excoct
تهیه کردن، به ویژه به روش خاصی، ایجاد کردن با دقت.
excoction
جسم یا مخلوطی که به روش خاصی تهیه شده است، لسید یا میکس کردن.
excoecaria
جنس گیاهانی که شامل گونههایی خاص از گیاهان گلدار میشود.
excogitable
قابل تصور یا درک شدن، به راحتی قابل فکر کردن.
excogitation
فرایند تفکر عمیق یا تحلیل به منظور تولید ایدهها.
excogitative
مربوط به تفکر عمیق، تفکر و تحلیل به صورت نظاممند.
excogitator
اندیشهورز به شخصی اطلاق میشود که به تفکر عمیق و تحلیل پیچیده ایدهها و مفاهیم میپردازد.
excommenge
این واژه به معنای طرد رسمی یک فرد از یک جمعیت مذهبی به دلیل رفتار یا عقاید او است.
excommune
این واژه به معنای حذف شخص از جمع مذهبی به دلیل رفتار یا عقاید نامناسب است.
excommunicable
این واژه به وضعیتی اشاره دارد که در آن یک شخص به علت رفتارهای خاص ممکن است از جمعیت مذهبی خود طرد شود.
excommunicative
به وضعیتی اطلاق میشود که فرد یا گروهی اقدام به طرد شخصی دیگر میکند.
excommunicator
این واژه به شخصی اشاره دارد که دارای قدرت یا مسئولیت برای طرد افراد از یک جامعه مذهبی است.
excommunicatory
اکران بیرون کردن از کلیسا، به اقداماتی اطلاق میشود که شخصی را از جامعه مذهبی خود طرد میکند.
exconjugant
شکلی از فعل که معمولاً دیگر استفاده نمیشود.
excoriable
عمل یا رفتاری که قابل انتقاد یا سرزنش است.
excoriations
اکسوریاسیونها به زخمهای سطحی یا آسیبهای پوست اشاره دارد که معمولاً ناشی از سایش یا خراشیدگی است.
excoriator
اکسوریاتور، ابزاری است برای حذف یا لایهبرداری از پوست مرده.
excorticate
اکسوریتیک کردن به عمل جدا کردن پوست از یک سطح، به ویژه درختان یا گیاهان، اشاره دارد.
excorticated
اکسوریتیک شده به حالتی اشاره دارد که پوست یا پوشش خارجی از روی چیزی جدا شده است.
excorticating
اکسوریتیک کردن به عمل جدا کردن یا جدا کردن پوست یا پوشش از روی چیزها اشاره دارد.
excortication
اکسوریتیکیشن به عمل یا فرآیند جدا کردن پوست یا پوشش خارجی از یک شیء اشاره دارد.
excreation
فرایند خروج مواد زائد از بدن موجودات زنده که شامل دفع مواد مضر و اضافی میباشد.
excremental
مربوط به مواد زائد و زبالهها، به ویژه در زمینه علمی و محیط زیستی.
excrementally
به طور مربوط به مواد زائد یا زبالهها، معمولا در زمینههای علمی.
excrementary
مربوط به تولید یا دفع مواد زائد، به ویژه در موجودات زنده.
excrementitial
ویژگیها یا عوامل مرتبط با مواد زائد، به ویژه در زمینههای علمی و زیستمحیطی.
excrementitious
مربوط به مواد زائد و ویژگیهای آنها، به ویژه در کشاورزی و اکولوژی.
excrementitiously
به معنای شیوهای که به نوعی به کثافت یا بیتوجهی به نظم اشاره دارد.
excrementize
عملی که در آن چیزی به حالت کثیفی یا بینظمی تبدیل میشود.
excrements
مدفوعها، به طور معمول برای حیوانات به کار میرود.
excresce
رشد اضافی و غیرضروری یا برجستگیای که از سطح یک ماده یا موجود زنده به وجود میآید.
excrescency
رشد اضافی و غیرطبیعی که به صورت برآمدگی یا ساختاری روی سطح یک ماده یا موجود زنده دیده میشود.
excrescencies
چندین مورد از رشدهای اضافی و غیرطبیعی که در موجودات یا مواد مشاهده میشود.