ingrammaticism
اینگراماتیسیسم به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن گفتار یا نوشتار از لحاظ گرامری منسجم و مرتب نیست.
ingramness
اینگرامنس به کیفیت یا حالت کمبود ساختار گرامری در زبان اشاره دارد.
ingrandize
اینگرامدیز به بزرگ جلوه دادن یا افزایش اهمیت نقشی یا ویژگی‌ای اشاره دارد.
ingrapple
اینگراپل به دست و پنجه نرم کردن با یک مشکل یا چالش اشاره دارد.
ingrateful
بی‌قدرشناسی به حالت عدم قدردانی و شکرگزاری از چیزهایی که دریافت کرده‌اید، اطلاق می‌شود.
ingratefully
بی‌قدرشناس به شکلی است که عدم قدردانی و شکرگزاری را نشان می‌دهد.
ingratefulness
بی‌اعتنایی، عدم قدردانی یا شکرگزاری نسبت به شخصی که لطفی کرده است.
ingrately
به طرز بی‌اعتنایی و بدون تشکر یا قدردانی.
ingratiatingly
به طرز فریبنده و برای جلب توجه یا رضایت دیگران.
ingratiation
عمل جلب توجه یا محبت دیگران به منظور کسب رضایت یا فرصت.
ingratiatory
چیزی که هدفش جلب توجه یا محبت دیگران است.
ingrave
حک کردن یا کنده‌کاری کردن روی سطحی.
ingravescence
افزایش یا شدت گرفتن شرایط یا وضعیت، به ویژه در مورد سلامتی یا وضعیت آب و هوایی.
ingravidate
تغییر یا تأثیر گذاشتن بر یک وضعیت یا وضعیت موجود، معمولاً به سمت بهتر شدن یا بدتر شدن.
ingravidation
عمل یا فرآیند افزایش وزن یا سنگینی چیزی، به ویژه در زمینه های فیزیکی یا محیطی.
ingreat
به نمایش گذاشتن یا ابراز کردن وجود، افکار یا احساسات یک فرد.
ingredience
مواد اولیه یا عناصر ضروری برای تهیه یک غذا یا محصول.
ingression
عمل یا فرآیند ورود یا نفوذ به یک فضای خاص.
ingressiveness
خصوصیت ورود یا دسترسی به جایی، به ویژه به صورت جمعی.
ingreve
بیان عمیق تر احساسات یا افکار در نوشتار یا گفتار.
ingross
فعل تعبیری که به معنای جذب یا مشغول کردن کسی به شدت به چیزی است.
ingrossing
چیزی که به شدت توجه یا علاقه فرد را جلب می‌کند.
ingrow
رشد یا توسعه چیزی به گونه‌ای که به درون یا فضای خاصی نفوذ کند.
ingrownness
حالت یا شرایطی که چیزی به درون پوست یا بافت دیگری نفوذ کند.
ingruent
اشکالی که به طور کامل با هم منطبق هستند و هیچ نوع تناقضی ندارند.
inguen
منطقه‌ای در بدن که در ناحیه کشاله ران قرار دارد.
inguilty
پذیرفتن مسئولیت و اعتراف به جرم یا خطا.
inguinoabdominal
ناحیه ای که بین کشاله ران و شکم قرار دارد.
inguinocrural
ناحیه ای بین کشاله ران و قسمت بالایی پا.
inguinocutaneous
مرتبط با ناحیه کشاله ران و پوست.
inguinodynia
ایگوانودینیا به معنای درد در ناحیه کشاله ران است.
inguinolabial
ایگوانولابیال به ناحیه‌ای بین کشاله ران و ناحیه لابیا اطلاق می‌شود.
inguinoscrotal
ایگوانوسکروتال به ناحیه بین کشاله ران و اسکروتوم اشاره دارد.
inguklimiut
ایگوکلیمیوت واژه‌ای در زبان اینوئیت است.
ingulfment
بلعیدن یا فرو رفتن کامل.
ingurgitation
بلعیدن یا فرو رفتن غذا.
ingustable
انگوستابل به معانی شکست ناپذیر یا غیرقابل تغییر اشاره دارد.
inhabile
این ویژگی به عدم توانایی در انجام فعالیت یا ارتباط موثر اشاره دارد.
inhabitability
قابلیت برای سکونت یا زندگی در یک مکان خاص.
inhabitancies
مناطق یا مکان‌هایی که توسط موجودات زنده سکونت دارند.