imbrowned
قهوه‌ای شده، اشاره دارد به حالتی که چیزی به رنگ قهوه‌ای در می‌آید، معمولاً ناشی از حرارت.
imbrowning
قهوه‌ای شدن، فرآیند تبدیل رنگ یک ماده به قهوه‌ای، معمولاً به علت حرارت یا اکسیداسیون.
imbrowns
قهوه‌ای می‌کند، به معنای فرآیند قهوه‌ای کردن غذایی قبل از مصرف.
imbruement
اختلاط، به معنای ترکیب رنگ‌ها یا مواد به شکلی که نتیجه‌ی جالبی ایجاد شود.
imbrute
بی‌رحم کردن، با جفا و خشن برخورد کردن، به طور غیرانسانی رفتار کردن.
imbruted
در نتیجه‌ی شرایط سخت و بدرفتاری به حالت بی‌رحمی درآمده.
imbrutement
پدیده یا حالت بی‌رحم شدن، به ویژه در جوامع یا گروه‌های اجتماعی.
imbrutes
حالت یا ویژگی‌های بی‌رحم شدن یا بی‌رحم کردن.
imbruting
فرایند یا عمل بی‌رحم کردن یا بی‌رحم شدن تدریجی.
imbu
سرشار کردن، پر کردن یا آغشته کردن به احساس یا ویژگی خاص.
imbuement
نفوذ یا اشباع کردن، به معنای وارد کردن یا غنی‌سازی چیزی با مواد یا مفاهیم خاص.
imbuia
نوعی چوب و درخت گرمسیری، که به دلیل کیفیت خوب آن در صنایع چوبی استفاده می‌شود.
imburse
پرداخت مجدد یا جبران هزینه‌ها به کسی که آن‌ها را متقبل شده است.
imbursed
به معنای دریافت مجدد هزینه‌ای که از شخص یا نهادی پرداخت شده است.
imbursement
عمل جبران هزینه‌ها یا پرداخت مجدد به فردی که هزینه‌ای را متقبل شده است.
imbursing
عمل پرداخت مجدد یا جبران هزینه‌ها.
imbute
به معنای نفوذ دادن یا پر کردن چیزی با یک خاصیت یا ویژگی.
imcnt
اصطلاحی در مفاهیم علمی و فنی به معنای محتوای اصلی یا بنیادی.
imdtly
به معنای بلافاصله و بدون تأخیر در اقدام.
imelle
یک اصطلاح جدید به معنای نوآوری یا ابداع.
imer
به معنای کسی که در پروژه یا فعالیتی رهبری یا هدایت می‌کند.
imerina
فرهنگ و آداب یک قبیله یا منطقه مشخص.
imeritian
امیریتی، مرتبط با قوم و فرهنگ امیریت که تاریخ و سنت خاص خود را دارد.
imi
ایمی، یک واژه که در زمینه‌های تخصصی به کار می‌رود.
imid
ایرید، یک ترکیب شیمیایی که در صنایع مختلف کاربردهای زیادی دارد.
imidazol
ایمیدازول، یک ترکیب شیمیایی که در ساختار بسیاری از مولکول‌های زیستی وجود دارد.
imidazolyl
ایمیدازولیل، گروهی که در ترکیبات شیمیایی مختلف به کار می‌رود.
imides
ایمیدها، ترکیباتی که در شیمی آلی اهمیت دارند و در روش‌های سنتزی کاربرد دارند.
imidic
ایمیدیک به ترکیباتی گفته می‌شود که دارای گروه‌های ایمید هستند و عمدتاً در شیمی آلی مورد استفاده قرار می‌گیرند.
imido
ایمیدو به گروهی از ترکیبات شیمیایی اشاره دارد که در آن یک اتم نیتروژن به یک گروه کربن متصل است.
imidogen
ایمیدوژن به عنوان یک واسطه در شیمی شناخته می‌شود و نقش مهمی در سنتزهای خاص دارد.
imids
ایمیدها ترکیبات آلی هستند که در آنها گروه ایمید وجود دارد و کاربردهای زیادی دارند.
iminazole
ایمینازول به ترکیباتی گفته می‌شود که شامل حلقه‌ای از دو اتم نیتروژن و سه اتم کربن هستند و در داروسازی کاربرد دارند.
imines
ایمین‌ها ترکیباتی هستند که دارای یک پیوند دوگانه بین نیتروژن و کربن هستند و در شیمی آلی اهمیت دارند.
imino
ایمنو، نوعی گروه شیمیایی است که شامل یک نیتروژن و اتصال دوگانه به کربن باشد.
iminohydrin
ایمنوهیدرین، ترکیبی است که از واکنش ایمنو با الکل شکل می‌گیرد.
iminourea
ایمنوئه، ترکیبی که به‌طور خاص شامل نیتروژن و بخشی از یک اوره می‌باشد.
imit
تقلید، عمل یا فرایند کاستن یا کپی کردن رفتار یا ویژگی‌های شخص دیگر.
imitability
قابل تقلید بودن، توانایی و امکان تقلید یا کپی کردن چیزی.
imitable
قابل تقلید، به معنای اینکه چیزی به‌راحتی می‌تواند تقلید شود.