiment
اخطار، هشدار یا نشانهای برای آگاه کردن در مورد خطر یا مشکلی.
avertin
آویرتین، عملی که در آن از وقوع یک مشکل یا بحران جلوگیری میشود.
avertive
پیشگیرانه، توصیف عملکردی که به جلوگیری از مشکلات کمک میکند.
avestruz
اوزتر، نوعی پرنده بزرگ و قوی که قادر به دویدن سریع است.
aveugle
شخص یا چیزی که توانایی دیدن ندارد.
avg
عدد یا مقداری که به عنوان نمایندهای برای مجموعهای از دادهها عمل میکند.
avgases
معمولا به معنای میانگین است.