illbred
بیادب، ناشایسته، به کسی که رفتارهای نامناسب و بیادبی دارد، اطلاق میشود.
illdisposedness
بیمیل بودن، بیعلاقگی، حالتی از عدم تمایل یا بیمیلی به انجام چیزی.
illecebraceae
ایلهسهبرابیش، نام یک خانواده گیاهی است که شامل برخی گیاهان میباشد.
illecebration
ایلهسهبراسیون، اصطلاحی در زیستشناسی برای توصیف یک نوع از نام گذاری یا طبقهبندی است.
illecebrous
ایلهسبرس، به معنی خاص و غیرعادی در توصیف منظر است.
illeck
ایلهک، اصطلاحی برای توصیف عمل پذیرفتن یا قبول کردن است.
illect
ایلت، به معنی قوانین یا اصول اشارهای است که در بحثهای قانونی به کار میرود.
illegalisation
غیرقانونیشدن، به معنای به رسمیت نشناختن قانونی یک عمل یا ماده است.
illegalise
غیرقانونی کردن، عملی که در آن یک عمل یا ماده به طور رسمی به عنوان غیرقانونی اعلام میشود.
illegalised
غیرقانونی شده، به کار برده شده برای اشاره به عملی که به تازگی غیرقانونی اعلام شده است.
illegalising
غیرقانونی کردن، به معنای اقداماتی که در حال حاضر در حال غیرقانونی شدن هستند.
illegalization
غیرقانونی کردن، فرایند تبدیل یک عمل یا ماده به غیرقانونی.
illegalize
غیرقانونی کردن، به معنای ساختن یک عمل یا ماده به طور رسمی غیرقانونی.
illegalized
غیرقانونی شده، به معنای عملی که به تازگی یا طی فرایندی غیرقانونی اعلام شده است.
illegalizing
غیرقانونی کردن، تبدیل تابعیت یک عمل به عمل غیرقانونی و بر طبق قوانین آن کشور.
illegalness
وضعیتی که بر اساس قوانین موجود، عملی غیرقانونی شناخته میشود.
illegibility
وضعیتی که خواندن یک متن یا نوشته به دلیل کیفیت نامناسب آن ممکن نیست.
illegibleness
وضعیتی که باعث میشود یک متن یا نوشته به سختی قابل خواندن باشد.
illegitimated
عملی که بر اساس آن، وضعیت مشروعیت یک فرد یا موجودیت از بین میرود.
illegitimately
به معنای غیرقانونی یا غیرمجاز؛ به طور غیر قانونی و غیر مشروع عمل کردن.
illegitimation
عمل یا وضعیت نامشروع کردن؛ غیر قانونی کردن یک تصمیم یا عمل.
illeism
استفاده از سوم شخص برای صحبت کردن درباره خود، معمولاً به صورت غیررسمی.
illeist
ایلیسم، شیوهای از بیان است که در آن گوینده به جای استفاده از ضمیر اول شخص، از شخص سوم برای اشاره به خود استفاده میکند.
illess
بیماری، ناتوانی یا عدم کارایی یک سیستم یا پروژه را توصیف میکند.
illeviable
غیرقابل واگذاری، به موضوعی اطلاق میشود که نمیتوان آن را به فرد دیگری منتقل کرد.
illfare
وضعیت بد یا دوران سخت، به ویژه در زمینه سلامت و رفاه.
illguide
راهنمای نادرست، اطلاعات یا دستورالعملهایی که به اشتباه هدایت میکند.
illguided
نادرست، به اقداماتی اطلاق میشود که به دلیل رعایت نکردن واقعیتها یا شرایط درست، نتیجه منفی به همراه دارند.
illguiding
مشاوره یا راهنمایی که به سوی تصمیمات یا نتایج ناخواسته و نادرست هدایت میکند.
illhumor
خلق و خویی که بیداد شادی را در جمع کاهش میدهد یا تأثیر منفی بر دیگران دارد.
illhumored
بدخلق یا ناخوشایند بودن، خصوصاً در موقعیتهای اجتماعی.