furuncular
فروانکولار به عفونت‌های مرتبط با جوش‌های چرکی اشاره دارد.
furunculoid
فروانکولویید به ویژگی‌ها و نشانه‌های مشابه جوش‌های چرکی اشاره دارد.
furunculous
فروانکولوس به وضعیتی اشاره دارد که شامل عفونت‌های مکرر جوش‌های چرکی است.
furunculus
فروانکولوس به جوش چرکی اشاره دارد که باعث درد و عفونت می‌شود.
furzechat
furzechat، یک پلتفرم آنلاین برای تبادل اطلاعات و تجربیات مرتبط با باغبانی و گیاهان.
furzed
furzed به معنای پوشیده و پر از گیاهان و بوته‌ها، به ویژه پس از آتش‌سوزی.
furzeling
furzeling، اشاره به یک جوانه یا گیاه کوچک که در حال رشد است.
furzery
furzery به معنای مکانی که در آن گیاهان و بوته‌ها برای مطالعه یا نمایش نگهداری می‌شوند.
furzes
furzes، گیاهان پرنعمت و کم‌ارتفاع که معمولاً در نواحی مرطوب رشد می‌کنند.
furzetop
furzetop، نقطه‌ی بالایی یک ناحیه پوشیده از گیاهان کم‌ارتفاع.
furzy
پشمالو، به سطح یا بافتی گفته می‌شود که دارای پرزها یا الیاف نرم و بلند باشد.
furzier
بیشتر پشمالو، به معنای داشتن میزان بیشتری از پرز یا الیاف نرم
furziest
پشمالوترین، به معنای بیشترین میزان پرز یا الیاف نرم.
fusains
زغال‌های چوبی که به عنوان ماده برای نقاشی و طراحی استفاده می‌شوند.
fusarial
مربوط به یک نوع قارچ که ممکن است گیاهان را آلوده کند.
fusariose
بیماری ناشی از قارچ فوزاریوم که به گیاهان آسیب می‌زند.
fusariosis
فوساریوز، بیماری گیاهی ناشی از نوعی قارچ به نام Fusarium است که می‌تواند به گیاهان آسیب برساند.
fusarole
فوسارول به بخشی از گیاه گفته می‌شود که تحت تأثیر بیماری فوساریوز قرار گرفته است.
fusate
فوساته به خصوصیاتی اشاره دارد که به قارچ‌ها و رنگ آن‌ها مربوط می‌شود.
fusc
فوسک به رنگ تیره یا کدر اشاره دارد که در طبیعت دیده می‌شود.
fuscescent
فوسسنت به رنگی اشاره دارد که در حال تغییر به سمت تیره‌تر یا اشباع‌تر است.
fuscin
فوسین رنگدانه‌ای است که در برخی از قارچ‌ها یافت می‌شود و می‌تواند خواص درمانی داشته باشد.
fuscohyaline
فوسکوهیالین به ماده‌ای اطلاق می‌شود که ممکن است خاصیت شفاف و رنگ تیره‌ای داشته باشد و در زیر میکروسکوپ قابل مشاهده است.
fuseau
فوزو به شکل و حالت خاصی اشاره دارد که معمولاً در هنر و رقص به کار می‌رود.
fuseboard
تابلوی فیوز به مجموعه‌ای از فیوزها و کلیدهای الکتریکی گفته می‌شود که برای کنترل و حفاظت از مدارهای الکتریکی استفاده می‌شود.
fusel
فوزل به شکل خاصی از قطعه در مهندسی و طراحی صنعتی اشاره دارد.
fuseless
بدون فیوز به سیستمی اطلاق می‌شود که نیازی به فیوز برای حفاظت ندارد.
fuselike
شبیه به فوزل به چیزی اطلاق می‌شود که خصوصیات ظاهری آن با فوزل مقایسه می‌شود.
fusels
فوسل‌ها به قطعاتی گفته می‌شود که در مکانیک و الکترونیک برای کنترل جریان یا فشار استفاده می‌شوند.
fuseplug
فیوژپلاگ به نوعی قطع‌کننده مدار گفته می‌شود که در برابر افزایش جریان الکتریکی از مدار محافظت می‌کند.
fusetron
فیوژترون نوعی فیوز یا قطع‌کننده است که برای محافظت در برابر جریان‌های بیش از حد طراحی شده است.
fusht
فشت نوعی ادویه یا ماده طعم‌دهنده است که در آشپزی برای بهبود طعم غذا استفاده می‌شود.
fusibility
قابلیت ذوب به توانایی یک ماده برای ذوب شدن تحت حرارت اشاره دارد.
fusibleness
قابلیت ذوب به ویژگی‌های مرتبط با ذوب شدن و نحوه رفتار مواد در حرارت اشاره دارد.
fusibly
فاسیبل به معنی قابلیت ذوب شدن یا ترکیب شدن مواد است.
fusicladium
فوسی‌کلادیوم به یک جنس از قارچ‌ها اشاره دارد.
fusicoccum
فوسی‌کاکوم به نام یک قارچ و قارچ‌محور است که بر گیاهان اثر می‌گذارد.
fusiformis
فوسیفورمیس به شکل بیضی یا دوکی مانند اشاره دارد.
fusilade
فوزیلا به معنای شلیک هم‌زمان یا انفجار در میدان جنگ است.
fusiladed
فوزیلا شده به معنای شلیک یا انفجار در موقعیتی خاص است.