liss
صدای آرام و بیصدایی، به ویژه در فضاهای طبیعی یا جنگلی.
lyssa
نامی زنانه که ممکن است به مفاهیم الهامبخش یا روشنائی اشاره داشته باشد.
lissamphibia
گروهی از موجودات که شامل دوزیستان میشود و دارای زندگی دو مرحلهای هستند.
lissamphibian
لیزامفیبیان، گونهای از جانوران است که شامل دو زیستگاه آب و خشکی میباشد.
lyssas
لیسازا، نوعی بیماری عفونی است که بر سیستم عصبی تاثیر منفی میگذارد.
lissencephala
لیسنسفالا، گروهی از خزندگان و دوزیستان با مغزهای بدون چین و شکن است.
lissencephalic
لیزنسفالی به حالتی از مغز اطلاق میشود که در آن چین و شکافهای طبیعی وجود ندارد.
lissencephalous
لیزنسفالی نشاندهنده حالتی است که در آن مغز از چین و پیچ طبیعی محروم است.
lyssic
لیسیک به حالاتی گفته میشود که مربوط به بیماری هاری هستند.
lissoflagellata
لیسوفلاژلاتا، کلاس موجودات زنده تکسلولی در دامنه پروتستیها که در آبهای شیرین و شور زندگی میکنند و اغلب به عنوان پلانکتون شناخته میشوند.
lissoflagellate
لیسوفلاژله، موجود زندهای که از یک یا چند نی (فلج) برخوردار است و به طور عمده در میان پلانکتونها یافت میشود.
lissomely
به معنای نرم و منعطف، و با حرکتهای زیبا و آسان مشخص میشود.
lissomeness
ویژگی نرم و منعطف بودن که به همراه حرکات زیبا و اقتصادی میآید.
lissomly
به معنای با نرمی و انعطافپذیری، مخصوصا در حرکات.
lissomness
ویژگی نرم و منعطف بودن که در حرکات زیبا و استثنائی مشهود است.
listedness
فهرست بودن به معنای رسمی بودن یا ثبت شده در یک لیست است.
listenings
عمل یا فرآیند گوش دادن به موسیقی یا صداها.
listera
لیسترا، جنس گیاهانی از خانواده ارکیدهها است.
listerelloses
لیسترا لوزها، نامی برای شرایط بیماری مرتبط با لیستریا است.
listerellosis
لیسترا لوز بیماری ناشی از عفونت باکتریایی لیستریا است.
listerian
لیستریا، نوعی باکتری که میتواند باعث عفونتهای خطرناک در انسان شود.
listeriases
لیستریا، عفونت ناشی از باکتری لیستریا که میتواند باعث مشکلات جدی بهداشتی شود.
listeriasis
لیستریاز، عفونتی که به وسیله باکتری لیستریا ایجاد میشود و میتواند عوارض جدی به دنبال داشته باشد.
listerine
لیستیرین، یک محلول ضدعفونی کننده دهان که برای بهداشت دهان و دندان استفاده میشود.
listerioses
لیستریوزها، موارد عفونت ناشی از باکتری لیستریا که میتواند خطر جدی برای سلامت داشته باشد.
listerism
لیستریسم، به مجموعهای از عفونتها و موارد بهداشتی مربوط به باکتری لیستریا اشاره دارد.
listerize
فهرست کردن، ترتیب دادن یا ذکر کردن موارد در قالب یک لیست.
listful
دارای ویژگی فهرستی، تمایل به استفاده از لیستها برای سازماندهی موارد.
listy
دارای ساختار یا شکل فهرستی، به ویژه برای آسانتر کردن درک.
listlessly
بدون انرژی یا علاقه، بهگونهای که نشاندهنده خستگی یا بیتفاوتی است.
listlessness
حالت بیحالی یا بیعلاقگی که میتواند منجر به کاهش انرژی و انگیزه شود.
listred
به نام فهرست و مرتبسازی، معمولاً در زمینههایی مانند مدیریت پروژه.
listwork
فهرست کار، کارهایی که باید انجام دهید و معمولاً در یک فهرست نوشته میشود.