interdebating
بحث بین دو یا چند گروه در مورد یک موضوع خاص به گونهای که هر گروه نظرات خود را ارائه دهد.
interdependable
وابسته به یکدیگر، توصیف یک شرایط یا رابطه که در آن دو یا چند طرف برای عملکرد یا موفقیت به یکدیگر نیاز دارند.
interdependently
بهطور وابسته به یکدیگر، در توصیف نوعی همکاری یا تعامل که در آن چندین نهاد یا افراد بر یکدیگر تأثیر میگذارند.
interdespise
نفرت میان دو یا چند طرف، توصیفی از حالتی که در آن افراد یا گروهها به شدت از یکدیگر بیزارند.
interdestructively
بهطور تخریبی، توصیف نوعی رفتار یا عمل که به تضاد و آسیب به خود یا دیگران منجر میشود.
interdestructiveness
تخریب متقابل، حالتی است که در آن دو یا چند نیروی متضاد باعث آسیب به یکدیگر میشوند.
interdetermination
تعیین متقابل، فرآیندی است که در آن دو یا چند عنصر به طور متقابل بر یکدیگر تأثیر میگذارند.
interdevour
بلعیدن متقابل، به فرآیندی اطلاق میشود که در آن دو یا چند مفهوم یا استراتژی به طور متقابل موجب زوال یکدیگر میشوند.
interdifferentiation
تمایز متقابل، فرآیندی در زیستشناسی است که در آن سلولهای مختلف از یکدیگر تمایز یافته و کارکردهای خاصی مییابند.
interdiffuse
انتشار متقابل، فرآیندی است که در آن دو یا چند ماده در یکدیگر نفوذ کرده و ترکیب میشوند.
interdiffused
انتشار متقابل، به معنای آن است که دو یا چند ماده در یکدیگر ترکیب شده یا نفوذ کردهاند.
interdiffusing
انتشار متقابل، فرایندی است که در آن مواد مختلف به طور همزمان و متقابل با هم ترکیب میشوند.
interdiffusion
انتشار متقابل، فرآیندی است که در آن دو یا چند ماده در یکدیگر ترکیب میشوند و ویژگیهای جدیدی ایجاد میکنند.