laicism
لاکیسم، مکتبی که جدایی دین از دولت و جامعه را مورد تأکید قرار می‌دهد.
laicisms
لاکیسم‌ها، اصطلاحاتی که نشان‌دهنده نگاهی غیرمذهبی به امور هستند.
laicization
لاکی‌سازی، فرآیند انتقال اموال و تأسیسات مذهبی به مالکیت غیرمذهبی.
laicizer
لاکی‌ساز، شخصی که به دنبال جدایی نهادهای مذهبی از دولت و جامعه است.
laidly
به معنای بی‌روح، بی‌رمق و بی‌انگیزه است.
laydown
قرار دادن چیزی در مکان خاصی به صورت افقی.
layed
نسخه غلط یا اشتباه 'laid' به معنی گذاشتن یا قراردادن.
layerage
به معانی مختلف اشاره می‌کند که به لایه‌ها و قرار گرفتن آنها در هم مرتبط است.
layerages
جمع لایه‌گذاری‌ها به معنای وجود چندین لایه در یک زمینه مشخص.
layery
به معنای لایه‌دار یا شامل لایه‌های مختلف است.
layerings
لایه‌ها یا سطوحی که یکی بر روی دیگری قرار گرفته‌اند و می‌توانند در زمینه‌های مختلفی نظیر هنر یا موسیقی مورد استفاده قرار گیرند.
layfolk
افرادی که دانش یا تخصص خاصی در یک موضوع ندارند و به عنوان مردم عادی شناخته می‌شوند.
laigh
واژه‌ای اسکاتلندی که به معنای پایین یا پایین‌دست استفاده می‌شود.
laighs
مجموعه‌ای از لایه‌های پایین‌تر یا سطوح که در طراحی یا منظر استفاده می‌شود.
layia
نوعی گل که به خاطر زیبایی و رنگ‌های درخشانش شناخته شده است.
laik
اصطلاحی برای اشاره به یک کلکسیونی از آب‌های کم عمق یا حوضچه‌ها.
layland
لایلند، به معنای محل یا فضایی است که در آن آسایش و آرامش وجود دارد.
laylight
لایت‌لَی، نوعی منبع نور است که نوری ملایم و یکنواخت تولید می‌کند.
layloc
لایلُک، سیستمی برای شناسایی و ردیابی مکان‌های کاربران.
laylock
لایلُک، یک سیستم قفل برای ایمن نگه داشتن اشیاء یا مکان‌ها.
laymanship
لایل‌منش، به توانایی و مهارت در انجام کارهای دستی یا هنری اطلاق می‌شود.
lainage
لیناج، به بافت و ساختار پارچه یا مواد دیگر اطلاق می‌شود.
laine
لین، نامی است که در فرهنگ‌های مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد.
layne
لین، نامی است که در برخی کشورهای انگلیسی زبان رواج دارد.
lainer
لاینر به شخصی اطلاق می‌شود که در زمینه‌های خلاقانه فعالیت می‌کند.
layner
لاینر، نام خانوادگی است که ممکن است در برخی مناطق رایج باشد.
laiose
لایوس به رویکردی اشاره دارد که از زاویه‌ای خاص به یک موضوع نگاه می‌کند.
lairdess
لایدس به زنی اطلاق می‌شود که مقامی مشابه لرد در جامعه دارد.
lairdie
لرد محلی، صاحب یک ملک یا املاک، به ویژه در اسکاتلند.
lairdly
به معنای مرتبط با یک لرد یا شخصی با مقام و متانت.
lairdocracy
طبقه ای از لردان که در امور سیاسی و اجتماعی نفوذ دارند.
lairdship
مقام یا وضعیت یک لرد.
lairless
بدون پناهگاه یا لانه، به ویژه برای حیوانات.
lairman
شخصی که مدیریت زمین یا ملک را بر عهده دارد.
lairmen
لیرمن‌ها، افرادی که در مکان‌های پنهان یا زیرزمینی کار می‌کنند.
layrock
سنگی که معمولاً برای ساخت و ساز استفاده می‌شود.
lairstone
سنگی با ویژگی‌های خاص که در ساخت جواهرات و تزئینات استفاده می‌شود.
laiser
ابزاری برای برش یا اثرگذاری دقیق بر روی مواد مختلف.
layship
نوعی کشتی که برای نبرد یا تجارت دریایی استفاده می‌شود.
laisse
به معنای اجازه دادن به کسی دیگر برای تصمیم‌گیری و عمل.